مبحث پنجم: ارتداد، بدعتگذاري و سحر
ماده 1-225 : مسلمانی که بهطور صريح اظهار واعلان کند كه از دين اسلام خارج شده و کفر را اختيار نموده، مرتد است.
ماده 2-225 : در تحقق ارتداد قصد جدی شرط است. بنابراين هرگاه متهم به ارتداد ادعا نمايد كه اظهارات وی از روي اکراه يا غفلت يا سهو يا در حالت مستی يا غضب يا سبق لسان يا بدون توجه به معاني كلمات و يا نقل قول از ديگري بوده است يا اصل مقصود او چيز ديگري بوده، مرتد محسوب نمی شود وادعاي او مسموع است.
ماده 3-225: مرتد بر دو نوع است: فطري و ملي.
ماده 4-225 : مرتد فطري كسي است كه حداقل يكي از والدين او در حال انعقاد نطفه مسلمان بوده و بعد از بلوغش اظهار اسلام كرده و سپس از اسلام خارج شود.
ماده 5-225: مرتد ملي كسي است كه والدين وي در حال انعقاد نطفه غير مسلمان بوده و بعد از بلوغش به اسلام گرويده و سپس از اسلام خارج و به كفر برگردد.
ماده 6-225: هر گاه کسی که حداقل يکی از والدين او در حال انعقاد نطفه مسلمان بوده بعد از بلوغ بدون آنکه تظاهر به اسلام نمايد، اختيار کفر کند درحکم مرتد ملی است.
ماده 7-225 : حد مرتد فطري قتل است.
ماده 8-225 : حد مرتد ملي قتل است؛ اما بعد از قطعيت حکم تا سه روز ارشاد وتوصيه به توبه مي شود و چنانکه توبه ننمايد، كشته ميشود .
ماده 9-225: هر گاه احتمال توبه مرتد ملي داده شود، فرصت مناسب به وي داده ميشود.
ماده 10-225: حد زني كه مرتد شده، اعم از فطري و ملي حبس دايم است و ضمن حبس طبق نظر دادگاه تضييقاتي بر وي اعمال و نيز ارشاد و توصيه به توبه ميشود و چنانچه توبه نمايد، بلافاصله آزاد ميگردد.
تبصره- کيفيت تضييقات بر اساس آييننامه تعيين می شود.
ماده 11-225 : هر کس ادعاي نبوت كند، محکوم به قتل است و هر مسلمانی که بدعتي را در دين اختراع كرده و فرقهاي را براساس آن ايجاد كند كه برخلاف ضروريات دين مبين اسلام باشد، در حكم مرتد است.
ماده 12-225 : مسلماني كه با سحر و جادو سر و كار داشته و آن را در جامعه به عنوان حرفه يا فرقهاي ترويج نمايد، محکوم به قتل است.
ماده 13-225 : توبه مجرم قبل از اجراي حد در موضوع دو ماده مذكور چنانچه از نظر دادگاه احراز شود، موجب سقوط حد است.
ماده 14-225 : معاونت بر جرايم اين فصل چنانچه در قانون مجازات ديگري براي آن مقرر نشده باشد، مستوجب تعزير تا 74 ضربه شلاق به تناسب جرم و مجرم ميباشد.
کافر هم که تکلیفش روشنه دیگه ! هر دینی غیر از اسلام یعنی کفر .