درود,
تا جاییکه یادمه گفتم در سربازی میکوشند شما را "بشکنند", پس بهتره با دانش به این نشکنید.
برای اینکه آشوبهای درونی را از سر باز کنی یه نکتهیِ کوچک همیشه بکار میاد و اونم به یاد آوردن
اینه که هرگونه آشوب درونی چیزی بیشتر از نگرستیزی میان دو بخش ِ فیزیکی در مغز بیشتر نیست:
یک بخش از مغز یک باور دارد, یک بخش دیگر باوری دیگر و هنگامیکه
خودآگاهانه دربارهیِ چیزی در پیوند به آن باور اندیشه میشود اینستیز خودش را مینمایانه.
پس برای تو میتوان گفت این آشوب برخاسته از دگرش ژرف در جهانبینیست و این یک چیز به خودی خود بدی نیست.
در این میان زبان فرنودسار (منطق) تنها ابزاریست که این ستیزهایِ درونی را میتواند بخوبی از هم واگشاید.
پس اینجا بایستی از خودت بپرسی نگاهت به چه چیزهایی دگریسته و چرا, و
بجای پرهیز, هر چه بیشتر و بهتر هم در خاستگاه و ریشهیِ ستیزهای درونی وابکاوی.