شما کسداران چیزی بجز کس داران نیستید. شماها پلیدترین، بیاخلاقترین و گرازترین موجودات عالم امکانید. پیاپی دستهایتان را میگذارید روی گوشهایتان و صدایتان را روی سرتان و سپس چون گراز حمله میکنید اما به حکم ضربالمثل معروف در جای سفت شاشیدن، این حمله گرازگونه شما گاهی به بتونهای مسلحی است که سببساز گردنشکستگی شما گرازصفتان میشود.
ویرایش از سوی Tinnitus : 07-31-2014 در ساعت 10:57 PM
به شدت با تو موافقم مرد پارسیگوی! من هم در تمام طول عمرم از مادر، کانون گرم خانواده، از خواهر، خاله، عمه و هر چیزی که نشانی از زنیت و زنانگی در خود داشته باشد، بیزار بودهام و هستم چون ضربههای جبرانناپذیری از این کسداران بیاخلاق که بهتر است بگویم بیهمهچیز متحمل شدهام و دیرزمانیست که انگیزه قوی برای انتقام دارم.
خوب است که خود اعتراف میکنید مردان را زنی به اسم مادر پرورش داده است و وقتی که فروید به ما گفت 95 درصد شخصیت هر فرد تا پنج سالگی شکل میگیرد آنگاه این دیگر از روز روشنتر است که همه فساد و تباهی که آدمیان را از پیش از تاریخ تا همینک فراگرفته است بابت همین زنان بوده است. زنانی که مادر نامیده شدند و با لجنمالی 95 درصد شخصیت یعنی 95 درصد زندگی آدمیان، باعث ظهور و بروز انواع شر در دنیا بودهاند. البته لازم به اعتراف شما نبود چون آنقدر شواهد مربوط به اهریمنی بودن زنان وجود دارد که دیگر برای صدور حکم نیازی به اخذ اعتراف از متهم وجود ندارد.
بیایید جایمان را عوض کنیم؛ زنان بروند جنگ و بمیرند و مردان داغدار آنان بشوند، چطور است؟ آنطور که سرکار علیه فرمایش کردهاید و رنج داغداری را بیش از مرگ دانستهاید -که گویا این را از هیلاری کلینتون وام گرفتهاید چون او نیز در این باره سخنی مشابه گفته است- اینطوری زنان کمتر و مردان بیشتر رنج میکشند و اینگونه حقوق زنان بیشتر پاس داشته میشود. زنان راضی، مردان هم راضی، چه چیز از این بهتر؟
kourosh_bikhoda (08-06-2014),Tinnitus (08-01-2014)
اگر براستی چنین است؛ و شما بر خلاف دیگران ضعف و ناتوانی خود را در رهایی از نیاز به زنان، در خودفریبی توجیه نمی کنید؛
باید درنظر داشته باشید که آتش نفرت به آنان وجود خودتان را نیز می سوزاند. تداوم افکار نفرت آمیز در ذهن و روان موجب هدر رفتن انرژی و قوای روانی می شوند. و زمان گرانبها دایما در این افکار نفرت انگیز تلف می شود. از این رو ابراز نفرت،پدافند از حقوق مردان(؟!) و یا مبارزه با زنانگی ممکن است در کوتاه مدت همچون یک مسکن موجب آرامش خاطر باشند؛ ولی در راستای عقلانیت و نگاه بلند مدت راهکارهایی کودکانه به نظر می رسند.
به باور من بهترین راهکار، تنها و تنها در پیشروی در گرو مسیر شخصیِ زندگیِ به غایت فردگرایانه و بی تفاوتی از اجتماع می باشد. زیرا در این صورت می توان خود را از پلیدی ها و تاریکی های جهان تا حدی رها ساخت.
نظرتان چیست؟
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)