
نوشته اصلی از سوی
سارا
کلاً در طول تاریخ زن ها همیشه زیر سایه مردها بودند و از این امر هم راضی بودند !ولی هرچه سطح آگاهی ها بیشتر شد زن ها باسوادتر آگاه تر شدند . مطمئن باشید اگر عصر پهلوی هم در ایران نبود زن ها بطور خودجوش باز هم برای آزادی و حضور در جامعه تلاش می کردند. الان در کشوری مثل افغانستان که وضعیت زنانش آدم را یاد قرون وسطا می اندازد . زن ها خیلی سعی بر با سواد شدن و حضور در اجتماع دارند و چه جنبش هایی هم در این زمینه شکل گرفته است. ولی در کشورهای عربی علیرغم رفاه بیشتر و سطح زندگی بالاتر (نسبت به افغانستان) زنان همچنان یک زن سنتی هستند. فرقی نمی کند شاهزاده باشند یا خدمتکار . هر چند مردانشان هم چندان مرد نیستند و تنها ازدواج کردن و بر شمار زنان خود افزودن را خوب یاد گرفته اند.
پس ببینید این اصلا ربطی به دین آدمها نداره ، فرهنگ خیلی مهم است. مثلا همین ایران از دیر باز تا حالا فرهنگ مردمانش همین بوده ، از انتقاد بیزارند و از شنیدن تعریف و مدح لذت می برند و دروغ و ریا! ارسطو گفته ایرانیان مردمانی لاف زن، دروغگو و ریا کارند در جلوی رویت مدحت رامی گویند و در پشت سر دشنامت می دهند. ما از زمان ارسطو تاکنون همینطوریم. در مدرسه در دانشگاه در محیط کار فقط باید مدح و مجیز بالادستی ها را بگوییم در حالیکه در درون مشغول فحش دادنیم. اگر کسی انتقاد کند کوچکترین انتقاد از یک کارمند ساده حتی زیر دست در بهترین حالت دچار غضب خفته فرد مقابل می شود. حالا شما تصور کنید که بالاترین فرد مملکت هم باشید و همه مدام مدحتان را بگویند، دیگر جز مدح و تمجید و کرنش چیز دیگری از مردم نمی خواهید و وای بحال کسی که بگوید بالای چشم شما ابرو است! در زمان هخامنشیان کامبیز چنین بود و هیچکس جرات انتقاد نداشت ، تا در عصر معاصر محمدرضا پهلوی که او هم دیکتاتور بود و از تعریف لذت می برد و حالا هم رهبری. می شود دین را براحتی تغییر داد می شود ظاهر را براحتی تغییر داد ولی فرهنگ را نه! اصلا فرض کنیم یک بی دین رهبر شود بازهم وضع همینطور خواهد بود. تا فرهنگمان را درست نکنیم هیچ چیز عوض نمی شود. فضای کشور ایران یا کلا خاورمیانه خیلی بسته است خیلی!