هدایت که سرآمد متفکران ایرانی نیست، جوجهفلاسفهی جوان نام او را متفکر و فیلسوف علم کردهاند.متفکر برجسته هم قطعا داشتهایم...
از فردید و هدایت که بگذریم ماجرای امضای شما چیست راسل جان؟
هدایت خودش تصریح کرده بود "بوف کور" مانیفست او و نوعی سرگذشت زندگی و فلاکتش میباشد. از دید روانکانه کاملا بدیهی و طبیعیست هدایت را روانپریش بنامیم. بطور مثال سه قطره خون را ببینید که داستان اول و اصلی مجموعه از زبان اول شخص (هدایت) روایت میشود و راوی دیوانه و روانپریش است. درد او درد عشقیست و به خاطر آن دیوانه شده و سر از تیمارستان درآورده و... تمام داستانهای هدایت همینست. چیزی که از رواشناسی داستانهای او برمیاید چیزی نیست جز «شکست عشقی» منتج از رابطه با زنان.