Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
طنز و جوک امام نقی
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 1823

    جُستار: طنز و جوک امام نقی

    Threaded View

    1. #10
      سرنویسنده سوم
      Points: 50,772, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      Agnostic آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2011
      نوشته ها
      2,538
      جُستارها
      67
      امتیازها
      50,772
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,650
      از ایشان 3,328 بار در 1,555 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      حسنین در قفس شیشه ای مشت می زدند،سر خود را به دیواره های قفس می کوفتند، فریاد می کشیدند و خون می گریستند.
      حسین از حال رفت،اما حسن بی توجه به او با چشمان گشاد شده به منظره روبرو خیره شده بود....لحظاتی بعد باز خشتک دران به ضجه و مویه پرداخت
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      .
      نقی به او نیشخندی زد و اینبار وضو را از مسح ماتحت شروع کرد

      روشهای شکنجه ائمه،جلد دوم، آزمایشات عملی از سطل اسلام تا عسگری


      ********************************


      امام علي (در حالي كه مشغول تيز كردن ذوالفقار، آن يار ديرين خود است): فاطي جون! پس اين حسنين كجان؟ پيداشون نيست؟
      فاطمه زهرا (در حالي كه بر روي تسبيح اختراعي خود، تست ديناميكي و كششي انجام مي‌دهد): از مدرسه كه اومدن رفتن مسجد به پيرمردها وضو ياد بدن.
      امام علي: آخه مگه درس و مشق ندارن كه صبح تا شب ميرن به ملت وضو ياد بدن؟!
      فاطمه زهرا: عيب نداره! بچه‌ان ديگه! دوست دارن از همين الان هدايتگري امت رو تمرين كنن! شما سخت نگير!
      امام علي (در حالي كه شمشير را در طاقچه كنار قرآن ميگذارد): چي بگم والله فاطي جون!... راستي بيا تا حسنين از مسجد برميگردن، بذارمت لاي در و ديوار يك كم تمرين كني كه بعداً كمتر درد بكشي! بدو كه اين در و ديوار ميخوان از تو اسطوره بسازن!.....

      (با تشكر از امام نقي، رفيق خوب و عزيزم كه فايل صوتي گفت‌وگوي اين دو بزرگوار رو از آرشيو مولتي‌مدياي امامت و نبوت در اختيارم گذاشت تا بخشي از اون رو به صورت متن نوشتاري به جامعه نقويون تقديم كنم!)


      ********************************


      روزی حسنین که آمار تمام پیرمردهای منطقه رو داشتن در حال گلگشت در صحن مسجد بودند که ناگهان دیدند پیرمردی با چشم های کشیده و ظاهری عجیب درصدد وضو گرفتن میباشد... از آنجا که بطور دیفالت پیرمردها اشتباه وضو میگیرند، به سرعت برق و باد خود را به پبرمرد رساندند تا طرز صحیح وضو گرفتن را به او بیاموزند. همین که خاستند طرز صحیح وضو گرفتن را به پیرمرد اعمال کنند به ناگه پیرمرد دست در خشتک خود نمود و علامتی را بیرون کشید و آن را در هوا چرخاند و گفت: این علامت مامور مخصوص حاکم بزرگ است. میدونید چه کسی در مقابل شماست؟ مامور مخصوص حاکم بزرگ میتی ی ی ی کُمان ن ن .... سپس یک سوت دو انگشتی زد و داداش کایکو و تسکوکه و ضمبه از ستون های مسجد پایین پریدند و تا جا داشت حسنین را کتک زدند.

      برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام: 419666_245296762228599_100002448319491_537080_898423035_n.jpg
دیدن: 257
حجم: 11.6 کیلو بایت

      **********************************

      -ها ها ها، بیا تا وضو یادت بدهیم
      +نه، من نمیخواهم وضو یاد بگیرم
      -ها ها ها، اگه وضو یاد نگیری میروی به جهنم
      +برید گمشید حسنین، نه نه نه

      کابوس های یک پیرمرد سامرایی


      **********************************


      ابو ابن الشجاع نقل میکند که از امام نقی پرسیده شد یابن راسولولا کدامیک از اجدادت از بقیه ثروتمندتر بود؟ حضرت فرمودند همانا جدم زینوالعابدین بیمار از همه شان ثروتمندتر بود. به خاطر بیماری اسهالی که داشت, کارخانه غایط فروشی اعمه اطهار را راه اندازی کرد که به خاطر وفور مواد اولیه و وفور شیعیان مخ لص , به سرعت به یکی از میلیاردرهای زمان خود تبدیل شد.
      پرسش و پاسخ, جلد10, ص 69



      **********************************

      ابن حَشمِ الدین زبیر نقل کرده: روزی حسنین (حسن و حسین) در حیاط مسجد مشغول بازی بودند که دیدند پیرمردی داخل شده و نزدیک حوض رفت و قصد کرد وضو بگیرد، چشمان حسنین از خوشحالی برق زد...اما پیرمرد کاملاً صحیح وضو گرفت و حسنین مجالی نیافتند پس پیرمرد بیلاخی با حسنین نشان داد و داخل مسجد شد تا فریضه نماز را به جای آورند



      **********************************


      پس از آنکه به واسطه آزمایشهای پزشکی مشخص شد که نقی قبل از کندن درب خیبر دوپینگ کرده است، رسولولا دستور فرمودند برای جریمه، ایشان از شرکت در چند دوره جنگ و به طبع آن لذتهای ناشی از قتل و غارت و تجاوز به کفار محروم شوند.

      نقی و توصیه های رسولولا به قتل و غارت جوانمردانه



      **********************************

      امام نقی به تقلید از حسنین شبها پشت پنجره خانه مردم سامرا میرفت تا ببیند چگونه با زنانشان جماع میکنند و اگر میدید کسی پوزیشن های مختلف را اشتباه میدهد در خانه هااش را میشکست و به زور زنش را از اون میگرفت و پوزیشن های مختلف جماع را انجام میداد و اورا از اشتباهش در میاورد!

      نقی و وظیفه شناسی بیش از حد!

    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Agnostic گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (06-30-2012),Mehrbod (03-09-2012),sonixax (03-09-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •