من سرمایهداری را دربرابر کمونیسم مطرح نکردم، بلکه بازار آزاد را در مقابل
اقتصاد در خدمت مردم مطرح کردم.
بله در یک کشور سیستم خیلی کاراتر عمل میکند زمانی که هر کس مشغول
کار خودش باشد تا زمانی که یک سیستم مرکزی تمام صنایع را صاحب شود و
بخواهد برنامه ریزی مرکزی داشته باشد و ادعا کند که تقاضا را پیش بینی میکند.
حرف من در این است که هر بدبختی مهمی قرار است توسط دولت حل شود. اگر فردا
یک ویروس بیاید این وظیفهیِ دولت است که جلوی شیوع آنرا بگیرد نه من و شما.
اگر تکنولوژی دارد ما را بسمت نابودی پیش میبرد باز هم کار دولت یا مجمعی جهانی از دول
است که بفکر باشند، نه و من و شما. آنها بفکر نیستند؟ من میگویم اینجای کار ربط پیدا میکند
به سیستم لیبرال و مبتنی بر بازار آزاد که بدنبال جهانی کردن است در حالی که در زمینههایی
که دولتهایِ محلی پیشتر قدرت کنترلش را داشتند کنترل ندارد.
اگر کسانی نبودند که نیچه را به عنوان انسانی نخبهگرا به این طرف جنگ جهانی
قاچاق کنند احتمالا نیچه هم در نظر شما فردی ناشناخته بود چنانچه شما گمان میکنی
که اشپنگلر، کسی که کتابهایش در زمان خود جزو پرفروشها بود، فردی غریب و دور افتاده بوده.
من اینها را معرفی میکنم چون بنظرم ایدههایِ جالب و مهمی میآیند. تو نویسندگانی چون
ژیژک و نیکلاس طالب را به من معرفی کردی، من هم به قدردانی آن میخواهم متفکرانی را
معرفی کنم که گمان میکنم بدردت میخورند.