• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 118

    جُستار: «قُمار پاسکال» Pascal's Wager

    Hybrid View

    1. #1
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      دو موضوع باید از یکدیگر تفکیک شود یکی اینکه اقتضای خدایی خدا چیست و خدا چه عکس العملی باید در برابر رفتار درست و نادرست انسان داشته باشد؟
      موضوع دیگر نوع رفتار انسان در برابر خواسته های چنین خدایی است.

      خدا طبق تعریف و طبق فرض جامع جمیع صفات کمال است و به بندگان خود ذره ای ظلم نمی کند بلکه این بندگان هستند که ظالم به خویش اند و در محیط دنیا بذری کشت می کنند که حاصل آن در آن دنیا آتش و رنج و درد و بدبختی است و این موضوع از طریق پیامبران به انسان اطلاع رسانی شده لذا اگر انسانی خلاف آن را عمل کند تنها کسی که سزاوار ملامت است خود اوست

      پس از این جهت نقص و تناقضی در خدا وجود ندارد

      آنچه مهم است موضوع دوم یعنی نوع عملکرد ماست؛ ما حتی اگر در ظاهر در وجود خدای ادیان اشکالاتی ببینیم دستمان به جایی نمی رسد و نمی توانیم کاری انجام دهیم
      اما نسبت به عمل و رفتار خود اختیاری به ظاهر تام و کامل داریم و می توانیم بین شکور بودن و کفور بودن یکی را انتخاب کنیم؛ انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا (ما راه را نشان دادیم تو خواه پند گیر و خواه ملال)

      خلاصه اینکه
      خدا به اقتضای خدایی خود قطعا عمل خواهد کرد
      این ماییم که اختیار داریم به اقتضای بندگی خود عمل کنیم یا نکنیم و در هر دو صورت
      کِشته خود را درو خواهیم کرد و گزندی از خدا به ما نخواهد رسید.
      درمورد رسم بندگی صحبت کردید و اینکه عذابی که انسان در آخرت محتمل میشود (یا حداقل بخشی از آن) بطور مستقیم از مواجهه با اعمال خودش است و عذابی که انسانها متحمل میشوند لزوما یا فقط اینطور که در کتابهای آسمانی نوشته اند نیست که سیخ و آتش برونی باشد و فرشته های مامور عذاب و این حرفها.
      اولا که اگر حرف از بخشیدن و نبخشیدن توسط خداست، باید پرسید پس این بخشیدن و نبخشیدن فرقش چیست؟ مثلا اگر من نماز نخوانده باشم ولی خداوند در آن دنیا مرا به این خاطر میبخشد و از حق خودش میگذرد، آیا عذاب خواهم کشید یا خیر. مهم نیست شکل و ماهیت عذاب چیست، مهم اینست که اگر خدا بخواهد بهرصورت این اثر از بین میرود و انسان دیگر عذاب نمیکشد.

      دوما فراموش نکنید که ما از برهان رفع ضرر محتمل تا اینجا رسیدیم و از شک و یک خدای احتمالاتی صحبت کردیم و دیگر هیچ. درمورد ادیان و اینکه کدام دین و کدام خدا، قبلا توضیح دادم که چیز روشن و قاطعی وجود ندارد، و یک فرد مشکوک با خدای احتمالاتی اش احتمالا مانند بنده جز انتخاب همان اصول بنیادین و مهمترین و واضح ترین و بزرگترین و منطقی ترین موارد و مشترکات از میان این همه قال و قیل و هیاهو و دعوا، چارهء دیگری نخواهد داشت و انتخاب یک دین خاص و باور و تقید به تمامی مناسک و وظایف و هزینه های آن در نظرش معقول و اصلا ممکن نخواهد بود (چون با شک آنقدر اطمینان و انگیزه و ارادهء لازم در آدمی فراهم نمیگردد که بخواهد کلی جزییات ریز و درشت را انجام بدهد و در کل هزینه های زیادی بپردازد).
      با شک نمیتوان بیش از این پیش رفت و بیش از این بود!
      میتوان آدم خوبی بود، اما نمیتوان حتی در ظاهر یک فرد مذهبی بود. میتوان به مشترکات میان ادیان پایبند بود؛ منظورم از مشترکات بطور مثال پرهیز از دزدی، زنا، قتل و انواع دیگر جنایت، استثمار و ظلم ، خودکشی، و امثالهم است و انجام کارهایی مثل کمک به فقرا و محبت به انسان و حیوان و غیره.
      برای عمل به یکسری دین های گسترده و پیچیده و عریض و طویل و پر هزینه ای مانند اسلام که وقت و انرژی و هزینه ای مادی زیادی را طلب میکنند، نیاز به باور و ایمان قلبی است و اینکه اگر یقین نداری ولی حداقل اینقدر هم شک نداشته باشی و خدایت فقط بر اساس محاسبات ریاضی و احتمالات نباشد.
      این رسم بندگی که میگویید خودش از نظر بنده موضوعی کاملا قابل بحث و مبهم است و باید دید اصلا یعنی چه و چرا و واقعا رسم بندگی دقیقا چیست و از کجا ثابت میشود و غیره. برای شما که ایمان دارید رسم بندگی لابد همان نماز و روزه و عمل به تمامی اسلام است، اما به دید من شاید اینطور نباشد. خیلی خیلی داستانها باز هست که دیگر فکر نمیکنم لزومی باشد و بحث تا همین جا روشن شده و به یک توافق و نتیجهء نهایی نسبی رسیده ایم، ولی اگر لازم شد بازهم میتوانیم سرفرصت بیشتر روی این مسائل جانبی بحث کنیم.
      در ضمن تردیدها درمورد اصالت و دست نخوردگی و کامل بودن منابع و تعلیمات مذهبی، که قبلا بدان اشاره کردم، خودش عامل دیگریست که عمل به جزییات و بخصوص مسائل ظاهری یک دین خاص را بخصوص در نظر یک انسانی که حتی در باب وجود خدا هم شک دارد، بیش از پیش غیرعاقلانه و بهتر است بگویم کاملا احمقانه و تنفرآمیز میسازد. چنان که برای من چنین است! من احساس تنفر و کودنی و نادانی شدیدی میکنم از اینکه بخواهم پیرو این ادیان عریض و طویل با آن همه ادعاهای توخالی و سانسور و دروغ و مغلطه هایشان باشم و خودم را آلت دست و مسخرهء یک عده دلقک و شارلاتان که اسم خود را روحانی میگذارند و بقیهء مذهبیون سازم. من به هیچ وجه برای هیچکس بیل مفت نخواهم زد. تنها وقتی بیل میزنم که کاملا مطمئن باشم برای خود بیل میزنم یا حداقل برای حقه بازها و شارلاتان ها نیست.

      تا اینجا اول و آخرش به همان نتیجه که بنده از خیلی پیشتر گفتم رسیدیم، اینکه در باب وجود خدا احتیاط کنیم، و اینکه حداقل یکسری اصول اساسی و امر و نهی های مشترک و واضح و منطقی بین تقریبا تمامی ادیان و معنویت های بقدر کافی درست و حسابی (طبیعتا از دید عقل و تجربه و وجدان خودمان) را سعی کنیم در حد توان رعایت کنیم. فکر نمیکنم خدای احتمالاتی ما هم بیش از این از ما، حداقل بعنوان یک حداقل، انتظار داشته باشد، چراکه ما به این نتیجه رسیدیم که خدای احتمالاتی انتخابی ما از نوع منطقی اش و سازگار با عقل و وجدان بشری است، و چنین خدایی از دست ما بخاطر اینکه عقل و دانش و اطلاعات ما بیش از این نبوده و بر اساس عقل و وجدان خودمان عمل کرده ایم خشمگین نخواهد شد و ما را مجازات نخواهد کرد!

      من رسم بندگی ام این است که هر وقت حالم خوش است، وقتی پیشرفتی میکنم، وقتی به زندگی و آینده امیدوارتر میشوم، وقتی میبینم قوی تر میشوم، وقتی به چیزهایی که دلم میخواهد دست می یابم یا بدانها نزدیکتر میشوم، و وقتی درونا حس خوب دارم و حتی از بعد معنوی احساس میکنم که رشد یافته ام، ...، از خدای احتمالی خودم تشکر میکنم! فکر نمیکنم به بیش از این هم نیازی باشد، یعنی مثلا نیازی نمی بینم حتما یک جور خاصی دولا و راست بشوم و یک وردهای خاصی را طوطی وار تکرار کنم تا خداوند متوجه میزان قدردانی و شعور من بشود. هرچند منعی هم در این نمی بینم که کمی بیشتر از نظر ظواهر مایه بگذاریم و گاهی شده مثلا سجده هم کرده ام، با اینکه مدتهاست دیگر نماز نمیخوانم و اصلا از نماز خواندن بدم می آید!
      ضمنا موقعی هم که احساس میکنم به من ظلم میشود، موقعی که زندگی بیش از حد ظرفیتم بر من سخت میشود، خشمگین شده و به همان خدای احتمالاتی خودم فحش هم میدهم! البته میدانم که احتمالا بی معنی است، ولی میخواهم بگویم که من همانطور که جهان با من رفتار میکند دقیقا همانطور هم عکس العمل نشان میدهم، بصورتی کاملا طبیعی! بهرحال از کسی که دین و ایمان ندارد و خدایش احتمالاتی است، فکر نمیکنم بیش از این انتظار برود. آن مال انسانهای باورمند است که هرچه در مذهب گفته شده باشد دربست میپذیرند، و مثلا در قرآن خدا گفته اگر تمام دریاها جوهر بشوند و تمام درختان قلم شوند نمیتوانند نعمتهای خداوند را بنویسند، و بنابراین یک مذهبی با ایمان قوی در این زندگی هرچقدر هم کونش پاره شود و هرچقدر هم ظلم و بدبختی ببیند بازهم میگوید که در مقابل نعمتها و لطف خدا چیزی نیست! هرچند بنده شخصا تاکنون مشاهده کرده ام که اکثر انسانها چنین ایمان و اراده و ظرفیت قوی ندارند و تحت فشار شدید اکثرا بصورت موقتی هم که شده دچار فروپاشی و خشم و نارضایتی شده تاجاییکه گاهی حتی به خدا هم بد و بیراه میگویند. بهرحال فشارهای مادی روی انسانها تاثیر دارند و انسانها سوپرمن که نیستند! یک ظرفیتی دارند دیگر که اگر از آن تجاوز شود کنترلشان را از دست میدهند.


    2. #2
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_iran نمایش پست ها

      درمورد رسم بندگی صحبت کردید و اینکه عذابی که انسان در آخرت محتمل میشود (یا حداقل بخشی از آن) بطور مستقیم از مواجهه با اعمال خودش است و عذابی که انسانها متحمل میشوند لزوما یا فقط اینطور که در کتابهای آسمانی نوشته اند نیست که سیخ و آتش برونی باشد و فرشته های مامور عذاب و این حرفها.
      اولا که اگر حرف از بخشیدن و نبخشیدن توسط خداست، باید پرسید پس این بخشیدن و نبخشیدن فرقش چیست؟ مثلا اگر من نماز نخوانده باشم ولی خداوند در آن دنیا مرا به این خاطر میبخشد و از حق خودش میگذرد، آیا عذاب خواهم کشید یا خیر. مهم نیست شکل و ماهیت عذاب چیست، مهم اینست که اگر خدا بخواهد بهرصورت این اثر از بین میرود و انسان دیگر عذاب نمیکشد.


      ان الله یغفر الذنوب جمیعا، هر آینه خدا همه گناهان را می بخشد اما فرق است بین کسی که طبق مقتضای ادله عقلی و نقلی عمل کرده و کسی که از کنار این ادله بی اعتنا گذشته است.

      دوما فراموش نکنید که ما از برهان رفع ضرر محتمل تا اینجا رسیدیم و از شک و یک خدای احتمالاتی صحبت کردیم و دیگر هیچ. درمورد ادیان و اینکه کدام دین و کدام خدا، قبلا توضیح دادم که چیز روشن و قاطعی وجود ندارد، و یک فرد مشکوک با خدای احتمالاتی اش احتمالا مانند بنده جز انتخاب همان اصول بنیادین و مهمترین و واضح ترین و بزرگترین و منطقی ترین موارد و مشترکات از میان این همه قال و قیل و هیاهو و دعوا، چارهء دیگری نخواهد داشت و انتخاب یک دین خاص و باور و تقید به تمامی مناسک و وظایف و هزینه های آن در نظرش معقول و اصلا ممکن نخواهد بود (چون با شک آنقدر اطمینان و انگیزه و ارادهء لازم در آدمی فراهم نمیگردد که بخواهد کلی جزییات ریز و درشت را انجام بدهد و در کل هزینه های زیادی بپردازد).
      با شک نمیتوان بیش از این پیش رفت و بیش از این بود!
      گفته شد که تنها گزینه قابل اعتنا خدای ادیان است، آنچه شما به دنبال آن هستید هیچ دلیل و برهانی آن را پشتیبانی نمی کند و صرف توهم است.

      میتوان آدم خوبی بود، اما نمیتوان حتی در ظاهر یک فرد مذهبی بود. میتوان به مشترکات میان ادیان پایبند بود؛ منظورم از مشترکات بطور مثال پرهیز از دزدی، زنا، قتل و انواع دیگر جنایت، استثمار و ظلم ، خودکشی، و امثالهم است و انجام کارهایی مثل کمک به فقرا و محبت به انسان و حیوان و غیره.
      برای عمل به یکسری دین های گسترده و پیچیده و عریض و طویل و پر هزینه ای مانند اسلام که وقت و انرژی و هزینه ای مادی زیادی را طلب میکنند، نیاز به باور و ایمان قلبی است و اینکه اگر یقین نداری ولی حداقل اینقدر هم شک نداشته باشی و خدایت فقط بر اساس محاسبات ریاضی و احتمالات نباشد.
      این رسم بندگی که میگویید خودش از نظر بنده موضوعی کاملا قابل بحث و مبهم است و باید دید اصلا یعنی چه و چرا و واقعا رسم بندگی دقیقا چیست و از کجا ثابت میشود و غیره. برای شما که ایمان دارید رسم بندگی لابد همان نماز و روزه و عمل به تمامی اسلام است، اما به دید من شاید اینطور نباشد. خیلی خیلی داستانها باز هست که دیگر فکر نمیکنم لزومی باشد و بحث تا همین جا روشن شده و به یک توافق و نتیجهء نهایی نسبی رسیده ایم، ولی اگر لازم شد بازهم میتوانیم سرفرصت بیشتر روی این مسائل جانبی بحث کنیم.
      دلیل و برهان لازمه هر اعتقاد و تفکری است، یعنی چیزی که هیچ رد پایی از آن در تفکر شما دیده نمی شود.
      تا اینجا اول و آخرش به همان نتیجه که بنده از خیلی پیشتر گفتم رسیدیم، اینکه در باب وجود خدا احتیاط کنیم، و اینکه حداقل یکسری اصول اساسی و امر و نهی های مشترک و واضح و منطقی بین تقریبا تمامی ادیان و معنویت های بقدر کافی درست و حسابی (طبیعتا از دید عقل و تجربه و وجدان خودمان) را سعی کنیم در حد توان رعایت کنیم. فکر نمیکنم خدای احتمالاتی ما هم بیش از این از ما، حداقل بعنوان یک حداقل، انتظار داشته باشد، چراکه ما به این نتیجه رسیدیم که خدای احتمالاتی انتخابی ما از نوع منطقی اش و سازگار با عقل و وجدان بشری است، و چنین خدایی از دست ما بخاطر اینکه عقل و دانش و اطلاعات ما بیش از این نبوده و بر اساس عقل و وجدان خودمان عمل کرده ایم خشمگین نخواهد شد و ما را مجازات نخواهد کرد!
      دلیل؟
      مدتهاست دیگر نماز نمیخوانم و اصلا از نماز خواندن بدم می آید!
      اصلی ترین دلیل فرار از دین (حداقل در میان جوانان) همین موضوع نماز خواندن است چه بسیار افراد مذهبی که حاضرند در تابستان گرم حدود هفده ساعت تشنگی و گرسنگی را تحمل کرده و روزه بگیرند اما جانشان بالا می آید تا نمازی که سر و ته آن دو سه دقیقه هم نمی شود را بخوانند !
      قرآن نیز به این مطلب اشاره کرده که :
      انها لکبیرة الا علی الخاشعین، هر آینه خواندن نماز بسیار سخت و سنگین است مگر برای کسانی که قلب آنها در برابر خدا خاشع شده است.
      اگر قرآن تنها همین یک آیه را داشت برای اقرار به حقانیت آن کافی بود.

      ضمنا موقعی هم که احساس میکنم به من ظلم میشود، موقعی که زندگی بیش از حد ظرفیتم بر من سخت میشود، خشمگین شده و به همان خدای احتمالاتی خودم فحش هم میدهم! البته میدانم که احتمالا بی معنی است، ولی میخواهم بگویم که من همانطور که جهان با من رفتار میکند دقیقا همانطور هم عکس العمل نشان میدهم، بصورتی کاملا طبیعی! بهرحال از کسی که دین و ایمان ندارد و خدایش احتمالاتی است، فکر نمیکنم بیش از این انتظار برود. آن مال انسانهای باورمند است که هرچه در مذهب گفته شده باشد دربست میپذیرند، و مثلا در قرآن خدا گفته اگر تمام دریاها جوهر بشوند و تمام درختان قلم شوند نمیتوانند نعمتهای خداوند را بنویسند، و بنابراین یک مذهبی با ایمان قوی در این زندگی هرچقدر هم کونش پاره شود و هرچقدر هم ظلم و بدبختی ببیند بازهم میگوید که در مقابل نعمتها و لطف خدا چیزی نیست! هرچند بنده شخصا تاکنون مشاهده کرده ام که اکثر انسانها چنین ایمان و اراده و ظرفیت قوی ندارند و تحت فشار شدید اکثرا بصورت موقتی هم که شده دچار فروپاشی و خشم و نارضایتی شده تاجاییکه گاهی حتی به خدا هم بد و بیراه میگویند. بهرحال فشارهای مادی روی انسانها تاثیر دارند و انسانها سوپرمن که نیستند! یک ظرفیتی دارند دیگر که اگر از آن تجاوز شود کنترلشان را از دست میدهند.
      اگر خوشی و ناخوشی را امتحان بدانی و از این منظر به آن نگاه کنی سختی ها قابل تحمل شده و راحتی ها موجب خوشحالی نمی شوند.
      حضرت علی علیه السلام می فرمایند حقیقت زهد در این آیه از قرآن جمع شده است:

      لکیلا تأسوا علی مافاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم،
      این بخاطر آن است كه براى آنچه از دست داده‏اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید

    3. #3
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      اصلی ترین دلیل فرار از دین (حداقل در میان جوانان) همین موضوع نماز خواندن است چه بسیار افراد مذهبی که حاضرند در تابستان گرم حدود هفده ساعت تشنگی و گرسنگی را تحمل کرده و روزه بگیرند اما جانشان بالا می آید تا نمازی که سر و ته آن دو سه دقیقه هم نمی شود را بخوانند !
      قرآن نیز به این مطلب اشاره کرده که :
      انها لکبیرة الا علی الخاشعین، هر آینه خواندن نماز بسیار سخت و سنگین است مگر برای کسانی که قلب آنها در برابر خدا خاشع شده است.
      اگر قرآن تنها همین یک آیه را داشت برای اقرار به حقانیت آن کافی بود.
      ولی من تصور میکنم علت اصلی آن فساد وحشتناک آخوندها، مخصوصا فساد در دستگاه ولایت وقیه باشد!

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (10-16-2014)

    5. #4
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      گفته شد که تنها گزینه قابل اعتنا خدای ادیان است، آنچه شما به دنبال آن هستید هیچ دلیل و برهانی آن را پشتیبانی نمی کند و صرف توهم است.
      دهه نه بابا! این همه ادیان رنگارنگ و متناقض و پر از ظواهر و حرفهای غیرمنطقی، دارای پشتیبانی دلیل و برهان روشنتر و محکمتری هستند، اونوقت خدایی که من میگم و منطقی تره و حتی وجدانی تر، دلیل و برهان کافی نداره؟!
      اتفاقا به دید من خدای ادیان قابل اعتنا نیست، چون ضد و نقیض و غیرمنطقیه. شکی هم در این ندارم که دیگه هرگز نمیتونم چنین خدای کودکانه و مزخرفی رو بپذیرم. در درجهء اول باورپذیر نیست، در درجهء دوم حتی اگر باور کنم که چنین خدایی وجود داره نمیتونم بهش امید و اعتمادی داشته باشم، چون چیزی که غیرمنطقی و تناقض گو است و چیزهایی میگه که با وجدان و فطرت من جور درنمیاد بنابراین نمیتونم بهش امید و اعتمادی داشته باشم.

      دلیل و برهان لازمه هر اعتقاد و تفکری است، یعنی چیزی که هیچ رد پایی از آن در تفکر شما دیده نمی شود.
      حرف بی معنی!
      این همه برات روضه خوندم بعد میگید دلیل و برهان ندارم؟
      شما برای ادیان و خداشون مگه چه دلیل و برهان روشنتر و محکمتری آوردی؟

      دلیل؟
      نمیدونم خودت رو زدی به نفهمیدن یا واقعا نفهمیدی!
      بهرحال به امثال تو هم نمیشه اعتماد کرد. معلوم نیست سر و تهت به کجا وصله. بارها دیدم جایی که افرادی مثل تو کم میارن و جلوی چشم همه تمام حرفها باید زده شده باشه و دلایل روشن باشه، یهو میزنن توی یه خط دیگه و سعی میکنن وانمود کنن هیچی ندیدن و نفهمیدن و دوباره میرن نقطهء اول!

      اصلی ترین دلیل فرار از دین (حداقل در میان جوانان) همین موضوع نماز خواندن است چه بسیار افراد مذهبی که حاضرند در تابستان گرم حدود هفده ساعت تشنگی و گرسنگی را تحمل کرده و روزه بگیرند اما جانشان بالا می آید تا نمازی که سر و ته آن دو سه دقیقه هم نمی شود را بخوانند !
      قرآن نیز به این مطلب اشاره کرده که :
      انها لکبیرة الا علی الخاشعین، هر آینه خواندن نماز بسیار سخت و سنگین است مگر برای کسانی که قلب آنها در برابر خدا خاشع شده است.
      اگر قرآن تنها همین یک آیه را داشت برای اقرار به حقانیت آن کافی بود.
      همهء اینا ادعاست و خودش بحث داره. میتونیم همین مسئله رو بصورت یک تاپیک جداگانه مورد بحث قرار بدیم و ببینیم باز چقدر گفته های قرآن شما بی سر و ته و غیرمنطقیه، یا در یک حداقلش غیرقابل اثباته (جالب اینکه شما اینو معادل یک معجزه قرار میدی!).
      بله عزیزم آدم وقتی به چیزی اعتقاد نداشته باشه و اون رو بی معنی و بیهوده ببینه، اینکه وانمود کنه اعتقاد داره و یک کار از دید خودش بیهوده ای رو انجام بده براش تنفرانگیزه. البته بنظرم برای آدمهای ریاکار و یکسری آدمهای بیخود دیگه که اینو درک نمیکنن اینطور نیست یا حداقل در ظاهر میتونن تحملش کنن!
      اتفاقا من از خرد و صداقت و راستیمه که از نماز خوندن خوشم نمیاد. چون چیزی که بهش اعتقادی ندارم و در نظرم بیهوده است و با خودم و دیگران تعارف ندارم و اهل ریا و خود گول زنی هم نیستم. بطور کلی این بعکس بنظر من نشانهء سلامت عقلانی-روانی و طبیعی بودن آدمه که از رفتن به سمت چیزهایی که بی معنی و بیهوده و کذب دریافته تنفر داشته باشه. یک اشتباه رو چند بار نباید تکرار کرد! من دیگه هیچوقت تا ابد، بخاطر درماندگی و ترس به سمت ادیان و خداشون نمیرم. اما خیلی ها اینطور نیستن و هرکاری بکنی و هرچقدر تناقض ببینن، هرچقدر توی زندگی خدایی که بهش باور دارن و این اعمال و مناسک در عمل بی خاصیت باشه، بازم از نظر روانی و عقلانی اونقدری ضعیف و بزدل هستن که به باورهای ماورایی و نماز خوندن و اینها پناه میبرن تا آروم بشن و بتونن یک توهمی از خدا و امنیت پیدا کنن و ناکارایی خدا و باورها و اعمال و مناسک ظاهری دین رو هم با هزار حقه و مغلطه و خود گول زنی توجیه میکنن.

      اگر خوشی و ناخوشی را امتحان بدانی و از این منظر به آن نگاه کنی سختی ها قابل تحمل شده و راحتی ها موجب خوشحالی نمی شوند.

      اینکه باز پیشفرضش ایمان داشتنه!
      بله اگر به اون خدای ادیان و شما واقعا باور داشته باشی و باور داشته باشی صفاتش رو، اینکه لزوما هرکاری میکنه هر چیزی امر میکنه درسته (و البته اینکه هرچه در ظاهر از منابع دینی اومده حرف خود اوست) و خیر و محبت برای خودمونه، اونوقت میتونی اینطور باشی، ولی در غیر این صورت چی؟
      پس اینا همه حرفهای درون دینیه و به بحث و مرحله ای که ما سرش دعوا داریم مربوط نمیشه.
      اینا واسه دلخوشی و اظهار فضل امثال شما خوبه فقط. میگردی توی اون دین گسترده و پیچیده خب هزاران هزار آیه و حدیث و منبع و گفته و وراجی راجع به تقریبا هرچیزی هست (وقتی حرف زدن و ادعا و دخالت کردن و فتوا صادر کردن نیازی به اثبات و هزینه نداشته باشه و کنتور نندازه اینطوری میشه دیگه!) یه چیزی بالاخره پیدا میکنی واسه گفتن و دل خوش کردن و خیالت هم اینه آره عجب در دین ما خدا یا بزرگی قبلا اینو گفته بوده عجب پیشگویی بزرگی عجب معجزه ای و اینا


      ما تا همین جا شاهد بودیم که از همون اول و پایه های دین و خدای شما گیر بدیم و شروع کنیم چقدر به مشکل میخورید واسه اثبات حقانیت هر ادعا و اعتقادی که دارید، و البته دست آخر هم به روی مبارک نمیارید و انگار نه انگار که چیزی شده دوباره میپرید سر پلهء اول و میگید لیلی زن بود یا مرد!
      واقعا حرف زدن با آدمهایی مثل شما بیش از این بیهوده بنظر میاد. منتها من حقه بازی و مغلطهء شما رو میخوام روشن کنم تا کسان دیگری که میخونن روشن بشن و گول شما رو نخورن. یک درصد هم شاید این از ضعف عقلانی و روانی شماست و واقعا مغزتون گنجایش پذیرش این واقعیت ها رو نداره.
      بهرحال من از بحث کردن با امثال شما سر هر موضوعی ترسی ندارم و هرچی بیشتر بحث و تفکر میکنم بیشتر با غیرمنطقی بودن و چرند بودن اعتقادات شما آشنا میشم و اینکه این ویروس توهم دین و خدای شما ماهیتش چیه و چطور کار میکنه، و اینطور در برابرش مصون تر میشم.
      دین و خدای شما اگر حرف درست و حسابی برای گفتن داشت و مفید بود، بشریت کنارش نمیزد و در دنیای امروز کاره ای بود! ولی الان علم و عقل بشر جاش رو گرفته و بهش محل چندانی هم نمیذاره و تره خورد نمیکنه براش. مدتهاست که ثابت شده دین و توهمات امثال شما در هیچ واقعیت و چیز کاربردی اعتبار نداره، و بنابراین هیچ معیار و منبع معتبری برای علم و حتی تاریخ بحساب نمیاد. تا حالا دیدی مثلا در تاریخ بگن فلان واقعه (مثلا طوفان نوح) واقعا فلان وقت رخ داده، چون در انجیل یا قرآن اینطوری اومده؟ نه بعکس همهء دانشمندان و محققین و متخصصان میدونن که این کتابها چقدر بی سر و ته و ضد و نقیض هستن و در خیلی موارد دلایل و شواهد و مستندات واقعی نشون دادن که ادعاهای کتابهای مقدس درمورد تاریخ دچار مشکلات و تناقضات بزرگی است و جور درنمیاد. نمیدونم در انجیل (و احتمالا تورات نیز) مثل اینکه گفته که عمر جهان یا زمین 6 هزار ساله، ولی به کمک علم الان میدونیم که از این حرفا خیلی بیشتره! حالا بعد از اینکه علم به تناقض در این زمینه رسید، انواع تفسیرها از گفته های کتابهای مقدس شروع شد و مثلا گفتن که نه اون سال ها سالهای زمینی نیست و امثالهم. خلاصه این مذهبیون بودن که مجبور شدن در باورهای خودشون تجدید نظر کنن، و یافته های علمی رو رد نکردن و نگفتن نه چون کتاب مقدس و روحانیون و قدیسین دینی ما تاحالا اینطور گرفتن پس فقط همین درسته، یعنی حتی اونا هم قبول کردن که اعتبار علم از مذهب بیشتره.
      ویرایش از سوی kourosh_iran : 10-16-2014 در ساعت 06:48 AM

    6. #5
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      اصلی ترین دلیل فرار از دین (حداقل در میان جوانان) همین موضوع نماز خواندن است چه بسیار افراد مذهبی که حاضرند در تابستان گرم حدود هفده ساعت تشنگی و گرسنگی را تحمل کرده و روزه بگیرند اما جانشان بالا می آید تا نمازی که سر و ته آن دو سه دقیقه هم نمی شود را بخوانند !
      قرآن نیز به این مطلب اشاره کرده که :
      انها لکبیرة الا علی الخاشعین، هر آینه خواندن نماز بسیار سخت و سنگین است مگر برای کسانی که قلب آنها در برابر خدا خاشع شده است.
      به بحث ما ربطی نداره، اما ادعای جالبی کردی!
      داری میگی فرد مذهبی، بعد میگی نماز نمیخونن! بنظرت میشه به فردی که نماز نمیخونه گفت مذهبی؟
      بعد هم این کسخل هایی که تو میگی شاید تو دیده باشی و شاید هم واقعا باشن، ولی من یادم نمیاد، اونایی که من دیدم اگر ایام دیگر نماز نمیخوندن حداقل ماه رمضون و حداقل برای اینکه روزه شون بدون شبهه باشه نماز نصفه نیمه ای حداقل میخوندن، بعدم در نهایت این دلیل اثبات ادعای شما درمورد تفسیرت از اون آیات خاص نمیشه، چون دلایل و شواهد دیگری میشه براش آورد. یجورایی برای بعضیا این روزه هه یه حالت دیگه ای داره مثل ایام محرم میمونه که حتی خیلی از افرادی که در حالت عادی اراذل و اوباش میدونیم میان توی مراسم و خیلی هاشون هم توی این زمانها حداقل یک مقدار پرهیز دارن. حالا این خودش داستان و تحلیل داره و در خیلی موارد میرسیم به این نتیجه که منشاء اون کسخلی و خرافات و ضعف عقل و روانه و غیره که آدمها اینقدر متناقض هستن. بهرحال برای بعضیا هم این مقداری دلایل و منافع دیگه داره و حتی برای بعضیا مثل تفریح و سرگرمیه یا اینکه میخوان کم نیارن و خودنمایی کنن یا زور و اراده خودشون رو ثابت کنن (به خودشون و/یا دیگران) و غیره و غیره.
      بهرحال هم روزه و ماه رمضان یک ماه از سال بیشتر نیست و گذراست و فکر نمیکنم با تقید دائمی به 5 وعده نماز (منجمله نماز صبح که بیدار شدن و خوندنش کار سختیه) و انجام روزمره اون برابر باشه، و ضمنا همین موقتی بودن شاید باعث ایجاد القای خاص و متفاوت بودن اون از بقیهء مناسک و زمانها میشه برای افراد، و از طرف دیگر تبلیغات زیادی که در دین راجع به خاص بودن و چند هزار برابر بودن ارزش اون و عبادات درش هست که باعث میشه افراد فکر کنن بهتره حداقل روزهء خاص این یک ماه در سال رو انجام بدن و تمام گناهان و تنبلی های دیگرشون در طول سال اینطوری پاک و بی حساب میشه. اصولا اکثر انسانها تمایل به تعویق انداختن کارها به دقیقه 90 و بجاش انجام عملیات سنگین فشرده در مدت کوتاه و مشخصی دارن! این رو روانشناس ها میدونن و اسمش هم فکر کنم Procrastination میگن.


      ویرایش از سوی kourosh_iran : 10-16-2014 در ساعت 09:09 AM

    7. #6
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_iran نمایش پست ها
      داری میگی فرد مذهبی، بعد میگی نماز نمیخونن! بنظرت میشه به فردی که نماز نمیخونه گفت مذهبی؟
      نگفتم نماز نمی خونند گفتم نماز خوندن براشون خیلی سخته و به هر جون کندنی باشد دم تیغ یا غروب آفتاب می خونند

      علاوه براینکه افرادی هم هستند که با اینکه اعتفاد به دین و قرآن و معاد دارند اما در انجام تکالیف خود سهل انگارند و با اندک بهانه ای نماز را ترک می کنند اما در گرفتن روزه مشکلی ندارند.

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •