sonixax (08-05-2015)
قربان چه سندی بالاتر از گفته ی خود همین بسکتبالیست اسرائیلی! ولی چشم :
The History of Jewish Human Sacrifice
اینم یک بخش هایی از احکام ضد انسانی تلمود:"The Jews are called human beings, but the non-Jews are not humans. They are beasts." (Talmud: Baba Mezia 114b)
"The Akum (Negro) is like a dog. Yes, the scripture teaches to honor the dog more than the Akum." (Ereget Raschi Erod. 22
30)
"Even though God created the non-Jew they are still animals in human form. It is not becoming for a Jew to be served by an
animal. Therefore he will be served by animals in human form." (Midrasch Talpioth, p. 255, Warsaw 1855)
"A pregnant non-Jew is no better than a pregnant animal." (Coschen Hamischpat 405)
"The souls of non-Jews come from impure spirits and are called pigs." (Jalkut Rubeni gadol 12b)
"Although the non-Jew has the same body structure as the Jew, they compare with the Jew like a monkey to a human." (Schene
Luchoth Haberith, p. 250b)
3). "Every Jew, who spills the blood of the godless (non-Jew), is doing the same as making a sacrifice to God." (Bammidber Raba, c 21 & Jalkut 772
The laws demand the Jews to butcher non-Jews from time to time. The Laws of The Talmud and the Law of Human Sacrifice
The sacrifice shall take place chiefly:
a. At the Purim Festival
b. At the Passover Festival
It is demanded of the Jews to butcher an adult Christian if possible, or a black non-Jew for the Purim and to butcher a child for the Passover. The child must not be over seven years old and must die in agony.
The blood of the victims must be violently drained. It is to be used at Passover in wine and in the Massen (bread). What this means is that a small part of the blood is mixed into the dough and the wine. The procedure is to be performed by the Jewish father.
جسارتاً این شما بودید که مغلطه فرمودید نه بنده ! بنده تنها سخن بسکتبالیست صلح طلب (!) اسرائیلی را نقل قول کردم همین! این شما بودید که به اسلام ربطش دادید!!!
و اما ماجرای بنی قریظه ...
خیلی جالب است که شما در بحث حلیت سوسمار فرمودید که نهج البلاغه از لحاظ روایی معتبر نیست . اما چگونه این ماجرای کشتار یهود در بنی قریظه را که تنها در کتاب سیره ابن اسحاقآمده است را دربست و کامل قبول دارید؟ نهج البلاغه که مجموعه ی سخنان امام اول شیعیان هست و خلیفه چهارم اهل سنت و بزرگترین صحابه از دید شیعه و سنی را باید کنار کنار گذاشت و معتبر ندانست اما باید کتاب ابن اسحاق یهودی (!) را که هیچ یک از فقها و علمای اهل سنت و شیعه معتبر ندانسته اند ،بون هیچ تعقلی قبول کرد !!!!
آیا کشتار هفتصدنفر از یهود بنی قریظه بدست امام علی(ع)حقیقت دارد؟این داستان فقط و فقط یک سند دارد که همان سیره ابن اسحاق است که ۱۴۰ سال بعد از این واقعه نوشته شده. جمیع عالمان شیعه و سنی این سیره را غیر معتبر و ابن اسحاق را یهودی دانسته اند. از سویی دیگر فقهای در همه اعصار چه در شیعه و چه سنت از سیره پیامبر حکم و فتوا استخراج میکنند. ولی حتی فقهای هم عصر ابن اسحاق مثل ماوردی هیچ کدام بر اساس اجازه قتل اسیر نداده اند. این به سادگی نشانگر آن است که هیچکدام چنین داستانی را نشنیده بودند.
نکته دیگر آن که در طول تاریخ هیچ شاهد مثالی بر این واقعه نیامده است. مثلا جایی قید شود که کسانی از محل دفن رد شوند و بگویند اینجا محل دفن مقتولین بنی قریضه است یا حتی جای دیگری دو نفر صحبتی در خصوص بوی اجساد وسط بازار مدینه !!! داشته باشند و ... هیییچ شاهد مثالی در هیچ روایت و تاریخ و حدیثی نیست. و از همه جالب تر اینکه خود یهودی ها هم که استاد تبلیغات هستند تا قرن ۱۸ام که این داستان را در سیره ابن اسحاق خواندند در هیچ یک از متون تاریخی شان به این داستان اشاره نکرده اند.
نکته جالب اینکه در متن این اسحاق کسی که گفته شده همراه علی علیه السلام ۴۰۰ تا ۷۰۰ یهودی را گردن زد "زبیر" بوده است. این بوضوح نقش زبیریه که استادان تحریف و حعل تاریخ بوده اند را نشان میدهد که میخواستند نشان دهند این زبیر بوده که از ابتدای اسلام نقش کلیدی داشته و این علی بوده که به زبیر خیانت کرده و گرنه آن دو هم بودند.
از همه این ها گذشته بنا به همه تواریخ مردان یهودیان بنی قریظه در جنگ خیبر که دو سال بعد از این واقعه رخ داد بوده اند. این نشانگر آن است که این دروغی بیش نیست که همه مردان قتل عام شدند!
نقد و بررسی کشتار یهودیان بنی قریظه با تأیید پیامبر صلی الله علیه و آله
نظر شیعه در مورد قبیله بنی قریظه چیست؟ - گنجینه پاسخها - اسلام کوئست - مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعی
آخر اصلا با عقل جور در می آید که هفتصد نفر را گردن بزنند آنهم فقط با دو نفر !!!!! فکر کنید چند روز باید طول بکشد مگر آنها ماشین گردن زنی داشته اند!!؟؟ و اینکه در بازار مدینه ام اینکار شده !! فکر کنید جا بوده برای اینکار؟؟
در ضمن اگر قرار بکشتن اسیر بود باید در فتح مکه اباسفیان و خانواده اش را می کشتند و از شر بنی امیه برای همیشه خلاص می شدند . اگربزرگان اسلام اینقدر کینه توز بودند که باید انتقام عمویشان حمزه را می گرفتند و اجازه نمی دادند که یک برده ی حبشی قاتل عمویشان راست راست بگردد!!
سیره ی ابو اسحاق معتبر نیست . هر کسی که حتی اسم اسلام هم بگوشش نخورده است متوجه نیت شوم نویسنده (ابن اسحاق یهودی ) نسبت به اسلام و بزرگانش می شود!
در ضمن حتی اگر بقرآن هم رجوع کنیم این داستان جعلی با منطق قرآن هم جور در نمی آید:
داستان کشتار یهودیان بنی قریظه با حکم قرآن در خصوص اسیران جنگی مخالف است که می فرماید: «یا منت گذاشته آزادشان کنید یا از آنان فدیه بگیرید»( محمد، 4)
خیلی برایم جالب است که در مورد داستانی که مربوط به 1400 سال پیش است و هیچ شاهد زنده ای هم در حال حاضر نیست که بر صدقش شهادت دهد ، اینطور با قاطعیت سخن رانده می شود!! اما کشتار وحشیانه دیر یاسین که هنوز شاهدان عینی اش زنده اند و نفس می کشند ، انکار می شود.
عجب !! یک عکس از فیس بوک اسمش شده سند ؟! اون آقا هم ظاهرا بعدا توسط پلیس بازجویی شده و عذر خواهی هم کرده ... خب گفته فقط یه شوخی بوده !!
1) من مدافع دین یهود نیستم اما شما قرار بود سند این حرف رو بدید :
کجای تلمود این سخنی که گفتید اومده ... کاری به سایر احکام و موارد ندارم . دقیقا سند این حرفتون رو بدید !!
2) همینی هم که نقل شده اگه ممکنه دقیق تر آدرس بدید ، چون من چیزی پیدا نکردم . از این سایت آدرس بدید کجا چنین چیزی نوشته شده :
The Talmud
من دقیقا سند اون بخش رو میخواستم !! هر چند خودم میدونم اتهامی بیش نیست :
Blood libel - WiKi
دقیقا جه مغلطه ای کردم ؟!
اینجاست که شما مغلطه کردید ... من این مساله رو به اسلام ربط ندادم بلکه حرف دیگه ای زدم !!
خب بهتره اول شرح ماجرای کشتار بنی قریظه رو کامل بخونید :
Not Acceptable!
متاسفانه و بدون رو در بایستی باید بگم شما اصلا روحیه حقیقت جویی ندارید و صرفا مشغول کپی کردن مطالبی هستید که حتی از صحتشون هم خودتون مطمئن نیستید ... مسائلی مثل ماجرای بنی قریظه برای فردی مثل من دیگه خیلی پیش پا افتاده محسوب میشه ...
خب شما اول باید با سیره ابن اسحاق آشنایی پیدا کنید بعد مطلب کپی کنید :
خب حالا ببینید مثلا دلایل افرادی که ایشون رو زیر سوال بردن چی بوده :محمد بن اسحاق بن یسار (یا بصورت خلاصه تر ابن اسحاق
) از موالی عرب یا ایرانی، اولین مورخ در زمینه تاریخ صدر اسلام(سیرت رسول الله) است. و سیره ی او بیشترین اصالت را در بین سیره های موجود دارد. او به همراه موسی بن عقبه و واقدی از معتبرترین نویسندگان سیره محمد، پیامبر اسلام میباشد. ابن اسحاق زندگی نامهای از محمد به نام سیره رسولالله مکتوب نمود.کتاب سیره رسول خدا از رسول جعفریان، صفحه45و 46
در نظر داشته باشید که منتقدین ایشون دلیل منطقی خاصی ذکر نکردن برای رد ایشون ، جز اینکه از یک نقل قول تاریخی ایشون خوششون نیومده ... به بخش بولد شده هم دقت کنید لطفا !!مالک ابن انس از همعصران ابن اسحاق و بنیان گذار فقه مالکی، ابن اسحاق را «دروغگو»، «دجَال» و «کسی که روایاتش را از یهودیان میگیرد» تعبیر میکند. ابن حجر عسقلانی میگوید که مشکل مالک ابن انس با ابن اسحاق بخاطر گنجاندن داستانهای عجیبی مانند داستان بنی قریظه در سیرهاش بود. همچنین ابن اسحاق به دلیل نقل فضایل علی ابن ابی طالب، در سیره اش، توسط برخی علمای سنی به تشیع متهم شد.
کتاب سیره رسول خدا از رسول جعفریان، صفحه 47
یکی میگه یهودیه ، یکی میگه شیعه ...
اول اینکه اگر بحثی در مورد نهج البلاغه دارید یه تاپیک دیگه باز کنید تا مطالب در هم نشن ... بعد هم نوشته های یک مورخ که خودش نوشته با مطالب منتسب به فردی ( حالا هر کس که میخواد باشه ) ، که اونم بعد از 4 قرن توسط فرد دیگه ای جمع آوری شده از نظر اعتبار تاریخی متفاوت هست ... تازه این چیزی هست که اسلامیست های شیعه وقتی در توجیه مطالبی مثل ذکر ناقص العقل بودن زنان در نهج البلاغه میمونن ، ازش استفاده میکنن !!
این توهم توطئه توسط یهود هم داستانی داره ها ، حالا گیرم یهودی باشه ، مگه ایرادی داره ؟! لااقل دو خط در مورد ابن اسحاق از منابع مستقل میخوندین که چشم بسته مطالب یه مشت اسلامیست رو اینجا کپی نکنید !! از مطلب بولد شده بالا که بگذریم ، در تایید ابن اسحاق اینها رو ببینید :
همان طور که گفتم ، اولین سیره پیامبر اسلام رو همین ابن اسحاق نوشته ... اگه بخواید این سیره رو رد کنید ، بخش بزرگی از تاریخ صدر اسلام رو هم باید رد کنید چون منبع اصلی طبری و ابن هشام هم از ابن اسحاق بوده !! بعد هم آخر و عاقبت کپی پیست چشم بسته این میشه که اشتباه میکنید :فقیهان و مورخانی چون الشیبانی، الشافعی(بنیان گذار فقه شافعی)، ابوعبید، و الماوردی، محمد ابن جریر طبری(مورخ و فقیه)، ابن شهاب زهری، ابن حبان، ابن سیدالناس و شعبه سخت از ابن اسحاق دفاع کرده و او را معتبر می دانند. تا جایی که زهری در رابطه با ابن اسحاق می گوید: تا وقتی ابن اسحاق در این دیار است دانش باقی است، و شعبه می گوید: اگر قدرت داشتم ابن اسحاق را بر همه مورخین حاکم می کردم.
کتاب سیره رسول خدا از رسول جعفریان، صفحه 48
ضمنا این که یک واقعه فرضا یک سند هم داشته باشه ، باعث رد شدنش نمیشه ، هر چند اینجا بیش از یک سند موجوده ...ابوعبید القاسم بن سلام در الاموال ماجرای بنی قریظه را بهمراه اسنادش نقل میکند که در جزئیات مربوط به ظاهر شدن جبرئیل، قضاوت سعد و جزئیات مربوط به تعداد افرادی که کشته شدهاند تقریباً با آنچه ابن اسحاق یکی است. اما اسناد آن با اسناد ابن اسحاق تفاوت دارد.
این رو که رد کردیم ... اتفاقا اکثر فقها ابن اسحاق فرد درستکار و نوشته هاش رو معتبر میدونستن !! چندتایی هم که بهش انتقاد داشتن ، هیچ سند و مدرکی نداشتن ...
این واقع رخ داده ، حالا 700 نفر بوده یا کمتر ، گردن زنان دو نفر بودن یا بیست نفر ، در اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمیکنه ... اینها تلاش برای توجیه مطلبی هست که سال ها از افتخارات مسلمین بوده ، اما الان دیدن با ادعاهای حقوق بشریشون جور نیست !! سخنرانی خمینی رو که شنیدین در این مورد ...
نکشتن ابوسفیان و خانواده اش اتفاقا نشون میده محمد هم سیاست داشته ، هم عمل غیب نداشته که بعدا چه اتفاقاتی میوفته !!
در خصوص بحث کینه توزی اتفاقا موارد زیاده و جدا از یک سری ترور ها ، دقیقا بعد از جنگ بدر دستور قتل چند اسیر توسط محمد صادر میشه ( نضر بن حارث و عقبة بن ابی معیط ) !!
مطلب کامل تر در این مورد :
محمد و ترور دشمنان شخصی اش | زندیق
این ها پیش فرض های مسلمانان هست و گرنه استناد به قرآن در بحث با ما ارزشی نداره ... تاریخ مسلم اسلام خلاف این رو نشون میده !!
کی انکار کرده ؟ شما درست اون تاپیک رو نخوندی انگار ... بحث چیز دیگه ای بود !!
Not Acceptable!
تو آخرین پست اون تاپیک هم یه لینک دادم برای مطالعه :
Deir Yassin massacre - WiKi
شما هم خوب همه چیزو آسمون ریسمون میکنیا !!
اول تحقیق کنید بعد کپی پیست کنید لطفا :
Not Acceptable!
صحت تاریخی داستان استر و مردخای - WiKi
پوریم - WiKi
چرا چند خط پایین ترش رو نخوندین ؟!
کدوم مورخی در کدوم کتاب تاریخی این واقعه رو روایت کرده ؟!
sonixax (08-05-2015)
آه پس چه حسن اتفاق جالب بوده که این شوخی ایشان به یک رسم سنتی که در تلمود هم گفته شده اینقدر شباهت داره!!
بله قربان کاملا مشخصه! فقط یک چیزی می دانید که بر طبق آیین یهودیت (میشنا) یهودیت از مادر منتقل می شود و از آنجایی که مادربزرگ مادریم یهودی است پس مادرم یهودی محسوب می شود و در نتیجه بنده هم الان یهودی به حساب می آیم!!!! قوانین عجیبی هستند نه؟یعنی الان من یک دختر یهودی هستم دارم عقاید دینم را به چالش می کشم ! سند ندادم؟ همین لینکی که دوباره براتون گذاشتم رفتید ببیند ؟؟
The History of Jewish Human Sacrifice
بنده لینک را خدمتتون دادم ولی خب شما قبول نمی کنید چون بنده کارم کپی پیست کردن است نه؟؟ هر طور راحتید قربان! من که کودکیم بین یهود ی ها گذشته و حتی کلاس های مذهبی اشان هم در کودکی رفته ام و تورات و تلمود را آنجا فرا گرفته ام. باشد حرفی نیست. من تلمود عبری را دارم ! چون متاسفانه تلمود انگلیسی به لطف دوستان صهیونیست بسیار تحریف شده است. این هم تصاویری از تلمود واقعی با ترجمه انگلیسی اش : (دیگر از این آدرس دقیقتر نمی توانم!)
قربان در همین سایت که لینکش را خدمتتان داده ام همه ی آنچه که نقل قول کرده ام آمده است:
این هم ترجمه ی واضح متن عبری:
V. A JEW WHO KILLS A CHRISTIAN COMMITS NO SIN, BUT OFFERS AN ACCEPTABLE
SACRIFICE TO GOD
In Sepher Or Israel (177b) it says
Take the life of the Kliphoth and kill them, and you will please God the same as one who offers incense to Him
The History of Jewish Human Sacrifice
در ضمن قربان از آنجا که برادران اسلامیست سواد انگلیسی ندارند پس مطمئن باشید توطئه ی اسلامیست ها بر ضد یهودیت نیست!!
خدمتتان عرض کردم که ترجمه انگلیسی تلمود که در سایت ها بفور یافت می شود معتبر نیست . اصلا می دانید که یکی از قوانین اصلی که در مقدمه تلمود هم آورده شده است این است که غیر یهود نباید از مفاد تلمود آگاه شود و نباید به غیر یهود آن را آموزش داد. ولی بنده به همان علتی که در بالا عرض کردم این شانس را داشتم که تلمود واقعی را بخوانم!
این حرف شما کاملا مشخص می کند که شما از قبل حکم را صادر کرده اید! هر چه بگویم رد است!! این خیلی عجیب است که شما حرف کسی را که یک یهودی محسوب می شود قبول نمی کنید چرا ؟ چون مسلمان هستم!
این تصویر را هم لطف کنید و ببینید:
In Abhodah Zarah (26b, Tosephoth) it saysقوم یهود به مسیحیانی که بین یهودی ها زندگی می کردند Goim می گفتند.
"Even the best of the Goim should be killed"
همین که وسط بحثی که راجع به بسکتبالیست اسرائیلی بود و هیچ ربطی به دین و آیین نداشت پای اسلام و بزرگان و پیروان مظلومش را پیش کشیدید!
گه این مورد درست باشه ، این فرد یه بیمار روانیه ... اما چیزی که هست از این دست ابراز تنفر ها به شکل تئوری و عملی در دین اسلام ( متون اصلی و سیره عملی بزرگانش در صدر اسلام و بعد از اون ) ، بسیار بیشتر داشته و امروز هم در پیروان اسلام داریم !!
بنده کامل خوانده ام ! شما هم بهتر است صحت منبع را چک کنید!
قربان جسارتاً باید عرض کنم وقتی 10 سال داشتم سیره ی این اسحاق را خواندم و یادم می آید که جلدش هم سبز رنگ بود !
قربان همه علمای شیعه بالکل ابن اسحاق را رد کرده اند! و آن را بی ارزش و غیر معتبر دانسته اند!
اما دیدگاه علمای اهل تسنن :
نه قربان بحد کافی دعوایم کرده اید و بنده را متهم کرده اید و مدام هم می گویید کپی پیست می کنم! آخر من مسلمانم باید دینم را خوب بشناسم یا نه و کتبش را بخوانم چطور ممکن است مطالبی را که اینجا نقل قول می کنم یا بقول شما کپی پیست نخوانده باشم و نفهمیده باشم ؟ابن تیمیه در مورد اصل این کتاب می گوید :
در خود کتاب سیره در بعضی از موضوعات و روایت ها غلط وجود دارد .
ابن تیمیه ، الجواب الصحیح ، ج3 ص 34 ، چاپ دار العاصمة ریاض ، چاپ اول 1414 هـ
تکمیل این اشکال توسط محمد بن جابر الوادی :
محمد بن جابر الوادی متوفای 749 هـ در کتاب خویش در تکمیل اشکال ابن تیمیه در مورد سیره ابن اسحاق می گوید :
این کتاب موجود نیست زیرا خود ابن اسحاق آن را گم کرده است !
البرنامج الوادی ، ص 219 ، محمد بن جابر الوادی ، تحقیق محمد محفوظ ، الناشر دار المغرب الاسلامی ، 1400هـ ، بیروت
و اضافه می کند که وی این کتاب را به دست کسی نداده و نقل این کتاب از خود وی به صورت شفاهی صورت گرفته است .
(یعنی آنچه امروزه وجود دارد همان کتاب اصلی نیست . بلکه مطالبی است که شاگردان او از او شنیدند و به اسم وی منتشر کردند. )
اگر فرض بگیریم که این کتاب متعلق به او است بازهم این کتاب را نمی توان معتبر دانست .
چرا ؟
چون اعتبار او نزد شیعه و سنی ثابت نیست . نزد شیعه که اصلاً بحثی ندارم . نزد اهل سنت هم بسیاری از علمای رجال الحدیث او را دروغگو و بی اعتبار دانسته اند .
إرواء الغلیل ج 7 ص 303 ، تألیف محمد ناصر الدین الألبانی ، ناشر : المکتب الإسلامی / بیروت چاپ دوم ، 1405 هـ / 1985 م
شمس الدین محمد بن أحمد الذهبی در کتاب خود به نقل از دارقطنی میگوید :بخشی از آنچه در سیره ی ابن اسحق وجود دارد بی اعتبار و دروغ است .
میزان الاعتدال فی نقد الرجال ج 6 ص 57 ، ناشر : دار الکتب العلمیة بیروت / 1995م
در همان سند بالا برخی از استنادات را می اورد که بسیاری از علمای اهل ست او را دروغگو دانستند . اگرچه بخشی از اهل سنت هم به او اطمینان داشتند .
ابن حجر العسقلانی الشافعی او را اهل تدلیس ( تحریف روایت ) میخواند و برخی گفته اند معتبر بود .
ابن حجر العسقلانی الشافعی ؛ تقریب التهذیب ص 647 ، ناشر : دار الرشید سوریه ، 1406 هـ / 1986م
بدر الدین العینى میگوید :
برخی او را راستگو میدانند و برخی او را منحریف و تدلیس گر ( تحریف کننده ی روایت ) و دروغگو میخوانند .
مغانى الأخیار ؛ ج 6 ص 50 شماره 413
قربان من چه کینه توزی با یهود و یهودیت دارم ؟ بنده که حتی از دیگاه یهود ، یهودی محسوب می شوم! چرا بخاطر مسلمان بودن باید اینقدر.......... ..:(((
بنده دوخط که چه عرض کنم دو هزار خط راجع به ایشان خوانده ام که پدربزرگشان در زمان ابوبکر اسیر می شود و بعنوان برده فروخته می شود و بعد که اسلام می آورد آزاد می شود و سه پسر داشته که یکی از آنها اسحاق نام داشته که پدر همین نویسنده و مورخ گرامی است!
در رد ابن اسحاق هم که بنده دلایل را گفتم!
اتفاقا قربان مثلا همین تاریخ طبری هم معتبر نیست چون بخش هایی از آن را خوانده ام پر از تحریف است مثلا ایشان گفته است که امام حسین شهید نیست چون بر علیه خلیفه قیام کرد پس از دین خارج شد و...
پس همین تاریخ طبری از دید شیعه چندان معتبر نیست.
بررسی و نقد دیدگاه و روش طبری در تاریخ نسبت به اهل بیت (ع) حرف های میقات مهر
چه قدر میتوان به تاریخ و تفسیر طبری اعتماد کرد؟اما «تاریخ طبری» امروزه بنا بر نظر اکثر محققان، تنها از نظر زبان و نوع نگارش یا به عبارتی ادبیات آن، حایز اهمیت است و از منظر تاریخی چندان مورد وثوق نیست. بیشترین مطالب پیرامون اتفاقات صدر اسلام در این تاریخ درج شده است که بسیاری از تاریخنویسان از حدود یک قرن پس از وفات طبری در برخی از آنها تشکیک کردهاند. خود طبری نیز درباره بسیاری از روایتهای خود گفته است که درباره تشخیص میزان اعتماد به سند آنها باید به خدا پناه برد.
در ضمن قربان اعتبار یک منبع تاریخی یا روایی به این معنا نیست که تمام مطالب ذکر شده در آن صد در صد قطعی و مورد تأیید است.
آخه بدبختی اینجاست که بقیه سندها هم رفرنسشون همون سند نا معتبر است (یعنی سیره ابن اسحاق) پس در کل همگی با هم فاقد اعتبار خواهند بود!
خب آن بالا برایتان توضیح دادم که دیدم که علاوه بر همه ی فقهای شیعه ، بسیاری از فقهای اهل سنت او را دجال و دروغگو نامیده اند!!!
فعلا که دشمنان او کینه توزی می کنند...
شما می گویید تاریخ اسلام خلاف قرآن را نشان می دهد ! این یعنی قرآن کتاب خوبی است نه؟
نمی دانم چه بگویم قرآن رد است نهج البلاغه رد است ، امامان شیعه رد هستند ولی سیره ابن اسحاقی که مسلمان زاده هم نبوده دربست و چشم بسته قبول است!! اصلا هر که داستانی عجیبتر و خشنتر و وحشتناکتر در مورد بزرگان اسلام گفت باید دربست قبول کنیم چون حق را می گوید!!!!
بنده خوب هم خواندم دیدم که چقدر همه حرف ایشان را تایید کردند و گفتند آری راست می گویی اسرائیل عجب جنایات وحشیانه ای را انجام داده است !!!!
بنده و امثال بنده که طرفدار فلسطین هستیم و مسلمان سوادمان کجا بود که متن انگلیسی بخوانیم!
ویرایش از سوی سارا : 08-05-2015 در ساعت 11:33 PM
هر چه جناب هرتزل بگویند درست نه!؟ جناب آنارشی این را دیگر از مادر بزرگم همانکه یهودی است کپی پیست کرده ام!!! حتما قبول است نه؟
یادم می آید وقتی کودک بودم مادربزرگم برایم داستان موسی و عصا و ید بیضا ...را تعریف می کرد! وقتی به داستان گوساله طلایی و پرستیدنش بجای خدا توسط بنی اسرائیل رسید گفت اینهایی که این بت را ساخته اند از بنی اسرائیل نبوده اند اینها افرادی بودند که با بنی اسرائیل از مصر خارج شده بودند و بت پرست بودند در حالیکه بنی اسرائیل اولین قومی است که همواره خدا پرست بوده است!!!!!
در حالیکه بر طبق همان قرآنی که شما قبولش ندارید تنها بنی اسرائیل با موسی از مصر خارج شد و بیگانه ای با انها همراه نشد. و این قوم بنی اسرائیل بودند که آن گوساله ی طلایی را بجای خدا پرستش کردند نه کس دیگر !!
حال ماجرای استر و مردخای را هم در روز روشن جور دیگر نشان دادن برایم عجیب نیست!!! اتفاقا رفتم و جواب دوست یهودیتان را دیدم این داستان تکراری را در کودکی بسیار شنیده ام . شما که مرا دعوا می کنید که اول تحقیق کن بعد کپی پیست کن از کجا می دانید که نکرده باشم شما که رفرنستان یک یهودی است معلوم است که بسیار تحقیق کرده اید:)))
آخر دوست عزیز اگر هر چه ایشان بگوید دربست قبول کنم نشان دهنده ی محقق بودن است !!! قربان واقعا متاسفم مدام می گویید کپی پیست کرده ای ! باز بهتر از روش تحقیقی شما است که مرا یاد حمید و چای تبرک می اندازد !!:)) مدام می گویید کسرا و ایشان هم جواب می دهند!!:))) (شوخی کردم به دل نگیرید;))
بنده کتاب استر را خوانده ام اگر بخواهید آپلودش هم کنم !
خب قربان یک سوال ! آنموقع ایران کلن چقدر جمعیت داشت که خارجی ها و غیر ایرانی هایش تازه آنهایی که توسط یهود به قتل رسیدند بالغ بر 77000 یا به روایتی 600000 نفر باشد!!! کمی عجیب نیست؟؟ بعد یک سوال دیگر مگر آدمی ها نشانه ی ویژه ای داشتند که قوم یهود آنها را از غیر ایرانی ها بتواند تشخیص دهد!! یهودی ها با اجازه ای که از دست مبارک خشایارشا بمدد بانوی قهرمانشان استر گرفته بودند دست بقتل هر کسی که سر راهشان بود زدند!
در همین لینکی که بابت سند بهتان دادم تا بگویم بسکتبالیست اسرائیلی به یک سنت دیرینه این قوم اشاره کرده است . به این موضوع هم اشاره کرده است:
این را برای بار دوم برایتان گذاشتم ! شما که اصلا مطالبم را نمی خوانید و فقط تکرار می کنید کپی پیست کردی کپی پیست کردی !!! باز بخودم که قبل از کپی پیست کردن آن را می خوانم !! بهتر از آن است که مدام یک چیز را هی تکرار کنم آن هم بدون هیچ اندیشه ای و هیچ دلیل معقولانه ای !The extreme to which the Jews will go was shown in Persia where the Jew Mordecai and the Jewess Esther had 75,800 Persians murdered. They hanged the Persian King Xerxes' minister Haman along with his ten sons. They celebrated this bloody victory and to this day still celebrate it during the Feast of Purim. (Book of Esther 9:6
The History of Jewish Human Sacrifice
خواهشا لینک بالا را که برای چندمین بار است می گذارم بخوانید . در ضمن سایت هایی هست که لینک دانلود حقایق تلمود (مطالبی که در تلمودهای انگلیسی موجود در سایت ها حذف شده است) را دارند . نمی دانم آیا اجازه دارم لینکش را بگذارم !! تا از زیر بار تهمت کپی پیست کردن راحت شوم!!!
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)