دقیقاً،البته این با توجه به این واقعیت است که ما بالاخره میمیریم،و از مرگ هم هیچ نمیدانیم.پس بهتر است سرمایه خود را در دنیای دانسته (ماتریالیستی) بگذاریم تا دنیای احتمالی ناشناخته،بقول خیام دم را دریابیم.به نگر من یک انگیزه نامنطقی پشت خودکشی چنین کسی نیز نهفته است. در یک حالت منطقی زمانی که کس چیزی برای از دست دادن
نداشته باشد، در حقیقت به بالاترین آزادی دست یافته و میتواند با سود بردن از آن به همه چیز دست یابد (و البته آزادی خود را دوباره از دست بدهد)
نداشتن هیچگونه وابستگی و انگیزه به زندگی و پوچگراییای که هنگام خودکشی دیده میشود، در حقیقت خود پتانسیل بزرگترین و بهترین انگیزه برای زندگی کردن را دارد.
این سخن از رابطه عکس داشتن آزادی و دارایی من را یاد فیلم فارسیهای قدیم و لوتیها انداخت![]()