Empty spaces - what are we living for?
در این پوچی مطلق از چه روست که می زییم؟
Abandoned places - I guess we know the
در این بیهودگی محض به گمانم از فرجام کار آگاهیم...
On and on
به هر تقدیر
Does anybody Know what we Are Looking for…?
کسی آیا می داند در جستجوی چه ایم؟
Another Hero, another mindless crime
قهرمانی دیگر..بی مهابا جنایتی دیگر...
Behind The curtain, in the pantomime
پشت پرده ها در نمایش بی کلام
Hold the line, does anybody want to take it anymore
به راهت استوار باش...دیگر کسی را توان رفتن است؟
The Show Must Go On,
نمایش باید ادامه یابد
The Show Must Go On…
نمایش باید ادامه یابد...
Inside My Heart Is Breaking
ذره ذره از درون فرو می ریزم
My Make-Up Maybe Flaking
شاید نقاب از چهره ام روفته باشد
But My Smile Still Stays on
اما لبخندم هنوز برجاست
Whatever Happens, I'll leave it all to chance
هر اندوهی رخ دهد به تقدیرش خواهم سپرد
Another heartache, another failed-romance
اندوهی دیگر...عشق ویرانه ای دیگر...
On and on,
به هر تقدیر
Does anybody know what we are living for?
آیا کسی می داند که از چه روست که به زندگی تن سپرده ایم؟
I guess I'm learning
اینک نور رحمت را درونم احساس می کنم
I must be warmer now
بی شکاکنون گرمتر خواهم بود
I'll soon be turning; round the corner now
دیری نمی پاید که به راهی دیگر خواهم رفت
Outside the dawn is breaking
آنجا ورای حصار روشنایی تیرگی در هم می شکند
But inside in the dark I'm aching to be free
و اینجا درظلمت درونم فراق از رهایی را به سوگ نشسته ام...
The Show Must Go On,
نمایش باید ادامه یابد
The Show Must Go On…
نمایش باید ادامه یابد...
Inside My Heart Is Breaking
ذره ذره از درون فرو می ریزم
My Make-Up Maybe Flaking
شاید نقاب از چهره ام روفته باشد
But My Smile Still Stays on
اما لبخندم هنوز برجاست
My Soul is painted like the wings of butterflies
روحم بسان بال پروانه ای نقاشی شده است
Fairytales of yesterday will grow but never die
داستان پریان دیروز بزرگ خواهند شد ولی هرگز نمی میرند
I can flyyyyyyyyy my friends!
من ای دوستان اینک بال پریدن یافته ام...
The Show Must Go On,
نمایش باید ادامه یابد
The Show Must Go On…
نمایش باید ادامه یابد
I'll face it with a grim
به ریشخندم خواهند گرفت
I'm never giving in
و هرگز از پا نخواهم نشست
On, with the show,
همگام با نمایش....
I'll top the bill, I'll overkill
بر بلندای زمان خواهم رفت...بر مرکب جنون خواهم تاخت...
I have to find the will to carry on
و ناگزیرم از یافتن شوری که به پیش راندم.
On with the,
همگام
On with the show,
همگام با نمایش..
The Show Must Go On,
نمایش باید ادامه یابد
The Show Must Go On…
نمایش باید ادامه یابد....