• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 13

    جُستار: شعار "مرگ بر یهودی" در تظاهرات امروز!

    Hybrid View

    1. #1
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی m@hdi نمایش پست ها
      من چه گندی زدم به این مملکت؟! من اگر گندی زدم به زندگی خودم زدم.
      خب شکر خدا که کسخلی شما از نوعی بوده که نتونستی به مملکت صدمه ای بزنی. البته اگر از کارهایی که کردی مثل چاقو چاقو کردن دختر مردم بگذریم. میدونی الان دختره از اون موقع چی سرش اومده؟ شاید از نظر روانی مشکل پیدا کرده باشه. همینطور خانوادش. همینطور از نظر مالی بهشون خسارت خورده. حساب کن جای چاقوها روی بدنش مونده بالاخره یه دختره فردا چطوری میخواد ازدواج کنه؟ این همه مشکل رو تو یک نفر ایجاد کردی واسه دیگران اونم با دلایل مسخره و دیوانه وار. میتونستی بیشتر هم ایجاد میکردی لابد!

      اگه خونه عمم رو بعد فوتش اجاره بدم ماهی 1 میلیون بگیرم 1 واحد خونه هم دارم نیاز به دادن اجاره خونه ندارم بعلاوه بابام هم بمیره 1 میلیون حقوقش به من برسه خب با خونه و ماهی 2 میلیون حقوق چیکار میتونم بکنم وقتی هیچ چیزی تو این دنیا برای من لذت بخش نیست؟!
      دیگه مشکل خودته من نمیدونم.
      من که دارم زندگیم رو میکنم واسه خودم سرگرمی و دلخوشی سالم و کم هزینه پیدا کردم به همین هم راضیم چون میدونم همینش هم غنیمته. حالا شما میگی از هیچی لذت نمیبری و مشکل روانی داری دیگه هرجور خودت دوست داری گفتم که اول و آخرش بود و نبود شما برای کسی مهم نیست تنها کسی که میتونه به تو کمک کنه دلسوز شما باشه خودت هستی.

      خودکشی غلط نیست بلکه آخرین راه حله من هم راه حلی جز خودکشی نمیبینم. شاید بعد از مرگ زندگی فعلیم رو دوباره تکرار کنم حداقل 3 سال سختی میکشم 22 سالش بد نیست.
      منکه بهت هشدار دادم حالا دیگه خودت میدونی.
      شایدم اون منابع درست میگفتن و خودکشی کردی و بخاطرش رنج بیشتری کشیدی آخرش دوباره هم برگشتی به دنیا محکوم به یک زندگی بدتر شدی بدون اینکه قدرت خودکشی کردن دوباره رو داشته باشی.

    2. #2
      سخنور دوم
      Points: 10,544, Level: 68
      Level completed: 24%, Points required for next Level: 306
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      m@hdi آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2013
      نوشته ها
      537
      جُستارها
      88
      امتیازها
      10,544
      رنک
      68
      Post Thanks / Like
      سپاس
      610
      از ایشان 669 بار در 345 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_iran نمایش پست ها
      خب شکر خدا که کسخلی شما از نوعی بوده که نتونستی به مملکت صدمه ای بزنی. البته اگر از کارهایی که کردی مثل چاقو چاقو کردن دختر مردم بگذریم. میدونی الان دختره از اون موقع چی سرش اومده؟ شاید از نظر روانی مشکل پیدا کرده باشه. همینطور خانوادش. همینطور از نظر مالی بهشون خسارت خورده. حساب کن جای چاقوها روی بدنش مونده بالاخره یه دختره فردا چطوری میخواد ازدواج کنه؟ این همه مشکل رو تو یک نفر ایجاد کردی واسه دیگران اونم با دلایل مسخره و دیوانه وار. میتونستی بیشتر هم ایجاد میکردی لابد!
      بعضی چیزها رو نمیخواستم بگم حالا که خیال میکنی اون دختره بی تقصیره بهت میگم:

      اون دختره مشکل روانی داشت. مثلا توی sms هاش به من میگفت من نفرتیتی هستم! میگفت من با فراعنه در ارتباطم! دیوونه بازیهاش منو تو دانشگاه بدبخت کرد! اول فقط طرف من میومد منم یک رابطه نصفه نیمه رو باهاش شروع کردم بعد عین جنده ها میرفت خودشو به بقیه پسرها به هر روشی که فکرشو بکنی میچسبوند! بعد بقیه پسرها که منو میشناختن منو مسخره میکردن! من چیکار میتونستم بکنم؟! بهش اگه میگفتم چرا اینکارا رو میکنی اونم میتونست بگه مگه تو دوست پسر منی؟! اونوقت من چی میتونستم بگم؟! این هیچی چطور میتونستم به بقیه ثابت کنم من با این صنمی ندارم که خیال نکنن این دوست دختر منه و منو مسخره نکنن؟!

