اینرا تعریف کردید که بگویید لقمهی گلوگیری هستید و «اراذل و اوباش» نمیتوانند رد شدن شما از کنار خودشان را در سکوت تحمل بکنند و «متلک آبدار» بهتان میپرانند؟
رذل خطرناک باز بهتر است از مرد ِ «مطمئنی» و «امنی» که هرگز او را به شکل یک موجود جنسی نمیبینید. مرد آلفای جذاب > متعرض جنسی احتمالی > مرد بتای مهربان ِ مطمئن ِ بیخطر! احتمال اینکه یک زن از ترس به سکس با متجاوز احتمالی رضایت بدهد خیلی بیشتر است تا اینکه از ترحم(«اعتماد») به یک مرد مطمئن(فرض مثل).
احساس عدم اعتماد و اطمینان هم مستقیماً باید در خود زن پدید بیاید و ربطی به دیگر مردان ندارد، شما هر قدر از آیندهی یک رابطه، از آنچه مرد میخواهد پس از این انجام بدهد، از خلق و خو و منش او بیشتر نامطمئن باشید، بیشتر میکوشید از طریقی او را کنترل بکنید و به احساس آرامش برسید، زن نیز فقط یک راه برای کنترل مرد در اختیار دارد!
مردی که بیش از یک قرار برای سکس منتظر میماند بتاست چون به طور پیشفرض زن مدرن ارزش صبر کردن ندارد، قرار است صبر کردن مرد را به چه چیز او برساند؟ «جواهری» که میتوانید آنرا از هر زن زیبایی ارزان بستانید را گران خریدن خطاست. زن نیز اینرا در مرحلهای از آگاهی میداند و صبر را حمل بر بتا بودن مرد میکند. کسی که صبر میکند تا «مطمئن» بشود شما ارزش دارید یا نه فرصت خود را از دست داده و زنی اگر بتواند شما را بدون ارائه خدمات جنسی نگاه بدارد، خب بدیهیست که چنین میکند.
خود شما هم بهتر است به جای این دخالتهای بیجا در اموری که به شما مربوط نیست بروید آن بیرون و از جوانی و زیبایی اندکی()که دارید برای به دست آوردن مردی دلخواه ولو برای یک شب استفاده بکنید، حسرت تعهد مردان بتایی که امروز هستند را بخورید بهتر است تا حسرت مردان آلفایی که فردای پس از دیوار نخواهند بود را، من هر دو زن را پس از دیوار دیدهام، لاشی ِ بیوهی آلفا خیلی خیلی خوشبختتر است از باکرهی ترشیدهی منتظر آلفا، باز اولی خاطراتی خوش دارد برای خیالپردازی از «آنی که گریخت» و نیازی نیست پیرامون متلکپرانیهای آبدار عملهجات داستانسرایی بکند.
با طناب پوسیدهی لاف ِ گزاف ِ نجابتدوستی و ... من به چاه ازلت نروید!