نوشته اصلی از سوی
Nocturne
همه ی ما کم و بیش شنیدیم که در دین های مختلف یا فرهنگ عامیانه فرونتی رو یک خاصیت خوب دونستن و افراد رو به داشتنش تشویق کردن، با خودم فکر کردم این موضوع چه دلیل منطقی و کاربرد گرایانه ای میتونه داشته باشه، چیزی که بهش رسیدم این هست که انسانها حسی دارن به نام حسادت، وقتی شما فروتن باشید این حس حسادت کمتر میشه و انسانهایی که جایگاه اجتماعی یا فهم و سواد کمتری نسبت به شما دارند کمتر احساس حقارت و در نتیجه حسادت میکنند، کاربردگرا بودن این مسئله به اینجا میرسه که خیلی از این فراد در نتیجه حسادت سعی میکنند به هر طریقی به شما ضربه بزنند تا این حس حقارت کمتر بشه، ولی بدی که فرونتی داره اینه که آدمهای اطراف رو به اینکه بهتر از دیروز خودشون باشند و خودشون رو ارتقاء بدن تشویق نمیکنه، من به شخصه وقتی به خودم نگاه کردم دیدم کسانی که فهم و شعور و جایگاه اجتماعیشون از من بالا تر بوده و فروتن نبودن و من رو به خاطر اشتباهم مسخره هم کردن که البته این مسخره کردن رو میشه یه نوع انتقاد دونست خیلی بیشتر به پیشرفت من کمک کردن، درسته اول یه مقداری از دستشون ناراحت شدم و تغییر کردن کار آسونی نبوده ولی تاثیری که اینطور آدمها در دراز مدت داشتن به ناراحت شدن و سختی تغییر کردن می ارزه، یعنی یه طورایی فکر میکنم آدمهایی که اشتباهاتم رو به این طریق بهم فهموندن انسانهای مفید تر و دلسوزتری بودند، نظر شما در مورد این مسائل چی هست؟