
نوشته اصلی از سوی
سارا
هیچ می دانستید که این حرفتان اصلا علمی نیست! شما که عارف نیستید تا بدونید که عرفا به چه دانشی رسیده اند. اصلا همین حرف که می گید برای زمان خودشون خوب بوده از بیخ غلط است! چون اصولا در علم عشق بعد زمان مطرح نمی شود! شما وقتی زمان را حذف کنید تمام معادلات به هم می ریزند! الان در همین علم مرده ریگ (!) وقتی مسائل را به صورت steady state حل می کنیم و بعد زمان را در نظر نمی گیریم جواب هایی که بدست می آوریم با جواب های unsteady state خیلی فرق می کند!
چقدر شما علم علم می کنید ! بنده در همین رشته ی خودم که خیلی هم علمی است با اساتیدی برخورد کردم که در ظاهر بسیار موفق هستند ولی در درون... مثلا یکیشون استاد دانشگاه امپریال کالج بود که می دانید جز 5 دانشگاه برتر دنیاست خیلی هم موفق بود و... ولی بی دین بود خیلی در مورد وجود خدا و.. بحث می کرد و بعینه معلوم بود که سرگشته است . مدام خودش را غرق در کار می کرد! مثال دیگرم یک استاد آمریکایی است که فول پروفسور یک از بهترین دانشگاه های آمریکا است (حتی معروفتر و بهتر از امپریال کالج) . ایشان آدم خیلی مذهبی است یک مسیحی مومن و خیلی هم در رشته ی خودش نامی است. ولی ایشان هم در درونش خلا هایی است آن آرامش آن راحتی خیال را در ایشان نمی بینید.
کاش اصلا سواد خواندن و نوشتن نداشتم ولی از علم عشق سر در می آوردم!
عاشق شو ارنه روزی کار جهان سرآید
نا خوانده نقش مقصود در کارگاه هستی
البته هرکسی دنیا را با چشم خودش نگاه می کند. اگر شما با علم راحتید خب به همان علم بچسبید. بنده که در این علم مرده ریگ حقیقتی ندیدم. حتی انیشتین هم معتقد بود که علم بدنبال حقیقت نیست بدنبال توجیه پدیده هاست .
با سپاس