• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 118

    جُستار: «قُمار پاسکال» Pascal's Wager

    Threaded View

    1. #10
      بازداشت همیشگی
      Points: 7,801, Level: 59
      Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      kourosh_iran آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      نوشته ها
      675
      جُستارها
      39
      امتیازها
      7,801
      رنک
      59
      Post Thanks / Like
      سپاس
      537
      از ایشان 546 بار در 365 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      عقل و وجدان من میگوید که خدا نمیتواند آن باشد که ادیان به تصویر میکشند.
      اگر هم چنان خدایی واقعیت داشته باشد، به دید من منطقی و قابل اعتماد و پیشبینی نخواهد بود و هیچ معلوم نیست که راستگو بوده باشد و همان بهتر که بیخیالش باشیم و یک دم زندگی را به خودمان زیادی سخت نگذرانیم، چون بهرحال آینده با وجود چنان خدایی در کنترل ما و قابل پیشبینی بنظر نمی آید، گذشته از اینکه اصولا عمل به این همه احکام و مناسک و جزییات عریض و طویل و پیچیده ادیان خودش بسیار دشوار و حتی غیرممکن است به دید/تجربه افرادی مثل من.
      من نمیدانم داستان چیست که این خدای قادر مطلق مهربان و خیرخواه این هفت خان رستم را برای ما درست کرده که فقط عدهء معدودی از پس پاس کردن آن بربیایند و بقیه را هم به خاطر ناتوانی شان (اصلا گیریم تنبلی شان!) میخواهد در شکنجه گاه مخوف خودش برای ابد یا زمان طولانی شکنجه کند؛ آخر که چه شود؟! این چه منطق، چه خیرخواهی، چه مهربانی، چه قدرت و حکمت، چه کاریست آخر!
      و تازه این بماند که اصلا معلوم نیست از میان این همه ادیان و مکاتب کدامیک را چرا باید باور کرد که بعد اطاعت کرد!
      خلاصه بلوشویی است این داستان ادیان و خدایشان. سر و ته ندارد به خدا! معمولا هرکسی هم از ظن خودش یار یک دینی میشود و فکر میکند واقعیت و همه اش همان است و دیگران در اشتباه هستند. هزار و یک مدل و تفسیر و دیدگاه وجود دارد.
      من باور نمیکنم که خدا خدایی باشد که حتما باید نماز خوانده باشی، روزه گرفته باشی، قرآن خوانده باشی، زیاد جلق نزده باشی (!!)، که عذابت نکند، و باور نمیکنم خدا خدایی باشد که عذاب شب اول قبر و آن حرفها از او باشد و بیاید ما دو نفر آدم عادی و ضعیف که خودمان در زندگی بقدر ظرفیت خودمان رنج و بدبختی و محرومیت داشته ایم را حتی یک ذره شکنجه کند! این روا نیست. این را عقل و وجدان و تجربهء من میگوید.
      من حتی در عذاب خود شیطان و نمیدانم حتی قاتل حسین ابن علی هم ضرورت و معنای خاصی نمی یابم، مگر اینکه بگوییم این عکس العمل طبیعی عمل خودشان بوده است (و قاعدتا باید یک زمانی هم به پایان برسد و محدود باشد، نه بینهایت و برای ابد)، نه اینکه مثلا خدا و مومنین بخواهند از این افراد یا موجودات انتقام بگیرند و از کباب شدن و رنج کشیدن و داد و فریاد آنها خوشحال بشوند و کیف و بهبه و چهچه بکنند!
      این ها از نظر من منطقی نیست و بیهوده است. حال هرچه ادیان بگویند نمیدانم لعن کن و خوشحال باش از این بابت و طول عذاب و شدت عذاب ایشان را خواستار شو، برای من قابل درک و منطقی نیست و بنظرم درست نمی آید. بنظر من همهء اینها غیرمنطقی و غیروجدانی است. آخر به من چه، به من از این بابت چه میرسد یا نمیرسد و کم و زیاد میشود؟ ذات من میگوید که بدی و شر و رنج و بدبختی به خودی خودش ارزشی ندارد و برای هیچ موجودی خواستنی نیست.
      ویرایش از سوی kourosh_iran : 10-04-2014 در ساعت 10:44 AM

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از kourosh_iran گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (10-04-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •