• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 401

    جُستار: بی خدا بودن چه حسی دارد؟

    Hybrid View

    1. #1
      شناس
      Points: 333, Level: 6
      Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
      Overall activity: 99.9%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      dr.mcclown آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2015
      نوشته ها
      41
      جُستارها
      2
      امتیازها
      333
      رنک
      6
      Post Thanks / Like
      سپاس
      33
      از ایشان 23 بار در 19 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      سلام:)
      نه مرسی, من رساله عقل سرخ رُ خیلی سال پیش خوندم. اون موقع از زبانش خوشم اومد ولی محتواش رُ دوست نداشتم.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      بنده عقل را نفی نکردم بلکه از عقل سرخ حرف زدم! عقلی که به کمال رسیده . اصلا ما چند نوع عقل داریم. این لینک زیر را ببینی
      با توجه به تقسیم بندی‌هایی که ارائه کردید, شما خودتونُ صاحب کدوم نوع عقل می‌دونید؟

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      همینکه وارد این جستار شدید و خواستید جواب سوالم را بدهید که "بی خدا بودن چه حسی دارد؟" آیا این دلیل بر این نیست که بعنوان یک ناخداباور وارد این جستار شدید؟؟
      در قیاس با شما من یک "بی‌خدا" هستم. :))
      نه, در واقع بیشتر به این موضوع اشاره کنم که شما مثل هر خداباوری دیگه‌ایی تنها نسبت به خدا ایمان دارید ولی معرفت نه. اما تصورتون اینه که معرفت هم دارید. و وجود یا عدم وجود خدا تفاوت چندانی برای دو نفری که باورمند هستند یا نه, نخواهد داشت. اگر شما ایمان نداشته باشید, همچنان غذا وقتی بخوریدش شما رُ سیر خواهد کرد, معاشرت با دوستان سطح اکسی توسین خونتون رُ افزایش خواهد داد و فعالیت کردن و پیشرفت در یک یا چند زمنیه بهتون اعتماد به نفس می‌ده. شما در نهایت این کارها رُ چه به صورت مکانیکی انجام بدید چه با تصور مثبت نسبت بهشون, نتیجه شون یکسان خواهد بود.

      اما در مورد ..
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      تازه من اگر خودم هم بخواهم که عادی زندگی کنم و اینقدر به خودم و خدا و هستی و این چیزها کار نداشته باشم گویا نمی شود
      اگر جهانی پس از مرگ وجود نداشته باشه, آیا همچنان باور و پرستش خدا رُ انتخاب می‌کنید؟


    2. #2
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی dr.mcclown نمایش پست ها
      سلام:) نه مرسی, من رساله عقل سرخ رُ خیلی سال پیش خوندم. اون موقع از زبانش خوشم اومد ولی محتواش رُ دوست نداشتم.
      سلام و درود خب زبانش که رمزگونه و عارفانه است مثل تمام داستان های عارفانه مثل حی بن یقظان ابن سینا. اینکه می گویید مختوایش را دوست نداشتید خب بدیهی است چون درکش نکردید. ما معمولا چیزی را که درک نکنیم دوست نمی داریم. همین که می گویید "محتوا" خب یعنی اینکه رمزها و اشارات آن را در نیافتید. در مورد این رساله بعد از شهاب الدین ، مولوی و ابن عربی و ملاصدرا و..... تا الان همینجور دارند تفسیر می نویسند و هیچ کدام هم شبیه دیگری نیست یعنی هزاران برداشت و رمز از همین چند صفحه نوشته شده است. بقول دکتر شاه خلیلی که او هم تفسیری بر این رساله نگاشته ، این مطالب عارفانه حالت رمزگونه دارند و هر بار که شما آن را می خوانید چیز جدیدی بر شما مکشوف می گردد. مثل شعر حافظ و مولانا و یا منطق الطیر عطار هر بار از یک شعر معنای جدیدی انگاشته می گردد. در حقیت تجربه های جدیدتر ار عالم معنا شکل می گیرد. خب با این حساب شما بر خلاف اعتقاد خودتان ظاهربین هستید پس هیچ شباهتی به ابن سینا ندارید:)) آنکه می توان شبیه ابن سینا دانست همین شهاب الدین است که همین رساله اش ادامه دهنده حی بن یقظان ابن سینا است.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی dr.mcclown نمایش پست ها
      با توجه به تقسیم بندی‌هایی که ارائه کردید, شما خودتونُ صاحب کدوم نوع عقل می‌دونید؟
      بنده بر خلاف شما اصلا اهل ادعا نیستم :))) فقط می توانم بگویم عقل کاسب را رد کرده ام و از آن گذشته ام .
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی dr.mcclown نمایش پست ها
      در قیاس با شما من یک "بی‌خدا" هستم. :))
      هر کسی درکی از خدا دارد پس با این حساب یعنی خدای من پیش خدای شما،خیلی خداست!!!:))))
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی dr.mcclown نمایش پست ها
      نه, در واقع بیشتر به این موضوع اشاره کنم که شما مثل هر خداباوری دیگه‌ایی تنها نسبت به خدا ایمان دارید ولی معرفت نه. اما تصورتون اینه که معرفت هم دارید.
      می دانید جمله اتان چه از لحاظ منطقی چه از لحاظ دلی از بیخ غلط است:)) شما می گویید ایمان به خدا داری ولی معرفت نه! درست مثل اینست که پرنده را در حال پرواز ببینیم و بگوییم این پرنده پرواز می کند ولی پر ندارد!!! نسبت معرفت به ایمان مثل نسبت پر است به پرواز! معرفت سطوحی دارد همانطور که ایمان درجاتی دارد خب هر چه معرفت بیشتر گردد ایمان بیشتر می گردد. یعنی یک رابطه ی مستقیم با هم دارند و ایمان بعد از معرفت حاصل می شود هر کسی که در این عالم به هر چیزی ایمانی پیدا کند قبلش به یک معرفتی رسیده است. از سطح معرفت شما که نا امید شدم:))
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی dr.mcclown نمایش پست ها
      اگر جهانی پس از مرگ وجود نداشته باشه, آیا همچنان باور و پرستش خدا رُ انتخاب می‌کنید؟
      چه سوال خوبی ! جوابتان را با یک سوال جواب می دهم که جوابش در عقل سرخ آمده است! اگر کوه قاف نباشد آیا سیمرغ وجود نخواهد داشت؟






