گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
شاید, ولی خوب فریفتن دخترها هم یک بازی است و من از این بازی‌هایِ ذهنی لذت میبرم: راه‌های دلبری و مخ زدن - برگ 17نیاز جنسی من دگرجنسگرا است, ولی اگر همجنسگرا بودم شاید از زندگی بیشتر هم خوشی میبرم, چون دوستان همجنسگرا چندتایی دارم و اینها هتا از من که آدم خوشگذران و بگو بخندی هستم شادتر و نرمخوتر و آسانگیرتر هستند.نه مطمئن نیستم, چگونه این فرجام را گرفته‌اید؟ خانواده, دامن مادری, اینها برای من همیشه آزارنده بوده‌اند تا آموزنده.بجایش مردان, دوستان نزدیک پسرم, کتابهایی که خوانده‌ام, ابزارهایی که مردان برایم فراهم‌آورده‌اند, اینها سرچشمه‌یِ خوشی و پرورش من بوده‌اند.
به شدت با تو موافقم مرد پارسی‌گوی! من هم در تمام طول عمرم از مادر، کانون گرم خانواده، از خواهر، خاله، عمه و هر چیزی که نشانی از زنیت و زنانگی در خود داشته باشد، بیزار بوده‌ام و هستم چون ضربه‌های جبران‌ناپذیری از این کسداران بی‌اخلاق که بهتر است بگویم بی‌همه‌چیز متحمل شده‌ام و دیرزمانیست که انگیزه قوی برای انتقام دارم.