آغازگر جُستار


طبیعت قدرت اینگونه است که عدهای آن را در اختیار دارند و عدهای به آن خدمت میکنند، آنجا که
نقش به من تحمیل شود، خیر! من به عنوان ِ نمونهی زنده به شما گواهی میدهم که بندگی
قدرت در نقشی تحمیلی، برای من هیچ شیفتگی ندارد.
جامعهای که در آن کشته میشوند و میکشند برای امری در سطح اسلام
انتزاعی و پوچ، ابدا جامعهی سالمی نیست که برایش کشته شوم یا بکشم!
من یک دوست روانشناسی دارم که میگفت که بیماری دارد که فکر میکند
جنی در اتاقاش است که از او میخواهد از خانوادهاش در برابر همسایهای
شرور (به توهم خودش) محافظت کند! جالب آنکه پرسش او نیز اینطور بود:
آیا حاضری برای حفاظت از خانوادهات همسایهات را بکشی؟!
با احترام، جنس این دو پرسش یکی است.
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
sonixax (02-22-2015),undead_knight (02-22-2015)
آغازگر جُستار

برای شما که البته ندارد چون شما (با کمال علاقه و احترام) جزو مردان شریری هستید که بابت تکبر و خودخواهی میخواهند همه چیز به «انتخاب» ایشان باشد و میزان اعتبار و اصالت و حتی حقیقت چیزها را تحمیل شدن یا نشدن آن مشخص بکند. اما کهتری شما در قیاس با مرد برتر از سوی طبیعت و به اقتضای جهانی که در آن زندگی میکنید به شما تحمیل شده، «برساختهی فرهنگی» نیست که آنرا دگرگون بکنید و بدون عواقب بشوید آقای خودتان. آن لحظه که نقش خودتان به عنوان بنده برای مرد برتر را بپذیرید، نقش خودتان به عنوان ارباب برای مرد کهتر را پذیرفتهاید. اما شما یکی را میخواهید منهای دیگری.
برای چه چیز حاضرید از جانتان بگذرید؟ چیزی هست که ارزش فراتر رفتن از خودتان را داشته باشد؟ کلا ارزشمندترین داراییتان در این جهان کدامست و چه بهایی حاضرید برای حفظ آن بپردازید؟ ارزش آن دارایی از کجا آمده؟ اینکه فکر می کنید جنزدهی داستانتان شایسته ترحم و تمسخر است و نه حسرت، گواه صحت این مدعیست که آدمی فقدان آنچه را که هرگز نداشته نمیتواند احساس بکند. کسی که چیزی ارزشمندتر از جانش برای از دست دادن ندارد آدم بسیار بیچیزیست، ضمن اینکه از منظر تاریخی محکوم است به شکست خوردن و به بردگی(این بار در معنایی سیاسی و تاریخی) مردانی رفتن که حاضرند برای هدف جمعی مشترکشان جان بدهند و جان بگیرند.
زنده باد زندگی!
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)