Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
یادی از قهرمانان تاریخ بشریّت
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 21

    جُستار: یادی از قهرمانان تاریخ بشریّت

    Threaded View

    1. #19
      سخنور یکم
      Points: 36,419, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 29.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Soheil آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2011
      نوشته ها
      770
      جُستارها
      26
      امتیازها
      36,419
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      4,070
      از ایشان 2,156 بار در 711 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      6 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      بعد از خوندن کتاب به یاد کاتالونیا بسیار تحت تاثیر شخصیت نویسنده آن یعنی جرج اوروِل قرار گرفتم. او بخاطر ندای وجدانش زندگی آسوده ای که در انگلستان داشت رو رها کرد و با همسرش اومد اسپانیا تا علیه فاشیستهای زورگو بجنگه. چون نمیتونست دست روی دست بذاره و جلوی چشمش انقلاب اسپانیا خاموش بشه. اورول که سابقا در نیروی نظامی امپراتوری بریتانیا کار میکرده و جنگیدن رو بلد بوده عازم جبهه جنگ اسپانیا میشه و همزمان کتاب با ارزشش رو هم مینویسه. متن و لحن این کتاب اینطوریه که انگار اورول یک کار بسیار پیش پا افتاده و طبیعی انجام داده نه فداکاری و از جان گذشتگی: در کتاب هیچ وقت لحن خودستایانه، خودمهم پندار و اینها ازش نمیبینیم.

      در این جنگ(که داستان درازی داره) یک گلوله به گلوی اورول اصابت میکنه که به سختی ازش جون سالم بدر میبره. البته اثر این زخم مطمئنا تا آخر عمرش باقی مونده. در پایان هم قبل از اتمام جنگ، انقلاب عملا توسط حزب کمونیست(با پشت گرمی شوروی) سرکوب میشه و بسیاری از دوستانش قربانی این سرکوب میشن و اورول با همسرش بصورت مخفیانه از اسپانیا خارج میشن. کلا خصوصیاتی از جرج اورول در این کتاب میبینیم که بسیار ستایش برانگیز هست، مثلا فروتنی، صداقت و بی طرفی.

      به نظرم اگه قهرمانی وجود داشته باشه اون یک قهرمان واقعیه.


    2. 5 کاربر برای این پست سودمند از Soheil گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Agnostic (11-03-2014),Anarchy (10-25-2014),kourosh_iran (11-03-2014),Russell (11-03-2014),sonixax (10-25-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •