ریشه یا ناریشهای این واژه باید جایگزین شود.
راسل جان موضوع را اندکی بیشتر باز کنی خوب است. شاید بهتر باشد به جای صلح از واژه بهتر «سازش» سود ببریم که مفهوم را بخوبی میرساند.
رویکرد سازشگرایانانه رویکردی است که برای چیزهایی (کوچک و بیارزش) سازش و صلح را به جنگ و ستیز ارجحیت میدهد و برای چیزهای دیگر خیر.
برای نمونه خود من از دیدن عشقورزی دو همجنسگرای پسر در public اندکی احساس ناآرامی و تنش دارم؛ اکنون دو رویکرد خواهیم داشت:
- سازگاری و پذیرش: از آنجاییکه زمینه چیزی بیشتر از یک احساس گذرای ناراحت کننده نیست، پس ارزش ستیزهجویی و نیاز به ساخت قانونهای پاد-همجنسگرایی نمیرود (*)
- ستیز و جنگ: از آنجاییکه دیدن چنین چیزی برای من ناراحت کننده است، پس بایستی آن را با قانون محدود و از چشم پنهان کرد و حقوق همجنسگرایان را پایمال کرد.
به رویکرد نخستین ما میگوییم همزیستی سازشگرایانانه (یا اگر سیلابلهای آن زیاد است، بگوییم "سازشمندانه") که فکر نمیکنم کسی آن را بخودی
خود بد ببیند. نکته اما در این است که ما برای چه چیزهایی میباید سازشگر بوده و برای چه چیزهایی جنگ و ستیز و گرفتن حقوق بایسته است.
نمونه چیزهایی که نباید سازگاری از خود نشان داد:
- رسوم و آیینهایی که حقوق شهروندان را نقض میکند (ختنه کردن دختر/پسر، قربانی دادن آدم، کشتن نزدیکان از روی غیرت و ..)
- پایمالی حقوق پایهای مانند آزادی بیان (برای این یکی نه تنها نباید کوچکترین سازشی کرد که باید تا آخرین قطره خون هم جنگید)
- زیر پا رفتن حقوق دیگران (زنان، مردان، همجنسگرایان، کمونیستها و ..)
- ..
* در کنار آن همواره بد هم نیست، در نمونه مذکور دیدن دو دختر زیبای همجسنگرا نیز میآید!