یکی از کارمندان سفارت آمریکا که در جریان اشغال سفارت به گروگان گرفته شده بود در مصاحبهای میگفت: از اینکه محمدرضا در ملاءعام و جلوی دوربین مشروب میخورد شگفت زده بودم.
اما دربارهیِ بحث دوستان، بنظر من میرسد که شاید بدون جدا کردن سوژهیِ این نیاز بحث بجایی نرسد، و بین نیاز روح با میل حیوانی باید تفاوت قائل شد.
دربارهیِ این مساله هم که که برتر به کهتر نیاز دارد تا بر اساس آن تعریف شود هم، بنظرم با وجود خدا و مفهوم تعالی یافتن این مساله متتفی شود. چرا که آن ایدهآل مرجعی میشود برای سنجش جایگاه هرکس و در این شکل نیازی به پایین نگاه داشتن دیگران برای بالا بودن وجود ندارد، اینطور نیست نه؟
جدا از درستی یا نادرستی این، بنظر من این مقایسه با پول و کیک، و اینکه چه کسی بیشتر گیرش میآید و چه کسی کمتر حقیقتا سخیف است.
جالب است یکی از ایراداتی هم که به خدا گرفته میشود این است که از آنجا که خدا دست به عمل زده و بنده دارد و... پس نیازمند است و کامل نیست. اینچیزها بیشتر از هر چیز دیگری عمق فاجعه را در ذهن گوینده نمایان میکند.

















































پاسخ با گفتآورد