"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
جواب دادن پستها که دلیل نشد که!!! دو کشور هم که با هم در حال جنگ هستند از هم بیزارند ولی به هم پاسخ میدند :))
هیچ کدام! من مالتی مدیا انجینرینگ (مهندسی رسانه یا همچین چیزی) خوندم که برنامه نویسی و نرم افزار هم توشه، الان هم دنبال تحصیل در یک رشته تازه هستم. از انجام کارهای تکراری خوشم نمی آید. اگر نوشتن در اینجا هم تکراری میبود ولش میکردم.
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Anarchy (08-31-2015)
به سلامتی یک ترول جدید به جمعمان اضافه شده!!
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Anarchy (08-31-2015)
سلام
خوش اومدم
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Anarchy (08-31-2015),Khorshid (09-01-2015),Lord-Agnostic (09-01-2015)
اینها براستی درونمایهیِ سخن «گفتمان تکنولوژی» نیستند, برای نمونه بخش کمتری از سخن دربارهیِ کشته
شدن و نابودی بشر و بخش بزرگتری از سخن دربارهیِ از دست رفتن آزادیها است; ولی این دو
پیوسته جابجا گرفته میشوند چون یکی چیزی ملموس است, دیگری ناملموس و بیشتر انتزاعی, گرچه مهمتر.
نکتهیِ دیگر اینکه:
کار نیمچه نیمه بدرد نمیخورد و دوباره همان داستان ملانصرالدین و جستجوی کلید زیرنوشته اصلی از سوی sara
چراغ برق است. یا کاری که انجام میدهید سرنوشتساز و مهم است, یا بهتر است هیچ انرژی در آن هرز ندهید.
نکتهیِ سوم, فرجامیابی شما درست ١٨٠° وارونهیِ آنچیزیست که در گفتمان تکنولوژی آمده است:
آنچه اینجا به آن بارها پرداخته شده است درست همین میباشد که نمیتوان تکنولوژی را راستادهی نمود.نوشته اصلی از سوی sara
از دیدگاه شخصی من پرداختن به ادبسار و چامهسرایی و بگوییم هنر کارهایی بیاندازه سودمندتر اند تا پرداختن به دانش و پژوهش.
دستهیِ یکم نه تنها بهترند که به والایش اندیشه و خوشی نیز میانجامند, دستهیِ دوم ولی تنها به بهکرد و
پیشرفت تکنولوژی افسارگریخته.
هر آینه, در جهان امروز چه شمای نامی خودتان را با هنر و ادبسار سرگرم
کنید چه نه, دانشمندان و پژوهشگرانی همواره یافت میشوند که این کشتی را به پیش برانند.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Khorshid (09-01-2015)
چرا حرف منه ... خب علاقه دارم به بحث های ضد اسلامی اما شدتش واقعا کم شده !! دیگه مثل قبل خیلی حوصله ندارم ادامه اش بدم ...
چقدر شما حساس هستین ... شما با این روحیه چطور تصمیم به فورم نویسی گرفتید ؟!
خب بحث که میکنیم با هم اما در فضای خارج از بحث من با شما مشکلی ندارم . به هر حال شاید کمی تندی هم چاشنی بحث باشه !! نه این آواتار معنای دیگه ای داره ... شما برداشت منفی نکنید !!
ویرایش از سوی Anarchy : 08-31-2015 در ساعت 09:42 PM
درود
شوربختانه از مشکلات عدیده ی حال حاضر مردمانِ ما کم دانی و کم اطلاعی و آگاهی پایین نسبت به عمده ی مسائلی ست که خواه ناخواه و مستقیم یا غیر مستقیم زندگی ایشان را تحت الشعاع قرار داده است به عنوان نمونه به سیرِ میزان اعتقاد مردم در مورد دین اسلام بنگرید ،
این دین و باور به صورت سر راست و ناسرراست تا چه مقدار بر تمامی جنبه های فعلی و فاعلی مردم اثر گذاشته؟
آیا می توان از تاثیرات آن بر رشد و یا تنزلِ سطح یک جامعه غافل بود؟
حضور و فعالیت بیشتر و بیشترِ کاربران در این انجمن می تواند مقداری (و مطمئنا نه به صورت کامل)، اندیشه و هدف فوق الذکر را تحقق بخشد. همانگونه که اکنون در قیاس با چند سال پیش، میزان و ثمره ی آن کاملا مشخص شده و کسانی که روزگاری حتی یارای «اندیشیدن» و «تصور نمودنِ» امکانِ به چالش کشاندن افکارِ تابو گونه ی خویش را نداشتند امروزه آن را در عمل به انجام رسانده اند و تاثیرات مثبتش را در زندگی خود حس نموده اند.
sonixax (09-03-2015)
درود مهربد عزیز
علت اینکه نوشته ی از مرا در اینجا به نقل قول گرفته اید چیست ؟
برداشت من این است که شما تصور میکنید من بانو « سارا » هستم .... درسته ؟
بانو سارا فرد دیگری هستند و البته تنها نقطه ی اشتراک ما همین پرداختن به چامه است
و تفاوت های بنیادینی در نوع نگرش و باورهای ما وجود دارد و از جمله اینکه ما برای خداوندگاری ستم پیشه
یقه چاک نخواهیم داد و چامه نخواهیم سرود : دی ( این از خداوند ... )
البته اینها را جای دیگری نیز نوشتم برای شما ... آن لاین شوید و بخوانید و البته درست تر دانستم
اینجا بپاسخم تا برای دیگر دوستان نیز روشن شود این قضیه و اینکه هم نامی من با این خانم هیچ ربطی
به یکدیگر ندارد .
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد ...
Soheil (09-02-2015)
هماکنون 3 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 3 مهمان)