• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 143

    جُستار: صادق هدایت

    Hybrid View

    1. #1
      بازداشت همیشگی
      Points: 5,051, Level: 45
      Level completed: 51%, Points required for next Level: 99
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      Drink My Blood
       
      هیچ
       
      Crusader آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Apr 2014
      نوشته ها
      260
      جُستارها
      1
      امتیازها
      5,051
      رنک
      45
      Post Thanks / Like
      سپاس
      215
      از ایشان 458 بار در 203 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      توصیفی به شدت قابل تعمیم در مورد تمام نویسندگان نهیلیست که هیچ در مورد تمام نویسندگان ِ ادبی شاخص جهان!
      چه ایرادی دارد؟ هر نویسنده‌ای را می‌توان با بررسی شرایط محیطی و روانی زندگی وی به نقد آثارش پرداخت. شما نمی‌توانید منکر این شوید که هدایت بازنده بود، همانطور که نمی‌توانید منکر شوید این بازندگی خمیرمایه‌ی تمام آثار او را بوجود میاورد.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کافر_مقدس نمایش پست ها
      جایی که مردها خود را برتر از جنس مخالف پنداشته و با اندیشه های گندیده و مردسالارانه ی خود راه نفس کشیدن را بر آن ها بسته بودند.
      چه شده بود؟



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کافر_مقدس نمایش پست ها
      بوف کور پر از effect است. حساب و کتاب دقیق دارد. اگر در حالت نئشه بودم که نمی توانستم بنویسم. چرت می زدم. تو هم فکر می کنی که پرسناژ بوف کور من هستم؟! اشتباه، اشتباه محض!

      اتفاقن درست برعکس بود. هر صفحه اش را مثل حامل موسیقی جلوی خودم می گذاشتم و تنظیم می کردم.جاهاییش که به نظر خیالی می آید درست قسمت هاییست که کلمه به کلمه سبک و سنگین کرده ام. زهر را ، چون که زهر توش زهر هست، زهر را چلانده ام و چکه چکه روی کاغذ ریخته ام.

      اول از خودم می پرسیدم که می خاهم چه بگویم و بعد می گشتم ببینم بهترین شکل و لحن برای گفتنش چیست؟! فقط تو نیستی که عوضی گرفته ای. از تو استادترها هم فکر می کنند که پرسناژ بوف کور خود من است. البته ، چرا. حرف ها مال خودم است، ولی پرسناژش از من سواست. هر خطش به عمد نوشته شده... تصورات افیونی هم نیست. وقتی یک چیز وحشتناک می نوشتم خودم می خندیدم.
      به سوز و گوز ادبی دیگران که نمی‌شود. چرندیات فرزانه هیچ سندیتی ندارد و هر خاطره‌ای را به دلخواه خود جعل کرده و به خورد مردم می‌دهد. من یادم نیست دیروز ناهار کجا بوده‌ام، آنوقت یک بنگی مثل فرزانه خاطرات ده‌ها سال پیش را مو به مو به سبک سینمایی از هدایت روایت می‌کند. آنهم نه یک خاطره، تمام وقایع با ذکر جزئیات کامل!

    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Crusader گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (01-14-2015),sonixax (01-13-2015),undead_knight (01-14-2015)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •