منظورت اینه که اگر نهضت مصدق شکست نمیخورد، اختلافات با گذشت زمان بیشتر مشخص میشد و
اینطور ملی-مذهبیها از خمینی رودست نمیخوردند؟
این ممکن هست، ولی بنظر میرسه قدرت اصلی اسلامیون در حوزه و مسجد بوده که ملیگرایان یا از اون
شناخت درستی نداشتند یا اونرو بیخطر میدونستند. البته تفاوت زیادی هم بین خود شخصیت کاشانی و خمینی
وجود داره.
البته سوال من کمی متفاوت بود. منظور من این حس سرخوردگی هست که در ایران قبل از انقلاب 57 در آثار کسانی
مثل آلاحمد مشاهده میشد هست. با توجه به اینکه پرچم ملیگرایی قبل از انقلاب دست شاه بود طبیعتا این حس
سرخوردگی هم به ملیگرایی نسبت داده میشده. من میگم اگر اتفاقات زمان مصدق جور دیگری اتفاق میافتاد ملیگرایی
اینقدر راحت مغلوب آخوندها و چپها میشد یا نه؟