      2 مورد دیگه از دیوونه بازیهاش رو برات میگم! ازش شماره خواستم نه برای sms بازی بلکه برای اینکه آیپادش رو گرفته بودم خواستم اگه کاری داشتم بهش sms بدم شماره اشتباهی داد بعدش تحت فشار شماره درستش رو داد منم فکر کردم دوست نداشته این کارو بکنه واسه همین شمارش رو پاک کردم. فکر میکنی اون چیکار کرد؟! آخر همون روز چند ساعت با من sms بازی کرد! یه مورد دیگه! من داشتم میرفتم خونه گفت مسیرت کجاست گفتم خیابونو میرم بالا گفت مسیر منم همونه بعدش چند قدم جلوتر از من حرکت میکرد! خب تو اگه خجالت میکشی با یه پسر راه بری چرا پیشنهاد میدی؟! هدفت از این رفتار تحقیر آمیز چیه؟!

      تو آیپادش پر از آهنگای عربی بود بعد گفتم عربی؟ گفت نه از عربا متنفرم! اصلا هم نمیخورد عرب باشه چون بلوند بود. (پوستش سفید، چشاش آبی و موهاش طلایی بود) بعد از درگیری فهمیدم که هم ننش هم باباش عربن! بعد درگیری تو کافی شاپ منتظر پلیس بودم. اول ننش اومد بعد اگه 1 چیز به من میگفت 10 تا چیز به دخترش میگفت. چرا؟ چون میدونست کرم از دختر دیوونه خودشه. برادرشم کاری با من نداشت. عمش و پسر عمش هم اومدن. اونجا بود که من فهمیدم با اینکه با پسر عمش رابطه داره اومده طرف من! بعد فهمیدم که از نظر دیوونگی به باباش رفته چون ننش گفت باباش اگه بفهمه با شمشیر (عرب احمق خیال کرده 1400 سال پیشه!) هم دخترشو میکشه هم تو رو.

      تو اون دوره ای که تیمارستان بستری بودم مامانم که باورش نمیشد من این کارو کرده باشم باهاش یه بار تماس گرفت بعدش شمارشو عوض کرد. تو اون یه بار خودش به مامانم گفت من پسر خیلی خوبی بودم هم مودب هم درسخون. خودشم میدونست از سرشم زیادترم. به هر حال من 2 ماه تیمارستان بستری شدم اون 2 ساعت بیمارستان! وضع مالیشونم خوبه جای همه زخم ها رو لیزر کردن پس ناراحت نباش جای چاقوها رو بدنش نمونده و مشکلی از نظر ازدواج نداره و همسر آیندش چیزی از این ماجرا نمیفهمه. فقط نمیدونم کی حاضره زن این دیوونه بشه!

      به هر حال شانس اورد! اگه چاقوم تو گردنش فرو میرفت ... اگه چاقوم 2 میلیمتر بیشتر تو سینش فرو میرفت ... اگه اورژانس چند دقیقه دیرتر میومد و بیشتر ازش خون میرفت ... اگه هر کدوم از این اتفاقا افتاده بود مرده بود و من اعدام شده بودم. واقعا حیف!

      ویرایش=چند ماه بعد از اینکه از تیمارستان اومدم بیرون از تلویزیون تو یکی از این تجمع هایی که طرفدارای خامنه ای و جمهوری اسلامی جمع شده بودن دیدمش که مصاحبه کرد! پرچم جمهوری اسلامی دستش بود خیلی هم خندون بود تخم سگ.
      ویرایش از سوی m@hdi : 05-09-2015 در ساعت 03:23 PM

    3. 2 کاربر برای این پست سودمند از m@hdi گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_iran (05-09-2015),Moshref (05-09-2015)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 8
      واپسین پیک: 01-17-2015, 09:49 AM
    2. پاسخ: 31
      واپسین پیک: 08-14-2012, 08:37 PM
    3. پاسخ: 8
      واپسین پیک: 04-28-2012, 10:30 PM
    4. پاسخ: 106
      واپسین پیک: 11-29-2010, 04:26 PM
    5. پاسخ: 9
      واپسین پیک: 11-29-2010, 10:30 AM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •