به امام خبر دادند .که در یکی ازکوچه پس کوچه های کره ای مریخ یک برگ غران نقی یه ذره از بغلش سوخته ،امام با خوشحالی فریاد زد جان ن ن ءبامبول،عسگری بابا برو هرچی داریم بده دلار عباسی بخر و امت گوسفند سامرا هم بگو بیان مسجد میخوام حکم جهاد بدم
،،،،
((جهاد + امت = بزیزنس ،،نوشته ای مهندس نقی ))![]()






































آغازگر جُستار

،عسگری بابا برو هرچی داریم بده دلار عباسی بخر و امت گوسفند سامرا هم بگو بیان مسجد میخوام حکم جهاد بدم
پاسخ با گفتآورد