• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 59

    جُستار: اثبات معاد

    Hybrid View

    1. #1
      شناس
      Points: 2,634, Level: 31
      Level completed: 23%, Points required for next Level: 116
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      ابن سینا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      ماندگاه
      ایران
      نوشته ها
      53
      جُستارها
      7
      امتیازها
      2,634
      رنک
      31
      Post Thanks / Like
      سپاس
      0
      از ایشان 46 بار در 34 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      اما جواب آقای کوروش
      آقاجان ما به دنبال اثبات خدا هستیم.اینکه می گوئیم کار خدا بیهوده نیست صغرای قیاس ماست و در نتیجه داریم که برای این عالم هدفی است.اما این که شما می پرسید هدف چیست سوالی است دارای چند جواب.اول اینکه یک هدف تکوینی است که همه چه انسان و چه غیر آن به آن می رسند و آن معاد است که ما آن را اثبات کردیم.یک هدف تشریعی داریم که عبادت ذات جلت است و متناسب با آن پاداش و مجازات می شویم.
      در مورد برهان نظم.برهان نظم یکی از ساده ترین براهین اثبات خداست که فقط وجود خدا را اثبات می کند و نه احدیت اورا و از این جهت ناقص است و ماهم در جواب هایمان به آقای آگنوستیک دو برهان که مربوط است به ارسطو و خواجه نصیر رحمهما الله آوردیم.اما این که شما حرکات کاتوره ای را مثال زدید کافی است مسئله آنتروپی را بحث کنیم.خود بی نظمی هم یک نظم است چرا که از یک قانون پیروی می کند
      مشکل بعدی اولاً اینکه یک شبهه تجربی که ظرافت های آن اثبات نشده و مشخص نشده است یک برهان متقن را رد نمی کند ثانیاً در این مورد در توحید شیخ صدوق احادیثی آمده است و جواب هائی آمده است ثالثاً حتی انسان معلول و یک کودک هم امکان دارد متناسب با عقلشان(بالاخره بی هیچی که نیستند) جزا بگیرند اما در مورد نوزادهای سقط شده هم در شیخ صدوق آمده است که عده ای از این ها در معاد مورد امتحان قرار می گیرند.
      اما در مورد جبر و اختیار.اولاً انسان اختیار دارد ولی دراین که باید اختیار کند مجبور است.یعنی شما اختیار دارید که گمراه یا سپسگزار باشید(انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفورا)ولی شما مجبور هستید که اختیار کنید.ثانیاً بسیار قوانینی در عالم هست مثلاً همین قوانین فیزیکی،قوانین زیستی و... که انسان توانائی احاطه بر آن را ندارد مثلاً قانون داروین-مندل(انتخاب طبیعی-وراثت) وامثال آن.
      مسئله بعدی این که عقل چیزی متفاوت با نفس است.بلی نفس انسان که البته مجرد است نیاز به مسائل مادی دارد ولی عقل کاملاً مجرد است که اثبات آن مربوط است به قسمت معرفة النفس که انشاءالله در آینده در تالار خواه گذاشت اما فی الحال برای اینکه جواب شما داده شده باشد شما را به تفسیر المیزان ارجاع می دهم که در جلد1ص اثبات شده است که علم یک مسئله فرا مادی است و این برای اینکه ثابت شود بعض مسائل مجرد هستند کافی است تا کامل آن در آینده بیاید انشاءالله.و اما فطرت.بنده گفتم فطرت انسان یعنی ساختار خاص انسان که او را از بقیه جدا می کند.حتی اگر شما قائل باشید به مادی بودن عقل،قبول کنید انسان به خاطر ساختارش با بقیه موجودات متفاوت است(البته این دقیقاً مدعای ما نیست ولی برای اینکه بحث به درازا نکشد اینطور بیان می کنم).خوب انسان متناسب با ساختارش نیازهائی دارد که باید به آن پاسخ دهد وگرنه نیازی در انسان گذاشته و به هیچ وجه(دقت کنید به این قید) به آن پاسخ ندهد.خدا در انسان نیازبه زندگی جاودانه را نهاده است و اثبات این ادعا فرار انسان ها از مرگ و بوجود آمدن علم طب و از این اقسام است.پس باید خدا مکانی برای زندگی جاودانه را نهادینه کرده باشد و چون این عالم درک این موضوع را ندارد لزوما باید عالمی دیگر باشد که به آنجا برویم.
      اما در مورد آخر.اولاً که رجوع کنید به المیزان که برایتان ثابت شود علم از اقسام ماده نیست.ثانیاً در اسلام هم چیزی به همین شکل (منتهی به جای ژن گویند علم حضوری)است ولی ثابت می شود هیچ علمی کسب نمی شود مگر این که شما از علوم حضوری استفاده کنید چون وقتی شما چیزی را تعریف می کنید لااقل از دو مفهوم استفاده می کنید اگر آن دو مفهوم حضوری باشند که مدعا اثبات می شود ولی اگر علوم حصولی باشد به علت عدم تسلسل و دور به علوم حضوری می رسند.بنده هم گفتم که به آن لینک رجوع کنید تابدانید در هر چیزی نمی توان شک کرد.اگر شما در وجود شک کنید پس باید در وجود خودتان و استدلالتان واصلاً وجود شک و حتی تعریف شک،هم شک کنید.اگر شما در تعریف شک کنید یعنی که شما حتی مطمئن نیستید شک یعنی چه و یعنی شما کارتان متقن نیست وحتی شما باید به همین شکتان هم شک کنید چرا که اگر شما در هر مرحله ای به یقین برسید به وجود شکتان اذعان کردید.خلاصه شما بایده به شکتان هم شک کنید و همین طور به همین شک دومی هم باید شک کنید تا بی نهایت که به تسلسل می انجامد.

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از ابن سینا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Hezbollah_YaHasan (07-29-2014)

    3. #2
      شناس
      Points: 2,634, Level: 31
      Level completed: 23%, Points required for next Level: 116
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      ابن سینا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jul 2014
      ماندگاه
      ایران
      نوشته ها
      53
      جُستارها
      7
      امتیازها
      2,634
      رنک
      31
      Post Thanks / Like
      سپاس
      0
      از ایشان 46 بار در 34 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      بسم الله الرحمن الرحیم
      یک چیزی که در جواب آقای کوروش ناقص نوشتم منبعی بود که به ایشان دادم برای رد ماده بودن علم توسط علامه طباطبائی است.در ترجمه المیزان ج1 ص80 و81.و در ذیل آیات1-5 سوره بقره

    4. یک کاربر برای این پست سودمند از ابن سینا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Hezbollah_YaHasan (07-29-2014)

    5. #3
      سرنویسنده سوم
      Points: 50,772, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      Agnostic آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2011
      نوشته ها
      2,538
      جُستارها
      67
      امتیازها
      50,772
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,650
      از ایشان 3,328 بار در 1,555 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      لطفا چند نمونه موجود متحرک را نام ببرید که به محرک نیاز دارد. اگر از جسم مادی مثال بیاورید جوابش مشخص است که براساس قوانین علوم پایه و علوم تجربی توصیف می شود و با فلسفه قدیمی شما قابل تبیین نیست.

    6. یک کاربر برای این پست سودمند از Agnostic گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (07-26-2014)

    7. #4
      مدیر تالار
      Points: 94,728, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.7%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      وضعیت؟
       
      Empty
       
      kourosh_bikhoda آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      صهیونیستستان
      نوشته ها
      2,339
      جُستارها
      40
      امتیازها
      94,728
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      4,209
      از ایشان 4,997 بار در 2,197 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      26 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ابن سینا نمایش پست ها
      آقاجان ما به دنبال اثبات خدا هستیم.اینکه می گوئیم کار خدا بیهوده نیست صغرای قیاس ماست
      شما انگار متوجه نیستید که چه می گویید. سخن از معاد در صورت ثابت دانستن وجود خدا موجهه. اصلن معاد یک بحث درون دینی هست. شما قبلن خدا را ثابت کردید یا ما ثابت فرض کردیم بعد داریم حالا در مورد معاد صحبت میکنیم. خودتونم همینو اظهار کردید در پیک یکم:
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ابن سینا نمایش پست ها
      این مقاله در باب اثبات معاد است که این بحث را ما با صفات حضرت جلت اثبات می کنیم
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ابن سینا نمایش پست ها
      از آنجا هیچ کار خدا بی هدف نیست
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ابن سینا نمایش پست ها
      شاید این برهان کمی ناقص باشد ولی پس از پذیرفتن وجود خدا،این طور تقریر میکنیم که
      حالا ما این سوتی رو از شما نادیده میگیریم. پس در واقع اینکه میگوید کار خدا بیهوده نیست صغرای برهانی است که قرار است معاد را نتیجه بگیرد.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ابن سینا نمایش پست ها
      کافی است مسئله آنتروپی را بحث کنیم.خود بی نظمی هم یک نظم است چرا که از یک قانون پیروی می کند
      اولن مفهوم آنتروپی با بی نظمی یکی نیست. این تنها برای فهم بهتر معادل بکار میره. آنتروپی یک مفهوم قابل اندازه گیری فیزیکی است که با بی نظمی مدلسازی میشه. دوم اینکه در یک لیوان محتوی مایعات در فشار و دمای ثابت و پایدار هیچ تغییری در آنتروپی سیستم بوجود نمیاد که بخواد حرکات کاتوره ای ذرات با اون توجیه بشه. مساله روشنه، ذرات درون مایعات بصورت بی نظم و تصادفی تغییر مکان میدن. مثل تغییر مکان شما از جایی به جای دیگه. این دیگه ارتباطی به آنتروپی سیستم نداره. سوم اینکه سایر مواردی که مثال زده شد یا توسط sonixax نام برده شد هم شامل میشوند. آنها چطور؟ چهارم اینکه شکلی از جهان مثال نزدید که بشه در اونصورت جهان رو در مقایسه با این جهان بی نظم نام برد.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ابن سینا نمایش پست ها
      مشکل بعدی اولاً اینکه یک شبهه تجربی که ظرافت های آن اثبات نشده و مشخص نشده است یک برهان متقن را رد نمی کند
      خیر اینطور نیست. شما از فلسفه‌ی علم و چارچوب فلسفه در دنیای امروز آگاهی کافی ندارید. امروز فلسفه محدود به نشستن در کنج عزلت و تفکر در باب جهان نیست. امروز فلسفه نیاز به مشاهدات تجربی داره تا در مواردی که علم در اونجاها ساکته به فلسفه باقی بپردازه. علم و فلسفه مکملن با هم دانسته های بشر رو تشکیل می دهند.

      با این روضه ای که رفتم، میشه نتیجه گرفت که یک برهان متقن با یک مشاهده نقض میشود.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ابن سینا نمایش پست ها
      اولاً انسان اختیار دارد ولی دراین که باید اختیار کند مجبور است.یعنی شما اختیار دارید که گمراه یا سپسگزار باشید
      یکبار دیگه سوالم رو مطرح میکنم اینبار به شکل یک برهان قیاسی:

      مقدمه 1: انسان مختار است

      مقدمه 2: انسان مجبور به استفاده از اختیار است. پس انسان مجبور است
      نتیجه 1: 1 با 2 در تناقض است
      نتیجه 2: فرض یک باطل است

      مقدمه 2': انسان مختار به استفاده از اختیار است. این یعنی می تواند طبق اختیار خود انتخاب کند که مختار نباشد.
      نتیجه 1': انسان می تواند مجبور باشد (نتیجه از 2')
      نتیجه 2': نتیجه 1' با مقدمه 1 در تناقض است
      نتیجه 3: فرض 1 باطل است

      میبینید که در صورتی که اختیار رو یک حکم تفویضی از بیرون در نظر بگیرید دچار گیری فلسفی می شوید که بیرون آمدن از آن محال است.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ابن سینا نمایش پست ها
      ثانیاً بسیار قوانینی در عالم هست مثلاً همین قوانین فیزیکی،قوانین زیستی و... که انسان توانائی احاطه بر آن را ندارد مثلاً قانون داروین-مندل(انتخاب طبیعی-وراثت) وامثال آن.
      از نظر فلسفی همه این محدودیت های بیرونی هستند و ناشی از جهان پیرامون. ولی اجبار و اختیاری که در فلسفه و حکمت اسلامی (و نیز بحث شما) مورد بحث قرار دارد یک مختصه درونی انسان است. بنابر این مقایسه این دو فارق است.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ابن سینا نمایش پست ها
      شما را به تفسیر المیزان ارجاع می دهم که در جلد1ص اثبات شده است که علم یک مسئله فرا مادی است
      هر زمان وقتش رسید در جستاری جداگانه درباره چیستی و مراتب دانش های انسان صحبت میکنیم. فعلن نیازی نیست.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ابن سینا نمایش پست ها
      خدا در انسان نیازبه زندگی جاودانه را نهاده است و اثبات این ادعا فرار انسان ها از مرگ و بوجود آمدن علم طب و از این اقسام است.پس باید خدا مکانی برای زندگی جاودانه را نهادینه کرده باشد و چون این عالم درک این موضوع را ندارد لزوما باید عالمی دیگر باشد که به آنجا برویم.
      خیر اینطور نیست. من میتوانم بگویم که نیاز به زندگی جاودانه بر اساس تجربیات شهودی انسان از طبیعت به او به ارث رسیده است. انسان ازلی و ابدی بودن ماده و جهان را درک کرده است و خود نیز خواهان آن است. برای رد ادعای شما می توانم به میل انسان به پرواز، زندگی و شنا در زیر آب و مثال های ذهنی فراوانی از این دست اشاره کنم. آیا خدای شما برای آنها هم پاسخی قرار داده است؟ این مسائل تنها خواسته های ذهنی انسان هستند و به قول دیوید هیوم تاثرات هستند که با تصورات (داشته های حسی که از طریق دستگاه حواس به انسان میرسد) فرق دارند ولی از آنها تاثیر میپذیرند و البته هرگز قراتر از آن نمیتوانند بروند.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی ابن سینا نمایش پست ها
      خلاصه شما بایده به شکتان هم شک کنید و همین طور به همین شک دومی هم باید شک کنید تا بی نهایت که به تسلسل می انجامد.
      هیچ اشکالی ندارد در حوزه بحث های عقلی تسلسل جائز است. ما متوجه نشدیم چرا تسلسل باطل است!
      sonixax این را پسندید.

      چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
      جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
      ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
      ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
      «توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»

      خردگرایی و ایمان ستیزی

    8. یک کاربر برای این پست سودمند از kourosh_bikhoda گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (07-26-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •