جمعی از ایرانیان عاشق اهل بیت خدمت امام رسیده و گفتند: یابن رسولولا. بیضه ات بر چانه ام! خشکسالی بر ما فشار آورده. بیا و نماز بارانی، نماز استسقایی، نماز استمنایی ، چه میدونیم یه کوفتی بخون بلکه خدا چند قطره برف و بارون بفرسته برامون. امام که نصف بیشتر بطری تکیلایش را به بدن زده بود مابقی را هم در یک حرکت سریع بالا انداخت و در حال مزه کردن لیمو فرمود: جدم حسین که اینهمه تحویلش میگیرن روز عاشورا از تشنگی به فناک رفت و خدا به فلانش هم نبود. حالا من رده دهمی رو تحویل بگیره؟ برید بزارید به حال خودم باشم. نه نمیخام پاشم!!
فاز مستی و راستی امام - ص 69