مهمترین جبر تولد انسان است که خودش انتخاب نکرده. ولی مرگش هم جبر می تواند باشد هم اختیار. اختیار است چون هر وقت بخواهد می تواند خودکشی کند ولی جبر است چون هرکاری کند بالاخره باید بمیرد!
مهمترین جبر تولد انسان است که خودش انتخاب نکرده. ولی مرگش هم جبر می تواند باشد هم اختیار. اختیار است چون هر وقت بخواهد می تواند خودکشی کند ولی جبر است چون هرکاری کند بالاخره باید بمیرد!
بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه که نظر علمای شیعه است در مورد این مبحث،این است که نه جبر کامل است و نه اختیار کامل که امام معصوم فرمایند«لا جبر و لا تفویض.بل الامر بین الامرین»اولین مبحث آنکه مشخصا جبری خارجی بر انسان حاکم است مثلا قانون جاذبه.آنچه که انسان به عنوان اختیار دارای آن هست خود نوعی جبر است.در واقع این بدان معناست که انسان مجبور است به اختیار کردن.پس انسان اگر چه دارای اختیار است به این معنا که می تواند از بین الف و ب یکی را برگزیند ولی جبر بودن آن این است که انسان باید حتما اختیار کند،پس اگر انسان چه از بین الف و ب یکی را انتخاب کند یا انتخاب نکند در هر صورت اختیار کرده است و این است معنای جبری بودن اختیار.پس منسوب کردن جبرگرائی به شیعیان سخن گزافی بیش نیست.
Rationalist (09-20-2015)
جالب این است قرآن به عنوان کلام خدا آیات ضد و نقیضی درباره جبر و اختیار گفته!
صفحات ۴۷۱ تا ۴۸۶ کتاب نقد قرآن نوشته دکتر سها در اینباره است.
sonixax (09-13-2014)
@agn0stic خیلی زیبا به طرح این جستار مهند پرداختید. گرچه درنمی یابم سود بردن از نگرسنجی چه قدر می تواند برای اثبات و تبیین دیدگاه فلسفی کسی در این راستا موثر باشد!
پرسش من اینجاست که چه ایراد منطقی وجود دارد اگر همان ژن ها به انسان اراده و اختیار را داده باشند؟ و چه مشکلی وجود دارد اگر ما بخواهیم قدرت انتخاب آگاهانه و به عمل درآوردن آگاهانه ی آن انتخاب را اراده و اختیار بدانیم؟ اختیاری در جبر. در این صورت گرچه به طور اساسی، هستی و شرایط زیستن ما جبری بوده، اما قدرت انتخاب آگاهانه هم در میان این جبر وجود دارد که ضمن تبیین سخنان شما، به مفهوم خویشکاری اخلاقی وقضاوت پیرامون رفتارهای انسان ها هم معنایی منطقی می دهد.
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
Rationalist (12-22-2014),sonixax (12-18-2014)
sonixax (12-23-2014)
تفاوت اساسی انسان با دستگاه های مطرح شده، وجود "خودآگاهی" و در ارتباط با بحث این جستار، قدرت انتخاب آگاهانه است، که از همان خودآگاهی نشات می گیرد.
همچنین اگر معیارِ شناختِ فلسفی ما بر این راستا استوار باشد، می توان از شواهد و مشاهدات تجربی و عینی
میان خویش و دیگر موجودات، در میزان قدرتِ انتخابِ آگاهانه پیرامون دیگر موجودات و یا دستگاه ها نیز، به ابراز نظر پرداخت.
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
sonixax (12-28-2014)
اگر جبر را آنچنان که بالا تعریف شده تعریف کنیم:
بعبارت دیگر جبری لاپلاسی که به ششیوهیِ نظری قابل پیشبینیست، در این صورت صحبت از «انتخاب گزینهای از میان گزینهها» چه معنایی خواهد داشت؟...پس چون ما در محدوده این قوانین هستیم هر رفتاری که از ما سر میزند قابل پیش بینی است (هرچند که این پیش بینی غیر ممکن است اما محال نیست) این هم از نقطه نظر علمی. استیون هاوکینگ در طرح بزرگ گفته بود اینکه انسان در هر لحظه چه رفتاری از او سر میزند تحت تاثیر برهم کنش میلیاردها سلول انسان با خودشان و با محیط است و چون دانستن وضعیت اولیه میلیاردها سلول انسان امری غیر ممکن است پس روانشناسان بجای اینکه ملاک را جبر بگذارند انسان را بصورت یک کل در نظر میگیرن که مختار است و سپس اختیار او را بررسی میکنند...
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
Rationalist (01-03-2015),sonixax (12-30-2014)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)