    3. #3
      شناس
      Points: 333, Level: 6
      Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
      Overall activity: 99.9%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      dr.mcclown آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2015
      نوشته ها
      41
      جُستارها
      2
      امتیازها
      333
      رنک
      6
      Post Thanks / Like
      سپاس
      33
      از ایشان 23 بار در 19 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      سلام , روز بخیر
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      اینکه می گویید مختوایش را دوست نداشتید خب بدیهی است چون درکش نکردید.
      این جمله معنیش اینه که "هر کسی هر چیزی رُ درک کنه دوستش هم خواهد داشت."

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      ما معمولا چیزی را که درک نکنیم دوست نمی داریم.
      خب حالا که این عدم درک من رُ قطعی فرض نکردید, پس می‌شه کسی متن را درک کرده باشه و دوستش هم نداشته باشه..
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      همین که می گویید "محتوا" خب یعنی اینکه رمزها و اشارات آن را در نیافتید.
      پس بالاخره قطعاً درکش نکردم؟؟


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      مولوی و ابن عربی و ملاصدرا و..... تا الان همینجور دارند تفسیر می نویسند و هیچ کدام هم شبیه دیگری نیست یعنی هزاران برداشت و رمز از همین چند صفحه نوشته شده است.
      اون هم به دلیل اینکه اشخاصی بر اون تفسیر نوشتن؟
      خب با همین فرض اگه پیش بریم:
      1. پس شما هم قاعدتاً چیزی از این کتاب نباید فهمیده باشید.
      2. یا اینکه خودتون یکی از همین مفسرین هستید.

      در صورتی که یکی از این مفسرین باشید باید گفت: باید گفت قبل از شما هم تفسیر نوشته بودن و سارا خانم می‌گه چون اشخاص دیگری بر این کتاب تفسیر نوشتن شخص دیگری نمی‌تونه این کتابُ درک کنه! تا می‌رسه به اولین مفسر. پس عملاً شما تفسر از این کتاب رُ جز برای نفر اولی که قبلش کسی تفسیر نکرده بود ناممکن کردید.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      بنده بر خلاف شما اصلا اهل ادعا نیستم :))) فقط می توانم بگویم عقل کاسب را رد کرده ام و از آن گذشته ام
      بله شما تصور می‌کنید اهل ادعا نیستید و ادعای دیگران هم برای شما سنگین و دشوار میاد.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی سارا نمایش پست ها
      می دانید جمله اتان چه از لحاظ منطقی چه از لحاظ دلی از بیخ غلط است:)) شما می گویید ایمان به خدا داری ولی معرفت نه! درست مثل اینست که پرنده را در حال پرواز ببینیم و بگوییم این پرنده پرواز می کند ولی پر ندارد!!! نسبت معرفت به ایمان مثل نسبت پر است به پرواز!
      ابداً اینطور نیست, شما با مفاهیم پایه فلسفه هم آشنایی ندارید و نمی‌دونید که معرفت به اقامه دلیل نیازمنده ولی ایمان یعنی پذیرش بدون دلیل. بر طبق همین مثالی که گفتید, شما پرنده در حال پرواز رُ نمی‌بینید ولی ادعا می‌کنید پرنده‌ایی وجود داره که پرواز می‌کنه و پر هم داره. . ولی غیر از شما این کسی پرنده رُ نمی‌بینه شاید حتی خود شما هم نبینید ولی می‌گید مطمئنید که همچین چیزی هست, به این می‌گن ایمان.

      سنت اگوستین قدیس می‌گه: تا ایمان نیاوری نمی‌فهمی!


      نظر من اینه که شما در فاصله بین سه تا شش سالگی ضربه‌ایی رو متحمل شدید که نتیجه‌اش شکل نگرفتن صحیح رابطه علت و معلولی در ذهن شماست. حدس من اینه که شخصی رُ که از لحاظ عاطفی به شما نزدیک بوده از دست دادید. شما آرامش ندارید و هر زمان که خیال می‌کنید به جایی رسیدید چیزی شما رُ به حرکت درمیاره برای تلاش بیشتر برای آرام کردن ذهنتون. بسیارهم بهتون امر منفی شده.
      البته من شما رُ مقصر نمی‌دونم چون در بوجود اومدن این وضعیت, نقش چندانی نداشتید ولی توصیه می‌کنم با دوستاتون طوری برخورد کنید که دلگیر نشن.



    4. #4
      سخنور یکم
      Points: 18,513, Level: 86
      Level completed: 33%, Points required for next Level: 337
      Overall activity: 6.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      کنجکاو
       
      سارا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jun 2015
      ماندگاه
      زیر آسمان خدا
      نوشته ها
      695
      جُستارها
      19
      امتیازها
      18,513
      رنک
      86
      Post Thanks / Like
      سپاس
      288
      از ایشان 325 بار در 277 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      14 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی dr.mcclown نمایش پست ها
      سلام , روز بخیر


      این جمله معنیش اینه که "هر کسی هر چیزی رُ درک کنه دوستش هم خواهد داشت."



      خب حالا که این عدم درک من رُ قطعی فرض نکردید, پس می‌شه کسی متن را درک کرده باشه و دوستش هم نداشته باشه..


      پس بالاخره قطعاً درکش نکردم؟؟


      سلام دوست عزیز

      چرا از واژه ی "درک" استفاده کردم ؟ چون این نوشته یک تجربه ی عارفانه است و هرکسی با هر درکی که از عالم معنا بدست آورده به درکی از آن می رسد وا ینکه می گویید خوشم نیامد چون اصلا ندانستید داستان چیست!!!! چون این داستان "خوش آمدن " و " خوش نیامدن" در آن مطرح نمی شود!!

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی dr.mcclown نمایش پست ها
      اون هم به دلیل اینکه اشخاصی بر اون تفسیر نوشتن؟
      خب با همین فرض اگه پیش بریم:
      1. پس شما هم قاعدتاً چیزی از این کتاب نباید فهمیده باشید.
      2. یا اینکه خودتون یکی از همین مفسرین هستید.

      در صورتی که یکی از این مفسرین باشید باید گفت: باید گفت قبل از شما هم تفسیر نوشته بودن و سارا خانم می‌گه چون اشخاص دیگری بر این کتاب تفسیر نوشتن شخص دیگری نمی‌تونه این کتابُ درک کنه! تا می‌رسه به اولین مفسر. پس عملاً شما تفسر از این کتاب رُ جز برای نفر اولی که قبلش کسی تفسیر نکرده بود ناممکن کردید.
      شما اصلا می دانید در اینجا "تفسیر" یعنی چه؟! پیشتر هم گفته ام هر کسی با توجه به تجربه ای که در عالم خیال داشته است از داستان معنایی می گیرد . و هر بار که این داستان را می خواند به معنایی جدید می رسد که رد کننده معنای پیشین نیست. البته با این سوالاتی که شما مطرح کرده اید معلوم است که از مفاهیم اولیه خیال و معنا هیچ ندانید.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی dr.mcclown نمایش پست ها
      بله شما تصور می‌کنید اهل ادعا نیستید و ادعای دیگران هم برای شما سنگین و دشوار میاد.

      :))))))))
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی dr.mcclown نمایش پست ها
      ابداً اینطور نیست, شما با مفاهیم پایه فلسفه هم آشنایی ندارید و نمی‌دونید که معرفت به اقامه دلیل نیازمنده ولی ایمان یعنی پذیرش بدون دلیل. بر طبق همین مثالی که گفتید, شما پرنده در حال پرواز رُ نمی‌بینید ولی ادعا می‌کنید پرنده‌ایی وجود داره که پرواز می‌کنه و پر هم داره. . ولی غیر از شما این کسی پرنده رُ نمی‌بینه شاید حتی خود شما هم نبینید ولی می‌گید مطمئنید که همچین چیزی هست, به این می‌گن ایمان.

      سنت اگوستین قدیس می‌گه: تا ایمان نیاوری نمی‌فهمی!
      بنده بر خلاف شما که مدام در حال ادعا کردن هستید و چنان مدعی هستید که حتی پیشتر عنوان کردید که باید حرفهایم جرقه ای را در تو ایجاد می کرد!!!!!!!:)))))
      حرفهایی که حتی برای کودکان بین سه تا شش ساله هم پیش پا افتاده است!! البته با توجه به پستتان بنده متوجه شده ام که شما بین سه تا شش سالگیتان ضربه ی سختی را متحمل شده اید بخاطر همین است که در درک بدیهیات عاجز می باشید!! اصلا نمی دانید فلسفه چیست و بعد دیگری را متهم می کنید که مفاهیم پایه را نمی داند:))))
      در باب معرفت ،دیگر این را حتی کودکان هم می دانند ولی خب با توجه به ضربه ی هولناکی که در کودکی متحمل شدید و قوه ی خرد و اندیشه اتان را دچار مشکل کرده است باز توضیح می دهم!!!

      وقتی پیامبری در شرق ظهور کند و فردی در غرب باشد . چطور می تواند به آن پیامبر ایمان بیاورد؟! باید حداقل نامی از او را بشنود و سخنی از او را دریابد و به یک معرفتی ابتدایی برسد بعد بحث ایمان مطرح می شود!!! این مثل این می ماند که بشخصی بگویند ایمان بیاور ! طرف می گوید به چه به که؟؟ در جواب بشنود اول ایمان بیاور تا بفهمی!!! بعد لابد طرف هم ایمانی محکم و خدشه دار می آورد!!!!
      ضربه ای که شما در کودکیتان تجربه کرده اید گویا سبب شده است که در درک زبان نیز دچار مشکل شدیدی گردید بطوریکه حتی در معنای کلمات ساده ای چون "معرفت"، "زاهد ، "عارف" چنین درمانده گردید!!
      آن مثال پرنده هم اگر واقعا عقل سرخ را خوانده بودید دیگر چنین چیزی را مطرح نمی کردید!! چون در عالم مثال می توان آن پرنده را متصور شد!! این ادعای خواندن عقل سرخ هم از آن ادعا ها بود!!!!
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی dr.mcclown نمایش پست ها
      نظر من اینه که شما در فاصله بین سه تا شش سالگی ضربه‌ایی رو متحمل شدید که نتیجه‌اش شکل نگرفتن صحیح رابطه علت و معلولی در ذهن شماست. حدس من اینه که شخصی رُ که از لحاظ عاطفی به شما نزدیک بوده از دست دادید. شما آرامش ندارید و هر زمان که خیال می‌کنید به جایی رسیدید چیزی شما رُ به حرکت درمیاره برای تلاش بیشتر برای آرام کردن ذهنتون. بسیارهم بهتون امر منفی شده.
      البته من شما رُ مقصر نمی‌دونم چون در بوجود اومدن این وضعیت, نقش چندانی نداشتید ولی توصیه می‌کنم با دوستاتون طوری برخورد کنید که دلگیر نشن.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی dr.mcclown نمایش پست ها
      دوست عزیز من نمی دانستم که شما چنین ضربه وحشتناکی را در کودکی تجربه کرده اید وگرنه هرگز با شما وارد بحث نمی شدم تا اینطور بیشتر سبب نا آرامی بیشترتان گردم. باشد بنده دیگر حتی اگر پستم را کوت کنید جوابی به آن نخواهم داد تا بیش از این موجب رنجش روحی شما نگردم.

      همیشه گفته اند کافر همه را به کیش خود پندارد. همیشه برایم سوال بود چرا نمی گویند مسیحی یا مسلمان همه را به کیش خود پندارد! که امروز جوابم را گرفتم :)))

      شما هم بهتر است بروید جستاری باز کنید و از این تجربه ی وحشتناکی که در کودکی دیده اید صحبت کرده و از دیگران کمک بگیرید اینجا دوستان روانشناس و روانپزشک هم هستند و می توانند شما را کمک کنند.اینطوری هم برای خودتان بهتر است و هم برای دوستان و اطرافیانتان .
      در ضمن بهتر است در جستارهایی که سواد و درکش را ندارید وارد نشوید که بیشتر سبب مغشوش شدن روح و روانتان می گردد و آنوقت چیزهایی را که دقیقا در مورد خودتان مصداق پیدا می کند به دیگران نسبت می دهید که این نه تنها اصلا خوب نیست بلکه خنده آور هم خواهد بود!!






    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-11-2013, 07:50 PM
    2. پاسخ: 72
      واپسین پیک: 10-26-2013, 02:02 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •