بقول حضرت حافظ:
گر پیر مغان مرشد ما شد چه تفاوت
در هیچ سری نیست که سری ز خدا نیست
این خیلی خوبه که آدمی خودش رو از این قید و بندهای پوچ رها کند و به اتحاد با تمام جهان برسد. این می تونه گونه ای از وحدت وجود باشد.
خب چون همدلی از همزبانی خیلی بهتر است و تاثیرگذارتر! با اینکه خیلی اهل شعر و ادبیات هم هستم و وقتی فارسی حرف می زنم معمولا از شعر زیاد استفاده می کنم. اما با آمریکایی ها بیشتر و راحت تر از ایرانی ها ارتباط برقرار می کنم و ترجمه اشعار فارسی رو هم در صحبتام میارم و جالبه که آنها عجیب حرفم را و منظورم رامی فهمند!
زبان فارسی زبان رسمی دل من هست. من شاید بتوانم با همه آدمهای اطرافم به یک زبان دیگری تکلم کنم ولی هیچوقت قادر نخواهم بود با خودم و در درونم با زبانی غیر از پارسی تکلم کنم. شاید این زبان دیگر هویت من نباشد بخشی از وجودم شده باشد نمی دانم. راستی اینکه فرمودید شاید زبان فارسی از بین بره ، من یاد شعر اسکندر ختلانی شاعر فارسی زبان (فکر کنم اهل تاجیکستان) افتادم:
هردم بروی من گوید عدوی من
کاین شیوه دری تو چون دود می رود نابود می شود
باور نمی کنم لفظی که اعتقاد منست و مرا وجود
لفظی که پیش هر سخنم آورد سجود
چون خاک کشورم
چون ذوق کودکی
چون بیت رودکی
چون ذره های نور بصر می پرستمش
من زنده و ز دیده ی من چون دود می رود نابود می شود
باور نمی کنم
نامش برم به اوج هوا می رسد سرم
از شوق می پرم
صد مرد معتبر آید بر نظر
کان را چو لفظ بیت و غزل انشا نموده ام
با شعر سعدی ام
با بیت حافظم
چون عشق عالمی به جهان اهدا نموده ام......
این حرف را قبول دارم هرچند که باید بگویم این حرف شما دقیقا در مورد عرفا و معنویون صدق می کند. مثل گوته که خودش را هموطن حافظ می نامد و برای این ادعایش می گوید چون من هم مثل تو در سرزمینی غرق نور زیستم و عشق ورزیدم. عشق فرا زمینی هویت مشترک تمام عرفا و سالکان بوده . مولانا در شعر معروف دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر، اول داره داستان دیوژن فیلسوف یونانی را تعریف می کند ولی بعد می بینیم که در حقیقت داستان و دغدغه خود مولوی است . دردی مشترک بین فیلسوفی متعلق به چندین قرن پیش از یک سرزمین دیگر با عارفی از ایران. در حقیقت گویی دردهاو دغدغه های مشترک شاخصه های هویت مشترک هستند.
این هویت های جعلی را حکومت ها درست می کنند تا بر مردم حکومت کنند ، مثلا قبل ار انقلاب مدام بر آریایی بودن و کوروش کبیرو.. تاکید می شد تا مردم وفادار به نظام شاهنشاهی باشند و بعد از انقلاب بر دین و ایمان مردم.