Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
پیشرفت روزافزون فندآوری: به کجا می‌رویم؟ - برگ 17
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 17 از 42 نخستیننخستین 123456789101112131415161718192021222324252627282930313233343536 ... واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 161 به 170 از 417

    جُستار: پیشرفت روزافزون فندآوری: به کجا می‌رویم؟

    1. #161
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      حالا شاید بگید چقدر حرف تکراری میزنی و اغراق میکنی، ولی همین اینترنت و یکی دیگه که میشناسم نرم افزارهای آزاد، باعث شدن که قدرت بین مردم توزیع بیشتری بشه و بتونن با همکاری هم یا حتی گاهی انفرادی یا در دسته های کوچک در سراسر دنیا کارهای تاثیرگذار بکنن.
      پس این نوع فناوری و ساختارها میتونن برای بازگشت آزادی های عمومی مفید باشن.
      البته من بیشتر از نظر تهدیدی که قدرت و کنترل حکومت ها و گروههای معدود سیاسی بر سرنوشت عموم و جامعه میذارن صحبت میکنم.
      بهرحال این موارد آزادیهای فردی رو هم افزایش میدن در عین اینکه لزومی نداره به روش زندگی زمان باستان برگردیم!
      نه؟

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از kourosh_iran گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (11-06-2014)

    3. #162
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ما اینجا کلاف درهم تنیده‌ای داریم که دستمایه‌یِ پیدایش گنگی‌ها و بدفهمی‌هایِ بسیار شده است.

      من از دیدگاه کاربران این سخنگاه یک به یک دریافتم را بکوتاهی از نگرش اشان میآورم و درستی و نادرستی آن دریافت‌ها از سخن‌هایِ آورده‌ام.


      ----
      از دیدگاه @Ouroboros

      او (امیر) دریافتی که از تکنولوژی دارد درباره‌یِ خطرهای آن است و آنرا بسیار کمتر از من پویا میبیند.
      امیر پیش‌انگاشت‌هایی درباره‌یِ زندگی دارد که نگاه او به تکنولوژی را بتناسب بسمت و سوی مثبت میبرند. برای مثال
      امیر باور دارد که گذشتگان و مردمان پیشاشهرمندی (primitive people) زندگی سخت‌تر و بارها بار بدتری در برابر
      امروزیان داشته‌اند, علارغم همه‌یِ بدی‌های که تکنولوژی دربر دارد, او از نکته‌هایِ خوب و مثبت آنها هیچ غافل نیست.

      پندار او از زندگی نخستینی بسیار ماجراجویانه ولی همراه با خطر است, او مردمان کهن و بویژه مردان را گویا جنگجویان و رزمندگانی میبیند (با
      ریش و پشم‌های سترگ و سیاه) که بر سر زن و مال و است .. با یکدیگر بآسانی گلاویز و شاخ در شاخ میشده‌اند.
      امیر همچنین پایبندی خوبی به ارزش های نوین‌گرایی دارد و برای مثال, از نژادپرستی, میهنپرستی و امثالهم بیزار است و بودن اینها را از معدود پیشرفت‌های بشریت میداند.
      او سعی میکند نگاهی معتدل به همه چیز داشته باشد و خوبی‌ها و بدی‌ها هر چیز را به یکسان, بسنجد.

      امیر در دست دیگر, از یک دهه‌یِ پیش تا به امروز دچار واژگشت‌هایِ ژرفی نیز شده است. او از دیرباز خودش را یک یاغی
      میافته و هتّا شاید اگر به گذشته‌یِ دور او برویم, جایی باشد که او از شهرمندی و تمدّن نیز بیزار بوده باشد. انگیزه‌هایِ
      او در گرایش به آنارشیسم از احساسات از کودکی همراهِ او ریشه گرفته‌اند که علیرغم داشتن جایگاهی بالاتر از دیگران در زندگی و اجتماع,
      همواره خودش را در بند آیین و رسم‌ها و قانون‌هایی میدیده که از بیرون رفتار او را زیر کنترل و مهار میبرده‌اند.

      او در گذشته ریشه‌یِ این فشارها را در "ساختار همبودین/اجتماع" میدید و برای نمونه نهاد خانواده را یکی از
      آن نهاد‌هایِ خطرناک میافته که رفتار شخص را در بند و زنجیر‌هایِ از پیش ساخته شده فرومیبرده‌اند. نگاه او به رده‌های
      همبودین نیز راستایی همسان داشته است; او از هرگونه ساختار, برچسب و یا الگوهایی که میخواند کس را در چارچوب‌هایِ از پیش ساخته بگنجانند بیزار بوده است و این از معدود ویژگی‌هایی است که او تا به امروز نگه
      داشته است و جدا از همه‌یِ واژگشت‌ها و دگرش‌هایِ ژرف, او همچنان از چارچوبگرایی رویگردان است.

      دگرگونی و ستیز درونی او درست از جایی جوانه زد که او آغاز به پذیرش این چارچوب‌های از پیش داده شده کرد. او پیش از
      این واژگشت بزرگ, از هر آنچه که مایه‌یِ دسته‌بندی و رده‌بندی شخص بود احساس بیزاری از خود نشان میداد. هوش, دین,
      خانواده و .. همه برچسب‌ها و چارچوب‌هایی بودند که شخص بی هیچ اراده در آنها گنجانده شده و از بیرون رفتار او رگولاریزه و هنجاریده میشد.

      خاستگاه این دگرگونی‌ها به جایی بازمیگردد که امیر, اخلاقیات را با لذت‌گرایی جایگزین نمود. در دنباله‌یِ این فرایند
      امیر کم کم دریافت که اراده‌یِ آزاد, آنچه او پیشتر به آن‌ها بهایی بسیار گران میداده در این دیدگاه نوین نه تنها ارزش
      لذت‌آفرینی چندان ندارد, چه بسا خود پادارزشی هم به شمار میرود. هر چه باشد او به چشم خود میدید که نمونه‌وار چه دینداران
      فراوانی آن بیرون هستند که با اندیشه‌هایِ خداپرستانه جلق‌هایِ عرفانی میزنند و میدید که چگونه خوشباورانه و گوسفندوارانه به زندگی
      آن جهان دل‌میبندند. اینها, این آسانی و خوشباوری‌ها برای او که در خانواده‌ای دین گریز بزرگ شده بود شگفتی‌آور بودند.
      او دریافت که اراده‌یِ آزاد, کنترل بر روی سرنوشت خویشتن, آزادی در کردار و ... همه چیزهایی overrated میباشند که
      در فلسفه‌یِ هدانیستیک (و نه هدونیستیک) او جایگاهی به آن والایی ندارند. اراده‌یِ آزاد برای او اکنون در این بود که
      بتوان با پرداختن به بازی‌هایِ اجتماعی از نردبان‌هایِ ترّقی بالا رفته و به میوه‌هایِ خوش‌مزه و خوش‌گوار‌تر, پرستیژ و
      سرانجام کُسان و دخترکان جوانتر و پری‌پیکرتر دست یافت. این اراده, در جهانی که او میزیست شدنی بود, او هتّا با
      بازگشت برنامه‌ریزی شده به ایران دریافت که گمان او درست بوده و در آنجا, هتّا راه هموارتر و رنگین‌تر است.

      او امروز متعجب است که چرا دیگران, این کسانی که پیرامون او هستند نمیتوانند بخوبی او ببینند که چه اندازه
      روی زندگی اشان کنترل و اراده دارند. او با پیشبینی من تا دیرزمانی خواهد کوشید که برخی را به راه روشناندیشانه‌یِ
      خودش بیاورد و به آنها بفهماند که راه ترقی و تعالی در این جهان در جد و جهد ماجراجویانه برای بالا رفتن از نردبان‌هایِ موفقیت است.

      او در نگاه نوین, پذیرای ساختارها و قالب‌هایِ داده شده از سوی طبیعت است. میتوان تا آنجا پیشرفت که او را آیین‌گرا نامید.
      امیر امروز جهان را بگونه‌ای دوست دارد که در آن هر کس در چارچوب‌هایِ از پیش داده زاده شود, ولی جای پیشرفت و ترّقی نیز داشته باشد.
      او امروز یک ماجراجوی آیین‌گراست.


      --
      چندی از لغزش‌هایِ امیر:

      او به پیش‌انگاشت‌هایِ فراوانی که درباره‌یِ اجتماع و تکنولوژی دارد واقف نیست.
      او از تاریخچه‌یِ هومنی و زندگی مردمان پیشاشهرمندی (primitive peoples) تنها برداشت‌هایِ عامیانه و کژرفته دارد.

      امیر تکنولوژی را همچنان چیزی "بیرونین" و همچنان "ابزاری در دست" میبیند. او زمانیکه گفتگو‌هایِ این جستار را میخواند
      میاندیشد که من برای نمونه دارم از ترس‌هایم درباره‌یِ بمب اتم یا ویروس‌هایِ دست‌ساخت مینویسم. او تا اندازه‌ای
      میبیند که تکنولوژی در جاهای دیگر نیز رخنه کرده است, ولی در برایند نگاه او دو شق دارد:

      ١- او یا آدمی را در چهره‌یِ کلان راستادهنده‌یِ و بکاربرنده‌یِ تکنولوژی میبیند (احتمال کمتر).
      ٢- او تا اندازه‌یِ بالا و ناخودآگاهانه‌ای به خودآماجی تکنولوژی آگاه است, ولی نه تنها آنرا بد نمیبیند بساکه تا
      آنجا نیز پیشرفته که درباره‌یِ آن فانتزی‌هایی نیز برای خودش درآورده است و برای نمونه آینده‌یِ بشریت را در
      این میبیند که سرانجام کار یک چیزی خدایگون از تکنولوژی درآورده و خودشان را از درد بیخدایی و بیکسی دربیاورند (نیچه خدا را کشت, تکنولوژی خدا را آفرید).

      او بیشتر بلوف‌هایِ تکنولوژی را پذیرفته است و نمونه‌وار از هماکنون نیم‌خودآگاهانه برای جاودانگی دانشیک ( جاودانگی (گفتگوی دانشیک) ) دل اش را صابون زده است.


      ویرایش از سوی Mehrbod : 11-06-2014 در ساعت 07:09 PM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    4. 4 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Dariush (11-07-2014),kourosh_iran (11-06-2014),Russell (11-06-2014),sonixax (11-06-2014)

    5. #163
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ویرایش از سوی Mehrbod : 11-06-2014 در ساعت 10:38 PM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    6. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (11-06-2014),sonixax (11-06-2014)

    7. #164
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ویرایش از سوی Mehrbod : 11-06-2014 در ساعت 10:36 PM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    8. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (11-06-2014),sonixax (11-06-2014)

    9. #165
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      ولی آش به اون شوری ها هم که شما میگی نیست مهربد جان!
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    10. 2 کاربر برای این پست سودمند از sonixax گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (11-06-2014),undead_knight (11-06-2014)

    11. #166
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی sonixax نمایش پست ها
      ولی آش به اون شوری ها هم که شما میگی نیست مهربد جان!
      آش اگر به آن شوری بود که دیگر نیازی به گفتمان نداشت, هرکس خودش متوجه میبود.

      ولی آش شور را هست.. نکته‌یِ ما اینجا این بوده که این آش تنها یک راه را میرود و آنهم شورتر شدن است. تازه اگر بخواهیم
      این همانندی را پیش ببریم, این آش هربار که از یک اندازه‌ای شورتر میشود هم آشپز اش از کیسه یک من ماست به آن
      میزند و شوری اش را میکاهد. برای نمونه از همین انقلاب صنعتی چند سده پیش, بازه‌هایی بود که آش در بخش
      طبیعت و آلودگی زیستبوم ناجور شور شده بود و ابرهای سیاهی بالای شهرهای صنعتی پدید آمده بود که دیگر داشت
      مایه‌یِ بیم و هراس مردم میشد, در اینجا ناگهان نیروی‌هایِ پنهان و پروپاگاندا درون کار شدند و با همه‌یِ توش
      و کوش این آلودگی‌ها را نیست و کاستند.



      ازینرو امروز در غرب و کشورها‌یِ پیشرفته ما از این دسته آلودگی‌ها نداریم و نمیبینم, چون آنها را بجاهای پرت و
      دوردست برده‌اند که جلوی چشم نیستند (مگر در کشورها و شهرهای واپسمانده‌یِ فندین مانند ایران و تهران). ولی
      خب اینها هیچکدام راهکار نبوده و تنها پینه‌دوزی بوده, ولی نیز بخوبی از شوری آش زده چون روانشناسی آدم در اینه که
      چیزی روبروی چشم اش نباشد را نیست و نابود میانگارد, هتّا ما هم در پارسی میگوییم یک چیزی را دورانداختن; چون
      برای مردمان نخستینی چیزیکه بسنده دور بود به همان نبود میماند, هر آینه این در جهان دهکده شده‌یِ امروزین
      بیمعنی است و بمانند آن جوک یارو میماند که داشت قفل دکانی را با ارّه شبانه میبرید رهگذری ازش پرسید
      چه میکنی, گفت دارم دُهل میزنم, گفت پس چرا سدا نمیدهد در پاسخ درآمد که سدای این فردا در میاید ..!


      سخن را اینجا اگر بخواهیم دنباله دهیم به بلوف‌هایِ فندین و همینکه نمونه‌وار در همین یک زمینه‌یِ آلودگی‌هایِ
      زیستبوم, اکنون چند دهه‌ای میشود که پروپاگاندا از آمدن راهکارهای نوین و پیشرفته نوید میدهد و گویا قرار است
      دانش با عصای جادویی اش در چند سال آینده یکباره رُفت همه‌یِ این آلودگی‌هایِ زیستبوم را بدهد, خواهیم رسید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    12. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_iran (11-08-2014)

    13. #167
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    14. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_iran (11-09-2014)

    15. #168
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      من دوباره نظرمو بدم بد نیست:))
      به نظرم احتمال از بین رفتن انسان توسط فناوری یا به خاطر فناوری یک احتمال کاملا منطقی و ممکن هست ولی من در حالتی که به جای انسان هوش مصنوعی ساخته انسان جایگزینش بشه ایرادی نمیبینم،البته در بقیه حالات هم ایراد خاصی نمیبینم وقتی من زنده نباشم چه فرقی میکنه که چه بلایی بر سر دنیا میاد
      sonixax این را پسندید.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    16. 2 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_iran (11-08-2014),sonixax (11-07-2014)

    17. #169
      مدیر تالار
      Points: 424,596, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      گاز نگیر!
       
      متعجب
       
      sonixax آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      کره ی زمین
      نوشته ها
      9,105
      جُستارها
      110
      امتیازها
      424,596
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      47,087
      از ایشان 15,109 بار در 7,094 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      89 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      ازینرو امروز در غرب و کشورها‌یِ پیشرفته ما از این دسته آلودگی‌ها نداریم و نمیبینم, چون آنها را بجاهای پرت و
      دوردست برده‌اند که جلوی چشم نیستند
      مثلن کجا ؟!
      همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
      دکتر ساسی

    18. #170
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      از دیدگاه @Dariush

      من چندی پیش با مهربد گفتگویی [نسبتا مفصل] پیرامون همین موضوع در فیسبوق داشتم و در مورد ِ چیزهایی مثل ِ اینها :
      IBM Smarter Cities - Future cities - United States
      IBM - Smarter Planet - United States
      Machine to machine
      و ...
      با او سخن گفته بودم. من اینجا نیاز است که پیش‌درآمدی به آنچه که چند روز دیگر سعی میکنم اینجا قرار بدهم بگویم. تمام ِ
      این چیزهایی که شما دوستان در این لینکها می‌خوانید، براستی همان Iceburg ی‌ست که شما تنها نوک ِ از آب بیرون‌زده‌اش را می‌بینید.
      کارهایی که در این حوزه در حال ِ انجام گرفتن است انچنان به سرعت می‌روند و آنچنان سرمایه‌های عظیمی در این مورد خرج
      می‌شود که باور کردنی نیست؛ این بدین معناست که پرتگاه اصلا فاصله‌ی دوری با ما ندارد. زیرساختها (اعم از Cloud، Machine2
      Machine middleware، RealTime internet و... ) که به سرانجام برسند، من به شما می‌گویم که کمتر از یک یا نهایتا دو سال
      برای رسیدن ِ ماشین‌ها به آستانه‌ی ابرهوشمندی فرصت هست. در حال ِ حاضر چند سرعت‌گیر باعث شده که کارها
      کند پیش بروند. مهمترین‌اش حجم عظیم داده‌هاست. ما هنوز آنقدر از لحاظ تکنولوژی پیشرفت نکرده‌ایم که بتوانیم داده‌های خیلی خیلی
      عظیم را پردازش بکنیم. تئوری‌اش را داریم (امثال ِ map-reduce و... ) اما ساختار تکنولوژیکالی که بتوانیم آن را عملی بکنیم
      را نداریم هنوز. اما در حوزه‌ی Big Data آزمایشگاه‌ها، دانشگاه‌ها و شرکت‌های زیادی در سرتاسر جهان در حال ِ کار کردن هستند
      و من به شما اطمینان می‌دهم که ما فاصله‌ی چندانی با تبدیل ِ نتایج آزمایشگاهی به نتایج واقعی نداریم!

      مزرعه‌ای از سوپرکامپیوترها را تصور بکنید که هرکدام از آنها داده‌های پیش‌پردازش‌شده را صدها ابررایانه‌های دیگری که هر کدام از آنها در
      نواحی مختلف جهان هستند دریافت می‌کنند، که این ماشین‌های ثانویه نیز خود داده‌های پیش‌پردازش‌شده‌ای را هزاران مین‌فریم و سرور دیگر
      دریافت می‌کنند و خود این مین فریم‌ها و سرورها داده‌هایی را از میلیون‌ها سنسور، ریزرایانه، موبایل و ... دریافت می‌کنند. داده‌های پردازش‌شده‌ای
      که در نقطه‌ی نهایی (یعنی مزرعه‌‌ی سوپررایانه‌ها) حاصل می‌شود، داده‌هایی‌ست بسیار بسیار ناب وحساس که می‌تواند مثلا پیش‌بینی آینده با
      تقریب‌هایبالایی از اطمینان در موضوعاتِ گوناگون باشد. در حال ِ حاضر ما هنوز هتا توانایی تکنولوژیکال برای هتا تجمیع این حجم عظیم از داده‌ها را
      نداریم چه برسد به پردازش، اما تمام ِ اینهایی که من گفتم به طور دقیق در حال ِ شبیه‌سازی و محاسبه هستند و همانطور که گفتم از لحاظ ِ تئوری
      همه چیز کامل است!

      حالا این مقدمه برای این بود که اول بگویم من به شخصه به بحرانی بودن ِ وضعیت واقفم. چندی پیش در جستار «داعش؛ پدیده‌ای در خور تعمق»
      نیز یک اشاره‌ای بین پیشرفت ِ تکنولوژی و داعش داشتم. من می‌خواستم بگویم که نخست آنکه پدید آمدن گروه‌هایی آنچنان دیوانه و البته هوشمند
      اصلا دور از انتظار نیستند( چنانکه می‌بینیم)، دوم آنکه افتادن ِ تکنولوژی‌های حساس به دست ِ آنها نیز باز اصلا دور از انتظار نیست، چنانکه
      گزارشهای متعدد حاکی از این است که آنها سه جنگنده به دست آورده‌اند که در حال ِ تمرین برای یادگیری پرواز و جنگیدن با آنها هستند،
      سلاح‌های شیمیایی به دست‌شان افتاده و انواع سلاح‌های سنگین (تانک، ضدهوایی، موشک و ... ) در اختیارشان است. در حال ِ حاضر
      داعش یک خطر منطقه‌ایست و ما هنوز آنقدر می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که او نمی‌تواند کاری با جهان بکند. اما اینجا نیاز است
      کمی بیشتر بیاندیشیم: داعش حاصل فرگشت ِ القاعده، القاعده حاصل فرگشت ِ حزب‌التحریر و ... اکنون با چند سوال مواجهیم:
      1- آیا با حذف ِ گروه‌هایی چون داعش ما گروهی گروهی مشابه را پدیدار نخواهیم دید؟
      خواهیم دید. همین الان نسبت به ده سال ِ گذشته گروه‌های تندروی اسلامی چند برابر شده‌اند. (گفته می‌شود تنها داعش نزدیک
      به 50 هزار عضو دارد).

      2- آیا ما همیشه می‌توانیم تکنولوژی‌های حساس را از دست آنها دور نگاه داریم؟
      رویای خامی‌ست اگر چنین می‌پندارید. هم‌اکنون کشورهایی چون پاکستان، هند، کره‌ی شمالی، اسرائیل، روسیه و ... دارای سلاح‌های
      هسته‌ای هستند. نگاهی کنید به وضع جهان ِ امروز، ناتو و روسیه هم‌اکنون تا مرز جنگ پیش رفته‌اند و بطور جدی و عینی برای هم خط و
      نشان می‌کشند چنانکه برای من هیچ بعید نیست که تا چندی دیگر جنگی رخ دهد. از آنسو، پکستان و هند همچون آتشفشان‌هایی
      در شُزُف ِ انفجار هستند و بارها و بارها درگیرهای جدی در مرزهایشان رخ داده. کره شمالی و ژاپن و چین هم که وضع‌اشان روشن است.
      شعله‌ور شدن ِ جنگ در یکی از این نقاط ِ پرتنش همانا و فرورفتن در دره‌ی ناکجاآبادی همانا! اگر برای شما بعید است که در آن بلبشویی
      که ابرقدرت‌هایی چون آمریکا تضعیف شده‌اند، کسی چون ایل، رهبر کره‌ی شمالی، چند کلاهک ِ هسته‌ای به بغدادی به بهای چند میلیون دلار
      بفروشد، برای من ولی اصلا غیرقابل تصور نیست!
      (این البته مثالی بسیار ابتدایی‌ست)

      من اما چند راه ِ حل می‌شناسم که یکی از آنها را اینجا ذکر می‌کنم:
      من به زمان امید دارم. اگر ما ده تا پانزده سال با آن درگاه ِ جهنمی فاصله داشته باشیم، شانس ِ اینکه بتوانیم خودمان را نجات بدهیم تقریبا
      زیاد است. روند به نظرم اینگونه خواهد بود که در پی گسترش ِ تکنولوژی، اکنون که در حال ِ وارد شدن به مراحلی هستیم که نتایج
      مستقیم تباهی‌هایی که الان تنها می‌توانیم آنها را تصور بکنیم ذره ذره وارد ِ زندگی افراد می‌شود و آنها را به طور عینی در جریان ِ زندگی خویش
      می‌بینند و لمس می‌کنند، می‌توان امید داشت که واکنش‌ها به این موضوع زور ِ بیشتری پیدا بکنند.


      من در این مورد چند روز دیگر اگر برگشتم خواهم نوشت. الان دیگر واقعا باید بروم.

      پ.ن: درود و خوشامد به مهربد.
      Mehrbod این را پسندید.
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    19. 3 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (11-07-2014),Russell (11-07-2014),sonixax (11-07-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گزین‌گویه‌ها
      از سوی Theodor Herzl در تالار هماندیشی
      پاسخ: 691
      واپسین پیک: 05-11-2015, 03:20 PM
    2. پاسخ: 18
      واپسین پیک: 09-01-2012, 04:16 PM
    3. اندر نکات امنیتی در ساخت ویلاگ
      از سوی Russell در تالار رایانه، اینترنت، تلفن‌های همراه
      پاسخ: 12
      واپسین پیک: 01-09-2012, 01:11 PM
    4. سفری به پناهگاه جیمز باندی ویکی‌لیکس!
      از سوی Dariush Rahazad در تالار دانش و فندآوری
      پاسخ: 2
      واپسین پیک: 12-17-2010, 08:27 AM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •