• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 1 از 2 12 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 118

    جُستار: «قُمار پاسکال» Pascal's Wager

    Hybrid View

    1. #1
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      آهان تازه حرفات داره دقیق و منطقی میشه!
      یعنی زبونی که من میتونم درکش کنم.

      در ضمن خدای منطقی که شما انتظار او را می کشید تا این ساعت خود را معرفی نکرده و برنامه خود را اعلان ننموده لذا ما تکلیفی در برابر او نداریم هر چند واقعا وجود داشته باشد.
      خب تصور خود من اینه که خدای منطقی من درواقع میتونه منشاء همون خدای ادیان باشه، ولی اینکه چرا در ادیان و تعریفشون از خدا اینقدر مسائل غیرمنطقی هست بنده قبلا در این مورد چیزهایی گفتم و برای خودم نظریه هایی دارم که البته نمیشه قطعا ثابت کرد، ولی بنظر بنده ممکن هستند و با توجه به مشکلات و تناقضات منطقی خدای ادیان نمیشه اونا رو هم رد کرد یا کمتر اعتبار داد.
      ببینید یه مسائلی ساده هست و البته خیلی ها گفتن. مثلا اینکه در ادیان سعی شده انسانها رو بترسونن و اینقدر تاکید و سختگیری داشته باشن که انسانها از حداکثر ظرفیت خودشون استفاده کنن و روشون بقدر کافی تاثیر داشته باشه، ولی درواقع خدا اونقدر خشن و بی رحم نیست. البته حتی در منابع معتبرتر و دینی هم اشارات و چنین مواردی داریم؛ مثلا من بارها شنیدم که میگن حق الله رو خدا میبخشه (که البته منطقا هم انتظاری غیر از این ازش نمیره و این رو بنده خودم قبلا پیشبینی کرده بودم)؛ حق الله یعنی چیزهایی مثل نماز و روزه و این حرفا.
      و بنده حتی بیش از این هم داستانهایی شنیدم از بعضی منابع معنوی (که حتی حق الناس هم غیرقابل حل نیست و اگر خدا بخواد راه داره که بشه اون دنیا از شرش راحت شد).

      تنها خدایی که منشاء اثر است خدای ادیان است
      بنظر من خدای ادیان احتمالا تنها یک نگاشت و یک چیزی ساده شده و ظاهری و یک نماد از یک حقیقت بسیار منطقی تر و زیباتر و دوست داشتنی تر و پیچیده تر است.
      پس خدای احتمالی من به دید من منشاء اثر است.
      اما خدای احتمالی ادیان حتی اگر منشاء اثر هم باشد چندان کاربرد عملی برای افرادی مثل من ندارد، چون غیرمنطقی و بنابراین غیرقابل باور، پیشبینی و اعتماد است.

      راهی که شما می روید توهمی بیش نیست و شما هیچ تاکید می کنم هیچ دلیلی بر درستی راهی که می روید ندارد
      برای منکه توهم نیست، بلکه از بقیهء چیزها واقعی تر و معتبرتره، چون با عقل و وجدان و تجربیات شخصی و دریافتهای مستقیم بنده سازگارتر است.


    2. #2
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_iran نمایش پست ها
      خب تصور خود من اینه که خدای منطقی من درواقع میتونه منشاء همون خدای ادیان باشه، ولی اینکه چرا در ادیان و تعریفشون از خدا اینقدر مسائل غیرمنطقی هست بنده قبلا در این مورد چیزهایی گفتم و برای خودم نظریه هایی دارم که البته نمیشه قطعا ثابت کرد، ولی بنظر بنده ممکن هستند و با توجه به مشکلات و تناقضات منطقی خدای ادیان نمیشه اونا رو هم رد کرد یا کمتر اعتبار داد.
      دو موضوع باید از یکدیگر تفکیک شود یکی اینکه اقتضای خدایی خدا چیست و خدا چه عکس العملی باید در برابر رفتار درست و نادرست انسان داشته باشد؟
      موضوع دیگر نوع رفتار انسان در برابر خواسته های چنین خدایی است.

      خدا طبق تعریف و طبق فرض جامع جمیع صفات کمال است و به بندگان خود ذره ای ظلم نمی کند بلکه این بندگان هستند که ظالم به خویش اند و در محیط دنیا بذری کشت می کنند که حاصل آن در آن دنیا آتش و رنج و درد و بدبختی است و این موضوع از طریق پیامبران به انسان اطلاع رسانی شده لذا اگر انسانی خلاف آن را عمل کند تنها کسی که سزاوار ملامت است خود اوست

      پس از این جهت نقص و تناقضی در خدا وجود ندارد

      آنچه مهم است موضوع دوم یعنی نوع عملکرد ماست؛ ما حتی اگر در ظاهر در وجود خدای ادیان اشکالاتی ببینیم دستمان به جایی نمی رسد و نمی توانیم کاری انجام دهیم
      اما نسبت به عمل و رفتار خود اختیاری به ظاهر تام و کامل داریم و می توانیم بین شکور بودن و کفور بودن یکی را انتخاب کنیم؛ انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا (ما راه را نشان دادیم تو خواه پند گیر و خواه ملال)

      خلاصه اینکه
      خدا به اقتضای خدایی خود قطعا عمل خواهد کرد
      این ماییم که اختیار داریم به اقتضای بندگی خود عمل کنیم یا نکنیم و در هر دو صورت
      کِشته خود را درو خواهیم کرد و گزندی از خدا به ما نخواهد رسید.

    3. #3
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها

      خدا طبق تعریف و طبق فرض جامع جمیع صفات کمال است و به بندگان خود ذره ای ظلم نمی کند بلکه این بندگان هستند که ظالم به خویش اند و در محیط دنیا بذری کشت می کنند که حاصل آن در آن دنیا آتش و رنج و درد و بدبختی است و این موضوع از طریق پیامبران به انسان اطلاع رسانی شده لذا اگر انسانی خلاف آن را عمل کند تنها کسی که سزاوار ملامت است خود اوست
      کلک مرغابی میزنی ؟ خدای اثبات نشده رو به چه حقی با این صفات فرضی و احتمالات ، به عنوان چیزی مسلم وارد این برهان کرده و چنین مصادره به مطلوب هایی میکنید برادر کوشا ؟ اتفاقا نقطه ضعف این برهان دقیقا همین جاست ... شما فکر کردی شدی علامه دهر !! اومدیم بعدا مشخص شد خدای اصلی ، دقیقا بر عکش عمل میکرد و هر کس رو که به دلیل ترس از متضرر نشدن ( انسان های بی خرد ترسو ) ، بهش ایمان آورده رو مجازات میکرد ؟ اونوقت چه خاکی تو سرت میریزی برادر کوشا ؟



      تازه شما خودت قبلا گفته بودی :

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      این برهان حقانیت هیچ دینی را ثابت نمی کند بلکه برای بیان این مطلب است که پیمودن راه ناباوری

      قطعا هیچ نفعی برای انسان ندارد

      بعد از قبول اینکه بدون فرض وجود خدا نابودی قطعی در انتظار ماست

      تازه نوبت به این می رسد که بررسی و تحقیق کنیم که برای رسیدن به خدا کدام راه و کدام دین کامل تر و بی نقص تر است.
      شما تازه قراره بعد از اینکه فهمیدی فرض خدا لازمه ، بری ببینی کدام خدا بهتره ... با این همه احتمال در احتمال چیکار میکنی ؟ حالا از چه راهی میخوای تحقیق کنی ؟ اگه خدای مورد نظرت رو پیدا نکردی چی ؟ اگه فهمیدی قرار نیست همه چیز تو دنیا طبق میل شما باشه چی ؟

      ضمنا ، همچنان رد برهان شما در این پست است برادر کوشا !!

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها

      با زندگی اتان چه میکنید / هنگام مرگ چه میابید قمار روی «خدا هست» قمار روی ناخداباوری و شک‌گرایی/ندانم‌گرایی
      خدا هست و تنها ندانم‌گرایان و شگ‌گرایان را پاداش میدهد. زیان بیکران سود بیکران
      خدا هست و همه‌‌یِ خداباوران را بی نگرش به دین اشان پاداش میدهد. سود بیکران زیان بیکران
      خدا هست و به همه‌یِ آدمها عشق میورزد و همگی را پاداش میدهد! سود بیکران سود بیکران
      خدا هست و همه را, مگر کسانیکه خدایِ دروغین را در زندگی پرستیده‌اند پاداش میدهد. زیان بیکران (مگر آنکه شانسی دین درست را گزیده باشید) سود بیکران
      خدا هست و همه‌یِ کسانیکه باورهای نادرستی داشتند را به دوزخ ابدی میاندازد. زیان بیکران (مگر آنکه شانسی دین درست را گزیده باشید) زیان بیکران
      خدایی نیست یا خدا اهمیت نمیدهد. زیان کرانمند (زندگی از دست رفته‌یِ زمینی) سود کرانمند (زندگی از دست نرفته‌یِ این جهان)

    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (10-13-2014),sonixax (10-13-2014)

    5. #4
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      کلک مرغابی میزنی ؟ خدای اثبات نشده رو به چه حقی با این صفات فرضی و احتمالات ، به عنوان چیزی مسلم وارد این برهان کرده و چنین مصادره به مطلوب هایی میکنید برادر کوشا ؟ اتفاقا نقطه ضعف این برهان دقیقا همین جاست ... شما فکر کردی شدی علامه دهر !! اومدیم بعدا مشخص شد خدای اصلی ، دقیقا بر عکش عمل میکرد و هر کس رو که به دلیل ترس از متضرر نشدن ( انسان های بی خرد ترسو ) ، بهش ایمان آورده رو مجازات میکرد ؟ اونوقت چه خاکی تو سرت میریزی برادر کوشا ؟



      تازه شما خودت قبلا گفته بودی :



      شما تازه قراره بعد از اینکه فهمیدی فرض خدا لازمه ، بری ببینی کدام خدا بهتره ... با این همه احتمال در احتمال چیکار میکنی ؟ حالا از چه راهی میخوای تحقیق کنی ؟ اگه خدای مورد نظرت رو پیدا نکردی چی ؟ اگه فهمیدی قرار نیست همه چیز تو دنیا طبق میل شما باشه چی ؟

      ضمنا ، همچنان رد برهان شما در این پست است برادر کوشا !!
      شما بهتر است خوش باشید و با وارد شدن در معقولات ذهن مبارک را خسته و فرسوده نفرمایید !

      چون متاسفانه هیچ نفعی برایتان ندارد مگر اینکه مجادله کردن نیز به پندار شما نوعی بازی کردن جهت گذراندن عمر کوتاه دنیا باشد !

    6. #5
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      شما بهتر است خوش باشید و با وارد شدن در معقولات ذهن مبارک را خسته و فرسوده نفرمایید !

      چون متاسفانه هیچ نفعی برایتان ندارد مگر اینکه مجادله کردن نیز به پندار شما نوعی بازی کردن جهت گذراندن عمر کوتاه دنیا باشد !
      من هم یکبار کل کل کل هایتان با آنارشی را خوانده‍‍‍ ام و هیچ پاسخی به پستی که آنارشی نقل کرد ندیدم.
      ایراد سخن پاسکال، به قول یکی از دوستان، این است که می گوید: ممکن است ما ندانیم خدا هست یا نه، ولی میدانیم که مسحیت کاتولیک درست است و پیغمبرش هست !!

      در حالی که اگر برای ما، کسب دانش درباره ی خدا ممکن نیست. کسب دانش درباره ی رفتار او و دین و کتاب او هم ممکن نخواهد بود.
      نکته ی دیگر اینکه، چون بحث اصلی اینجا لذت/ سود است، خدا یا شیطان یا هر چیز دیگری اینجا بحث جانبی ست. پس بحث از اینکه خدا نمیتواند فلان باشد چون ما در تعریفش اینجور میگوییم موضوعیت ندارد؛ اساس بحث بر سر چگونگی تصمیم گیری برای سود بیشتر است نه لزوما و تنها اثبات یا نفی خدا.

      در میان این همه صفحه نوشته ی شما فقط همین ها که نوشتم قابل پاسخ بنظر میرسید. امیدوارم حداقل بقیه تاپیک به تکرار مطالب قبلی ادامه پیدا نکند و مطلب بدردبخور، مانند آنچه در چند صفحه ی اول آمده باز هم در آن پیدا شود.
      sonixax and Anarchy like this.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    7. 3 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-14-2014),Dariush (10-14-2014),sonixax (10-14-2014)

    8. #6
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      من هم یکبار کل کل کل هایتان با آنارشی را خوانده‍‍‍ ام و هیچ پاسخی به پستی که آنارشی نقل کرد ندیدم.
      ایراد سخن پاسکال، به قول یکی از دوستان، این است که می گوید: ممکن است ما ندانیم خدا هست یا نه، ولی میدانیم که مسحیت کاتولیک درست است و پیغمبرش هست !!
      من کاری به آنچه پاسگال یا هر کس دیگری گفته و استدلال کرده ندارم این برهان در متون دینی خود ما از ائمه معصومین علیهم اسلام نقل شده و ظاهری بسیار ساده و غیر قابل انکار دارد؛ خدا یا هست یا نیست اگر نیست نتیجه کار باخدا و بیخدا یکی است و در نهایت هر دو نابود شده و از بین می روند اما اگر باشد کار بیخدا به مشکل برخورد می کند.

      این برهان تنها همین را می خواهد ثابت کند نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد اما اینکه مسیحت حق است یا اسلام یا هر دین دیگری با این برهان قابل اثبات نیست و دلیل خاص خود را طلب می کند.

      اگر تا اینجای مطلب حرف و سخنی دارید بیان کنید.


      در حالی که اگر برای ما، کسب دانش درباره ی خدا ممکن نیست. کسب دانش درباره ی رفتار او و دین و کتاب او هم ممکن نخواهد بود.
      شما یا باید با دلیل و برهان محکم ثابت کنید که اصل علیت باطل و هستی بدون منشاء است اگر نتوانید که نمی توانید باید فرض وجود خدا را قبول کنید
      بعد از این مرحله نوبت بررسی تعاریف ارائه شده توسط ادیان صاحب کتاب از خدا و انتخاب معقول ترین و کم نقص ترین گزینه می رسد بعد از این مرحله با استفاده از دلائل درون دینی می توان به شناختی نسبی از خدا و رفتارهای او رسید و بر اساس آن عمل کرد.
      چرا باید چنین کنیم، زیرا متاسفانه حداقل در حال حاضر هیچ راه دیگری برای دفع ضرر احتمالی که برهان به لزوم آن حکم می کند وجود ندارد و شش فرضی که نقل کردید صرف ادعاست، ادعایی که نه کسی مدعی آن است و نه کسی بر آن برهانی اقامه کرده است.
      نکته ی دیگر اینکه، چون بحث اصلی اینجا لذت/ سود است، خدا یا شیطان یا هر چیز دیگری اینجا بحث جانبی ست. پس بحث از اینکه خدا نمیتواند فلان باشد چون ما در تعریفش اینجور میگوییم موضوعیت ندارد؛ اساس بحث بر سر چگونگی تصمیم گیری برای سود بیشتر است نه لزوما و تنها اثبات یا نفی خدا.

      در میان این همه صفحه نوشته ی شما فقط همین ها که نوشتم قابل پاسخ بنظر میرسید. امیدوارم حداقل بقیه تاپیک به تکرار مطالب قبلی ادامه پیدا نکند و مطلب بدردبخور، مانند آنچه در چند صفحه ی اول آمده باز هم در آن پیدا شود.
      آنچه در مورد صفات خدا بیان شد در جواب سخنان فرعی بود که جناب کورش ایران مطرح کردند و هیچ ربطی به این برهان ندارد، اگر مفاد این برهان را قابل عمل دیدیم
      دیگر نباید نگران ا ینکه خدا در برابر رفتار درست ما چه عکس العملی خواهد داشت نباشیم چرا که تنها خدایی که وعده دنیای دیگر را داده است خدای ادیان آسمانی است و چنین خدایی با تعاریفی که از او شده به هیچ کدام از بندگان خود ظلم نمی کند.

    9. #7
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      من کاری به آنچه پاسگال یا هر کس دیگری گفته و استدلال کرده ندارم این برهان در متون دینی خود ما از ائمه معصومین علیهم اسلام نقل شده و ظاهری بسیار ساده و غیر قابل انکار دارد؛ خدا یا هست یا نیست اگر نیست نتیجه کار باخدا و بیخدا یکی است و در نهایت هر دو نابود شده و از بین می روند اما اگر باشد کار بیخدا به مشکل برخورد می کند.

      این برهان تنها همین را می خواهد ثابت کند نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد اما اینکه مسیحت حق است یا اسلام یا هر دین دیگری با این برهان قابل اثبات نیست و دلیل خاص خود را طلب می کند.

      اگر تا اینجای مطلب حرف و سخنی دارید بیان کنید.
      بله البته ما میدانیم که از منطق و ریاضی و فیزیک گرفته تا پزشکی ائمه کشفیات فراوان داشته اند و اسناد همه هم در صندوقی مخفی در لندن موجود هستند

      ولی جدا از شوخی، عنوان تاپیک این و موضوع بحث اینجا مشخص است، شما اگر میخواهید استدلالی کنید، آن استدلال باید بزبان مشترک باشد، نه بحث درون دینی.
      من حساب سود و فایده و تصمیمگیری برمبنای آنرا میفهمم چیست (دلیل نمیشود استفاده‌اش را به اینگونه لزوما قبول داشته باشم)، ولی «اصل دفع خطر احتمالی» که توسط فلان آخوند و امام نوشته شده (بر فرض صحت اعتبار تاریخی) که فرق عملگر ضرب را با تفریق نمیتوانسته تشخیص دهد را نمیفهمم.
      پس بلی، ایراد دارم اخوی، بزبان مشترک باید سخن بگویید.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      شما یا باید با دلیل و برهان محکم ثابت کنید که اصل علیت باطل و هستی بدون منشاء است اگر نتوانید که نمی توانید باید فرض وجود خدا را قبول کنید
      بعد از این مرحله نوبت بررسی تعاریف ارائه شده توسط ادیان صاحب کتاب از خدا و انتخاب معقول ترین و کم نقص ترین گزینه می رسد بعد از این مرحله با استفاده از دلائل درون دینی می توان به شناختی نسبی از خدا و رفتارهای او رسید و بر اساس آن عمل کرد.
      چرا باید چنین کنیم، زیرا متاسفانه حداقل در حال حاضر هیچ راه دیگری برای دفع ضرر احتمالی که برهان به لزوم آن حکم می کند وجود ندارد و شش فرضی که نقل کردید صرف ادعاست، ادعایی که نه کسی مدعی آن است و نه کسی بر آن برهانی اقامه کرده است.
      آقا جان شما اگر میتونی با برهان علیت وجود خدا را ثابت کنی و کرده‌ای که دیگر چه بحثی داری؟ مطرح کردن یک برهان دیگر که ربطی به بحث فعلی ما ندارد این وسط چه کاری قرار است انجام دهد؟
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      آنچه در مورد صفات خدا بیان شد در جواب سخنان فرعی بود که جناب کورش ایران مطرح کردند و هیچ ربطی به این برهان ندارد، اگر مفاد این برهان را قابل عمل دیدیم
      دیگر نباید نگران ا ینکه خدا در برابر رفتار درست ما چه عکس العملی خواهد داشت نباشیم چرا که تنها خدایی که وعده دنیای دیگر را داده است خدای ادیان آسمانی است و چنین خدایی با تعاریفی که از او شده به هیچ کدام از بندگان خود ظلم نمی کند.
      ببینید من یک مثال میزنم برای روشن شدن مورد بحث بودن این برهان(جدا از نتیجه‌اش). فرض کنید خیس نشدن زیر باران برای ما مهم است و ما هم فردا میخواهیم به جایی برویم.
      گوینده‌یِ استدلال در اینجا میگوید که، ما نه تنها فردا باید چتربرداریم، بلکه هم باید باور کنیم که فردا باران خواهد آمد. این جمله‌یِ آخر بسیار مناقشه برانگیز است، چرا که اگر جایی که ما میرویم بیابان است که 30 سال است باران نیامده و ابری هم در آسمان نیست و پیشبینی هواشناسی هم اینست که در هفته‌یِ آینده هوای آنجا مانند همیشه آفتابی‌ست (تشبیه به وجود الله) من هر کاری هم بکنم نمیتوانم «باور کنم» که فردا باران خواهد آمد. حالا شما میتوانی به من از کم هزینه بودن برداشتن چتر و لباس بارانی و... بگویی و در این مورد میشود بحث کرد (که البته تا اینجا دیدیم که بحث با این روش درباره‌یِ رویکرد ما نسبت به وجود خدا بجایی نمیکشد)، ولی اینکه من حقیقتا به گزاره‌یِ «فردا باران خواهد آمد باور کنم» مساله‌یِ دیگری‌ست.

      درباره‌یِ تعریف خدا باز هم میگویم. اساسا بحث اینجا برمبنای سود است و نهایتا بتوان جهان بعد از مرگ را بخش لاینفک آن بشمار آورد. برای محاسبه‌یِ رویکرد ما هم تنها عامل مهم اینجا تعداد حالت‌هایِ ممکن و سود زیان آن‌هاست. نام خدا و شیطان و... هم اصلا بخودی خود مهم نیست، مهم نقش آن‌ها در محاسبه‌یِ نتیجه در روش ماست.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    10. 4 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-14-2014),Dariush (10-14-2014),sonixax (10-14-2014),undead_knight (10-14-2014)

    11. #8
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      دو موضوع باید از یکدیگر تفکیک شود یکی اینکه اقتضای خدایی خدا چیست و خدا چه عکس العملی باید در برابر رفتار درست و نادرست انسان داشته باشد؟
      موضوع دیگر نوع رفتار انسان در برابر خواسته های چنین خدایی است.

      خدا طبق تعریف و طبق فرض جامع جمیع صفات کمال است و به بندگان خود ذره ای ظلم نمی کند بلکه این بندگان هستند که ظالم به خویش اند و در محیط دنیا بذری کشت می کنند که حاصل آن در آن دنیا آتش و رنج و درد و بدبختی است و این موضوع از طریق پیامبران به انسان اطلاع رسانی شده لذا اگر انسانی خلاف آن را عمل کند تنها کسی که سزاوار ملامت است خود اوست

      پس از این جهت نقص و تناقضی در خدا وجود ندارد

      آنچه مهم است موضوع دوم یعنی نوع عملکرد ماست؛ ما حتی اگر در ظاهر در وجود خدای ادیان اشکالاتی ببینیم دستمان به جایی نمی رسد و نمی توانیم کاری انجام دهیم
      اما نسبت به عمل و رفتار خود اختیاری به ظاهر تام و کامل داریم و می توانیم بین شکور بودن و کفور بودن یکی را انتخاب کنیم؛ انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا (ما راه را نشان دادیم تو خواه پند گیر و خواه ملال)

      خلاصه اینکه
      خدا به اقتضای خدایی خود قطعا عمل خواهد کرد
      این ماییم که اختیار داریم به اقتضای بندگی خود عمل کنیم یا نکنیم و در هر دو صورت
      کِشته خود را درو خواهیم کرد و گزندی از خدا به ما نخواهد رسید.
      درمورد رسم بندگی صحبت کردید و اینکه عذابی که انسان در آخرت محتمل میشود (یا حداقل بخشی از آن) بطور مستقیم از مواجهه با اعمال خودش است و عذابی که انسانها متحمل میشوند لزوما یا فقط اینطور که در کتابهای آسمانی نوشته اند نیست که سیخ و آتش برونی باشد و فرشته های مامور عذاب و این حرفها.
      اولا که اگر حرف از بخشیدن و نبخشیدن توسط خداست، باید پرسید پس این بخشیدن و نبخشیدن فرقش چیست؟ مثلا اگر من نماز نخوانده باشم ولی خداوند در آن دنیا مرا به این خاطر میبخشد و از حق خودش میگذرد، آیا عذاب خواهم کشید یا خیر. مهم نیست شکل و ماهیت عذاب چیست، مهم اینست که اگر خدا بخواهد بهرصورت این اثر از بین میرود و انسان دیگر عذاب نمیکشد.

      دوما فراموش نکنید که ما از برهان رفع ضرر محتمل تا اینجا رسیدیم و از شک و یک خدای احتمالاتی صحبت کردیم و دیگر هیچ. درمورد ادیان و اینکه کدام دین و کدام خدا، قبلا توضیح دادم که چیز روشن و قاطعی وجود ندارد، و یک فرد مشکوک با خدای احتمالاتی اش احتمالا مانند بنده جز انتخاب همان اصول بنیادین و مهمترین و واضح ترین و بزرگترین و منطقی ترین موارد و مشترکات از میان این همه قال و قیل و هیاهو و دعوا، چارهء دیگری نخواهد داشت و انتخاب یک دین خاص و باور و تقید به تمامی مناسک و وظایف و هزینه های آن در نظرش معقول و اصلا ممکن نخواهد بود (چون با شک آنقدر اطمینان و انگیزه و ارادهء لازم در آدمی فراهم نمیگردد که بخواهد کلی جزییات ریز و درشت را انجام بدهد و در کل هزینه های زیادی بپردازد).
      با شک نمیتوان بیش از این پیش رفت و بیش از این بود!
      میتوان آدم خوبی بود، اما نمیتوان حتی در ظاهر یک فرد مذهبی بود. میتوان به مشترکات میان ادیان پایبند بود؛ منظورم از مشترکات بطور مثال پرهیز از دزدی، زنا، قتل و انواع دیگر جنایت، استثمار و ظلم ، خودکشی، و امثالهم است و انجام کارهایی مثل کمک به فقرا و محبت به انسان و حیوان و غیره.
      برای عمل به یکسری دین های گسترده و پیچیده و عریض و طویل و پر هزینه ای مانند اسلام که وقت و انرژی و هزینه ای مادی زیادی را طلب میکنند، نیاز به باور و ایمان قلبی است و اینکه اگر یقین نداری ولی حداقل اینقدر هم شک نداشته باشی و خدایت فقط بر اساس محاسبات ریاضی و احتمالات نباشد.
      این رسم بندگی که میگویید خودش از نظر بنده موضوعی کاملا قابل بحث و مبهم است و باید دید اصلا یعنی چه و چرا و واقعا رسم بندگی دقیقا چیست و از کجا ثابت میشود و غیره. برای شما که ایمان دارید رسم بندگی لابد همان نماز و روزه و عمل به تمامی اسلام است، اما به دید من شاید اینطور نباشد. خیلی خیلی داستانها باز هست که دیگر فکر نمیکنم لزومی باشد و بحث تا همین جا روشن شده و به یک توافق و نتیجهء نهایی نسبی رسیده ایم، ولی اگر لازم شد بازهم میتوانیم سرفرصت بیشتر روی این مسائل جانبی بحث کنیم.
      در ضمن تردیدها درمورد اصالت و دست نخوردگی و کامل بودن منابع و تعلیمات مذهبی، که قبلا بدان اشاره کردم، خودش عامل دیگریست که عمل به جزییات و بخصوص مسائل ظاهری یک دین خاص را بخصوص در نظر یک انسانی که حتی در باب وجود خدا هم شک دارد، بیش از پیش غیرعاقلانه و بهتر است بگویم کاملا احمقانه و تنفرآمیز میسازد. چنان که برای من چنین است! من احساس تنفر و کودنی و نادانی شدیدی میکنم از اینکه بخواهم پیرو این ادیان عریض و طویل با آن همه ادعاهای توخالی و سانسور و دروغ و مغلطه هایشان باشم و خودم را آلت دست و مسخرهء یک عده دلقک و شارلاتان که اسم خود را روحانی میگذارند و بقیهء مذهبیون سازم. من به هیچ وجه برای هیچکس بیل مفت نخواهم زد. تنها وقتی بیل میزنم که کاملا مطمئن باشم برای خود بیل میزنم یا حداقل برای حقه بازها و شارلاتان ها نیست.

      تا اینجا اول و آخرش به همان نتیجه که بنده از خیلی پیشتر گفتم رسیدیم، اینکه در باب وجود خدا احتیاط کنیم، و اینکه حداقل یکسری اصول اساسی و امر و نهی های مشترک و واضح و منطقی بین تقریبا تمامی ادیان و معنویت های بقدر کافی درست و حسابی (طبیعتا از دید عقل و تجربه و وجدان خودمان) را سعی کنیم در حد توان رعایت کنیم. فکر نمیکنم خدای احتمالاتی ما هم بیش از این از ما، حداقل بعنوان یک حداقل، انتظار داشته باشد، چراکه ما به این نتیجه رسیدیم که خدای احتمالاتی انتخابی ما از نوع منطقی اش و سازگار با عقل و وجدان بشری است، و چنین خدایی از دست ما بخاطر اینکه عقل و دانش و اطلاعات ما بیش از این نبوده و بر اساس عقل و وجدان خودمان عمل کرده ایم خشمگین نخواهد شد و ما را مجازات نخواهد کرد!

      من رسم بندگی ام این است که هر وقت حالم خوش است، وقتی پیشرفتی میکنم، وقتی به زندگی و آینده امیدوارتر میشوم، وقتی میبینم قوی تر میشوم، وقتی به چیزهایی که دلم میخواهد دست می یابم یا بدانها نزدیکتر میشوم، و وقتی درونا حس خوب دارم و حتی از بعد معنوی احساس میکنم که رشد یافته ام، ...، از خدای احتمالی خودم تشکر میکنم! فکر نمیکنم به بیش از این هم نیازی باشد، یعنی مثلا نیازی نمی بینم حتما یک جور خاصی دولا و راست بشوم و یک وردهای خاصی را طوطی وار تکرار کنم تا خداوند متوجه میزان قدردانی و شعور من بشود. هرچند منعی هم در این نمی بینم که کمی بیشتر از نظر ظواهر مایه بگذاریم و گاهی شده مثلا سجده هم کرده ام، با اینکه مدتهاست دیگر نماز نمیخوانم و اصلا از نماز خواندن بدم می آید!
      ضمنا موقعی هم که احساس میکنم به من ظلم میشود، موقعی که زندگی بیش از حد ظرفیتم بر من سخت میشود، خشمگین شده و به همان خدای احتمالاتی خودم فحش هم میدهم! البته میدانم که احتمالا بی معنی است، ولی میخواهم بگویم که من همانطور که جهان با من رفتار میکند دقیقا همانطور هم عکس العمل نشان میدهم، بصورتی کاملا طبیعی! بهرحال از کسی که دین و ایمان ندارد و خدایش احتمالاتی است، فکر نمیکنم بیش از این انتظار برود. آن مال انسانهای باورمند است که هرچه در مذهب گفته شده باشد دربست میپذیرند، و مثلا در قرآن خدا گفته اگر تمام دریاها جوهر بشوند و تمام درختان قلم شوند نمیتوانند نعمتهای خداوند را بنویسند، و بنابراین یک مذهبی با ایمان قوی در این زندگی هرچقدر هم کونش پاره شود و هرچقدر هم ظلم و بدبختی ببیند بازهم میگوید که در مقابل نعمتها و لطف خدا چیزی نیست! هرچند بنده شخصا تاکنون مشاهده کرده ام که اکثر انسانها چنین ایمان و اراده و ظرفیت قوی ندارند و تحت فشار شدید اکثرا بصورت موقتی هم که شده دچار فروپاشی و خشم و نارضایتی شده تاجاییکه گاهی حتی به خدا هم بد و بیراه میگویند. بهرحال فشارهای مادی روی انسانها تاثیر دارند و انسانها سوپرمن که نیستند! یک ظرفیتی دارند دیگر که اگر از آن تجاوز شود کنترلشان را از دست میدهند.


    12. #9
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_iran نمایش پست ها

      درمورد رسم بندگی صحبت کردید و اینکه عذابی که انسان در آخرت محتمل میشود (یا حداقل بخشی از آن) بطور مستقیم از مواجهه با اعمال خودش است و عذابی که انسانها متحمل میشوند لزوما یا فقط اینطور که در کتابهای آسمانی نوشته اند نیست که سیخ و آتش برونی باشد و فرشته های مامور عذاب و این حرفها.
      اولا که اگر حرف از بخشیدن و نبخشیدن توسط خداست، باید پرسید پس این بخشیدن و نبخشیدن فرقش چیست؟ مثلا اگر من نماز نخوانده باشم ولی خداوند در آن دنیا مرا به این خاطر میبخشد و از حق خودش میگذرد، آیا عذاب خواهم کشید یا خیر. مهم نیست شکل و ماهیت عذاب چیست، مهم اینست که اگر خدا بخواهد بهرصورت این اثر از بین میرود و انسان دیگر عذاب نمیکشد.


      ان الله یغفر الذنوب جمیعا، هر آینه خدا همه گناهان را می بخشد اما فرق است بین کسی که طبق مقتضای ادله عقلی و نقلی عمل کرده و کسی که از کنار این ادله بی اعتنا گذشته است.

      دوما فراموش نکنید که ما از برهان رفع ضرر محتمل تا اینجا رسیدیم و از شک و یک خدای احتمالاتی صحبت کردیم و دیگر هیچ. درمورد ادیان و اینکه کدام دین و کدام خدا، قبلا توضیح دادم که چیز روشن و قاطعی وجود ندارد، و یک فرد مشکوک با خدای احتمالاتی اش احتمالا مانند بنده جز انتخاب همان اصول بنیادین و مهمترین و واضح ترین و بزرگترین و منطقی ترین موارد و مشترکات از میان این همه قال و قیل و هیاهو و دعوا، چارهء دیگری نخواهد داشت و انتخاب یک دین خاص و باور و تقید به تمامی مناسک و وظایف و هزینه های آن در نظرش معقول و اصلا ممکن نخواهد بود (چون با شک آنقدر اطمینان و انگیزه و ارادهء لازم در آدمی فراهم نمیگردد که بخواهد کلی جزییات ریز و درشت را انجام بدهد و در کل هزینه های زیادی بپردازد).
      با شک نمیتوان بیش از این پیش رفت و بیش از این بود!
      گفته شد که تنها گزینه قابل اعتنا خدای ادیان است، آنچه شما به دنبال آن هستید هیچ دلیل و برهانی آن را پشتیبانی نمی کند و صرف توهم است.

      میتوان آدم خوبی بود، اما نمیتوان حتی در ظاهر یک فرد مذهبی بود. میتوان به مشترکات میان ادیان پایبند بود؛ منظورم از مشترکات بطور مثال پرهیز از دزدی، زنا، قتل و انواع دیگر جنایت، استثمار و ظلم ، خودکشی، و امثالهم است و انجام کارهایی مثل کمک به فقرا و محبت به انسان و حیوان و غیره.
      برای عمل به یکسری دین های گسترده و پیچیده و عریض و طویل و پر هزینه ای مانند اسلام که وقت و انرژی و هزینه ای مادی زیادی را طلب میکنند، نیاز به باور و ایمان قلبی است و اینکه اگر یقین نداری ولی حداقل اینقدر هم شک نداشته باشی و خدایت فقط بر اساس محاسبات ریاضی و احتمالات نباشد.
      این رسم بندگی که میگویید خودش از نظر بنده موضوعی کاملا قابل بحث و مبهم است و باید دید اصلا یعنی چه و چرا و واقعا رسم بندگی دقیقا چیست و از کجا ثابت میشود و غیره. برای شما که ایمان دارید رسم بندگی لابد همان نماز و روزه و عمل به تمامی اسلام است، اما به دید من شاید اینطور نباشد. خیلی خیلی داستانها باز هست که دیگر فکر نمیکنم لزومی باشد و بحث تا همین جا روشن شده و به یک توافق و نتیجهء نهایی نسبی رسیده ایم، ولی اگر لازم شد بازهم میتوانیم سرفرصت بیشتر روی این مسائل جانبی بحث کنیم.
      دلیل و برهان لازمه هر اعتقاد و تفکری است، یعنی چیزی که هیچ رد پایی از آن در تفکر شما دیده نمی شود.
      تا اینجا اول و آخرش به همان نتیجه که بنده از خیلی پیشتر گفتم رسیدیم، اینکه در باب وجود خدا احتیاط کنیم، و اینکه حداقل یکسری اصول اساسی و امر و نهی های مشترک و واضح و منطقی بین تقریبا تمامی ادیان و معنویت های بقدر کافی درست و حسابی (طبیعتا از دید عقل و تجربه و وجدان خودمان) را سعی کنیم در حد توان رعایت کنیم. فکر نمیکنم خدای احتمالاتی ما هم بیش از این از ما، حداقل بعنوان یک حداقل، انتظار داشته باشد، چراکه ما به این نتیجه رسیدیم که خدای احتمالاتی انتخابی ما از نوع منطقی اش و سازگار با عقل و وجدان بشری است، و چنین خدایی از دست ما بخاطر اینکه عقل و دانش و اطلاعات ما بیش از این نبوده و بر اساس عقل و وجدان خودمان عمل کرده ایم خشمگین نخواهد شد و ما را مجازات نخواهد کرد!
      دلیل؟
      مدتهاست دیگر نماز نمیخوانم و اصلا از نماز خواندن بدم می آید!
      اصلی ترین دلیل فرار از دین (حداقل در میان جوانان) همین موضوع نماز خواندن است چه بسیار افراد مذهبی که حاضرند در تابستان گرم حدود هفده ساعت تشنگی و گرسنگی را تحمل کرده و روزه بگیرند اما جانشان بالا می آید تا نمازی که سر و ته آن دو سه دقیقه هم نمی شود را بخوانند !
      قرآن نیز به این مطلب اشاره کرده که :
      انها لکبیرة الا علی الخاشعین، هر آینه خواندن نماز بسیار سخت و سنگین است مگر برای کسانی که قلب آنها در برابر خدا خاشع شده است.
      اگر قرآن تنها همین یک آیه را داشت برای اقرار به حقانیت آن کافی بود.

      ضمنا موقعی هم که احساس میکنم به من ظلم میشود، موقعی که زندگی بیش از حد ظرفیتم بر من سخت میشود، خشمگین شده و به همان خدای احتمالاتی خودم فحش هم میدهم! البته میدانم که احتمالا بی معنی است، ولی میخواهم بگویم که من همانطور که جهان با من رفتار میکند دقیقا همانطور هم عکس العمل نشان میدهم، بصورتی کاملا طبیعی! بهرحال از کسی که دین و ایمان ندارد و خدایش احتمالاتی است، فکر نمیکنم بیش از این انتظار برود. آن مال انسانهای باورمند است که هرچه در مذهب گفته شده باشد دربست میپذیرند، و مثلا در قرآن خدا گفته اگر تمام دریاها جوهر بشوند و تمام درختان قلم شوند نمیتوانند نعمتهای خداوند را بنویسند، و بنابراین یک مذهبی با ایمان قوی در این زندگی هرچقدر هم کونش پاره شود و هرچقدر هم ظلم و بدبختی ببیند بازهم میگوید که در مقابل نعمتها و لطف خدا چیزی نیست! هرچند بنده شخصا تاکنون مشاهده کرده ام که اکثر انسانها چنین ایمان و اراده و ظرفیت قوی ندارند و تحت فشار شدید اکثرا بصورت موقتی هم که شده دچار فروپاشی و خشم و نارضایتی شده تاجاییکه گاهی حتی به خدا هم بد و بیراه میگویند. بهرحال فشارهای مادی روی انسانها تاثیر دارند و انسانها سوپرمن که نیستند! یک ظرفیتی دارند دیگر که اگر از آن تجاوز شود کنترلشان را از دست میدهند.
      اگر خوشی و ناخوشی را امتحان بدانی و از این منظر به آن نگاه کنی سختی ها قابل تحمل شده و راحتی ها موجب خوشحالی نمی شوند.
      حضرت علی علیه السلام می فرمایند حقیقت زهد در این آیه از قرآن جمع شده است:

      لکیلا تأسوا علی مافاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم،
      این بخاطر آن است كه براى آنچه از دست داده‏اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید

    13. #10
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      اصلی ترین دلیل فرار از دین (حداقل در میان جوانان) همین موضوع نماز خواندن است چه بسیار افراد مذهبی که حاضرند در تابستان گرم حدود هفده ساعت تشنگی و گرسنگی را تحمل کرده و روزه بگیرند اما جانشان بالا می آید تا نمازی که سر و ته آن دو سه دقیقه هم نمی شود را بخوانند !
      قرآن نیز به این مطلب اشاره کرده که :
      انها لکبیرة الا علی الخاشعین، هر آینه خواندن نماز بسیار سخت و سنگین است مگر برای کسانی که قلب آنها در برابر خدا خاشع شده است.
      اگر قرآن تنها همین یک آیه را داشت برای اقرار به حقانیت آن کافی بود.
      ولی من تصور میکنم علت اصلی آن فساد وحشتناک آخوندها، مخصوصا فساد در دستگاه ولایت وقیه باشد!

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    14. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (10-16-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •