To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
چه میگویی جوان؟
0. چرا من را به همهی زنان واگیر و تعمیم دادی؟!
1.مشکل من با این بود که میخواهی از هر سوارخ سنبهای هرجایی اثبات علمی استخراج کنی. اگرنه همانطور که گفتم
بسیار استثناء و n انگیزه برای تحصیل "میتواند" وجود داشته باشد.
2. قیمت بالاتر همان بهاییست که مردان باید برای برگزیده شدن در تناسب با معیارهای زنان باید بپردازند، این را میتوان به
همان نرخی که امیر میگفت تعبیر کرد.
هوش، زیبایی، پول، مدرک تحصیلی ... همهی این ابزارها میتواند به نرخ زنان بیافزاید، چون زنان همیشه دست ِ بالاتر را
میخواهند.
4. امیدوارم در پُست بعدی از من نخواهی که "اثبات کن چرا زنان همیشه دست بالاتر را میخواهند؟" :)
sonixax (07-14-2013),undead_knight (07-16-2013)
نمیدونم مادر بزرگ:)))
0-for fun :))
1-در هر حال دست به پیش داوری زدی.همون طور هم که گفتم وجود انگیزه های زیاد برای یک چیز وجود قاعده رو بی معنا میکنه.
2-جالب تر شد،اگر زنان دست بالاتر رو میخواند پس مردان دست بالاتر رو میخواند/دست بالاتر رو نیمخواند؟!اگر اولی باشه پس این آنالیز در مورد مردان هم صدق میکنه و اگر این طور نیست باید اثبات کنی که چرا فقط زنان دست بالاتر رو میخواند:))
3-؟:)))
4-نه اگر مورد 2 حل بشه نیازی نیست:))
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
درود بر آندد نایت :-)
فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
sonixax (07-16-2013)
زنان و هاپیرگمی
چندی پیش درحال گفتگو با یکی از این «زنان باهوش»، و در مخالفت با ادعاهای «برابری خواهانه»ی او من بطور ضمنی اشارهای کردم به هایپرگمی۱، و اینکه چگونه همهی زندگی اجتماعی زن چیزی فراتر از تلاشی برای برآوردن حداکثری تمناهای برآمده یا به نحوی مرتبط با/منتج از این رانه نیست. درپی سالها تجربهی ناگوار و بینتیجهی سر و کله زدن با آکلههای آکادمیا، من میدانستم که زنان نسبت به این مفهوم کمترین مقاومت ممکن را نشان میدهند و زنی که حاضر نیست بپذیرد در قایق نجات نشستن موقعیتیست بطور عینی برتر از در کشتی در حال غرق شدن ماندن، برای پذیرفتن اینکه او ذاتا، و بطور زیستشناختی، مردان ِ از هر منظر برتر از خود را به هنگام زوجگزینی ترجیح میدهد، هیچ دشواری ندارد و مقاومتی نشان نمیدهد.
اما چرا؟! چگونه است که زنان به هنگام مواجه شدن با این هولناکترین پرترهی متصور از حالات روانی خود هیچ مقاومتی نشان نمیدهند؟! چرا «زن مایل است زوج او از هر نظر از او سرتر و بالاتر باشد بجز زیبایی و سن» در میان تمام تئوریها، اندیشهها و گمانههای مطروحه از سوی مردان خودآگاه، از همه برای زنان پذیرفتنیتر است؟ این به راستی معمایی بود برای من لاینحل، تا هنگامی که گفتگو با این زن چشمان مرا گشود. قسمتی از این گفتگو را برایتان نقل میکنم، بدیهیست که این نقلی از خاطره است و نقل واژهواژه نیست:
- من: زنها کلاً دوست دارن برن با مردهای از خودشون بهتر، بالاتر، و برجستهتر. تو هر زمینهای.. مثلاً پولدارتر، باسوادتر، باهوشتر، خوش صحبتتر، اجتماعیتر، قد بلندتر، قویتر... تنها فاکتورهایی که زنها میخوان توی اونها دست بالاتر رو داشته باشن، قیافه و سنه. یعنی میخوان از پارتنرشون زیباتر و جوونتر باشن.
- زن : خب که چی؟ چه ربطی به برابری زن و مرد داره؟
- من: خب که چی؟ یعنی تو میپذیری که فقط مردای بالاتر از خودت رو میخوای؟
- زن : البته. پس چی؟ برم با آدم از خودم پائینتر؟
باورکردنی نیست! ماجرا همینست.. زنها به راستی گمان میکنند هدف ما مردان خودآگاه از مطرح کردن هایپرگمی به چالش کشیدن «حق» آنها برای تور کردن «مردان آدم حسابی»ست. آنها به راستی گمان میکنند قصد ما از تقبیح زبرگزینی چیزیست در مایههای «لطفا ما مردان بازنده و سطح پایین را هم ببینید». پروردگارا! خودبینی، خودمحوری و خودپرستی آنچنان در زنان ژرف و نهادینه است که همهی جهان تنها در تناسب با مهبل ایشان معنا پیدا میکند.. اینست که توان درک چرایی اثر روانضربهای و شوک مداوم ما درپی آگاهی به این مفهوم برای زنان دشوار است.. زبرگزینی برای ایشان نظم طبیعی چیزهاست و او نمیفهمد که شلوغکاری ما به خاطر چیست.
اما برای درک بهتر زنان پذیرای هایپرگمی: هدف ما، و دلیل شوکه بودن ما درپی علم به مفهوم هایپرگمی آن نیست که «نگاهی هم به این پائینها بیاندازید و به ما مردان سطح پایین هم سکس بدهید» و … هایپرگمی، به زبان ساده و در ذهن یک مرد یعنی در برابر تمام لاف گزاف برابری، زنان بدلیل میلیونها سال فشار تکاملی و برنامهریزی ژنتیکی، مایل که هیچ، آرزومند قرار گرفتن در موقعیتی فروتر، پستتر و پائینتر از مردان هستند، در تمام وجوهات فردی و اجتماعی متصور، بجز دو تا. آنچه با تمام وجود میطلبید نه قرار گرفتن در موقعیتی برابر با مردان، که در پلهای پائینتر از ایشان است. نه ارتباط چشمدرچشم در سطحی برابر در مقام انسانی به راستی مستقل و آزاده، بلکه نگریستن با چشمانی ملتمس به معشوقی تواناتر، از پایین به بالاست.
این است دلیل آنکه برابری راستین میان زن و مرد هرگز میسر نخواهد شد: زن بطور خودانگیخته، فعالانه و ذاتی خود را در موقعیتی فروتر قرار میدهد. نزد ما چیزی چندشآورتر از این سلطهپذیری و سلطهپرستی نیست، و زمانی مدید تلاش آگاهانه لازم است تا احساس بیزاری و چندشی که روبرو شدن با طبع عریان زن در ما پدید میآورد را بزداییم.
۱)که اشتباهی برآمده از بیحوصلگی بود، هرگز با زنان دربارهی این موضوعات نمیباید بحث و گفتگو کرد زیرا در نظرشان مردی ضعیف و بیمایه و کمارزش خواهید شد که به دلایلی عقدهای شده. به جای آن در عمل به ایشان نشان بدهید.
ویرایش از سوی Ouroboros : 02-02-2014 در ساعت 11:34 AM
زنده باد زندگی!
درود بر شما و شادمانم که باز هم واعظ و شیخ مجلس زنخوارهها و دوست دیرینم را میبینم! :)
---
چیزی که سابق بر این من در نوشتهها شما فراست کرده بودم، تقبیح و مبارزه با هایپرگمی
فقط بواسطه «بالا رفتن نرخ» بود و سخنی از برابریخواهی به میان نرفته بود!. من تصریح کرده
بودم که این رانه بنفسه بد نیست و منجر به افزایش هماوردی جنسی میان مردان شده و
مردهای نزیف و کمتوان از چرخهی رقابت حذف میشوند.
ولی فرجامیابی شما کمی منطقی نیست! (کمی که چه عرض کنم...)شما گزارهی «زنان مایل
به ارتباط روبهبالا هستند» را با گزارهی عجیب «زنان خواهان موقیعتی فروتر و پستتر (در تمام وجوه
اجتماعی) از مردان هستند» جایگزین کردهاید و نتایج آنرا تحلیل میکنید؟!! اگر زنان "شریک جنسی"
بهتر و فراتری از موقعیت خویش خواهانند، هیچ ربطی به حقوق و لاف برابریطلبی در تمام وجوه
اجتماعی و کیستی ایشان ندارد. بر زنان است که در جایگاه تعیینکنندگان زادمانهای پسین، مردان
بهتر و بالاتر را انتخاب کنند و بر شما مردان است که بکوشید، مبارزه کنید و توانایی مالی/جسمی/...
بهتری برای خانواده و فرزندان آینده فراهم آورید!
Ouroboros (02-02-2014)
مجازات جرم «تجاوز جنسی» با هیچ منطقی بجز زنمحوری دیوانهوار جامعهی بتازده قابل درک، و متناسب با جرم ارتکابی نیست. مجازات باید با جایگاه قربانی آن، یا به عبارت بهتر با آنچه متجاوز جنسی از زن ربوده، متغیر باشد:
- تجاوز به دختر باکره > اعدام
- تجاوز به لاشی گشاد > ده سال زندان
- تجاوز به فاحشه > صد هزار تومان جریمهی نقدی!
- تجاوز به زن بیوه > صد هزار تومان جایزهی نقدی!
مجازات اتهام دروغ تجاوز باید متناسب با تجاوز به یک باکره باشد.
زنده باد زندگی!
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)