جناب کورش عزیز . شما و مادرتون رو تصور میکنم در شبی که دزدی به منزل شما اومده و فقط شما 2 تا خونه هستین . مادر زود تر از شما با یه چوب در دست احساس خطر کرده . شما رو بیدار میکنه و هر دو پاورچین به دنبال نقطه مرموز میرین . یه صدایی میشنوی شما میری برق رو روشن کنی که در همون لحظه که همه چی روشن میشه دزده به مادرتون حمله کرده و چوب رو گرفته . شما فاصلتون کمه . به سمت اونا میری . طرف چوب رو بالا برده تا به سر مادرتون بزنه .
اینایی که گفتم رو تصور کنید و این که کاری از شما بر نمیاد جز اینکه مادرتون رو هل بدین و این جابجایی میتونه باعث شه شما در موقعیت مادر قرار بگیرین . من نمیخوام بپرسم با عقل تصمیم میگیرین یا با احساس . میدونم که ناخوداگاه یک کاری انجام میدین . ولی اینم میدونم که عقل نمیگزاره آدم کاری به ضرر خودش انجام بده . حالا بگو دل و احساس قویتره یا عقل در تصمیمات بحرانی .