احساس بیچارگی به معنای تحتالفظی کلمه میکنید نه بدلیل «کمبود آگاهی» که بدلیل نبود مقصود عینی در زندگی روزمرهتان، نبود دیگری بزرگی که پدروار به شما راه اندیشیدن و عمل کردن را فرمان بدهد و شما فرزندوار از او پیروی بکنید. احساس کرختی و درخودماندگی و «تحمیل مطلق»ی که در جهان یافتهاید نه خاصیت ذاتی اشیاء که نظم کنونی ِ آنهاست، و نتیجهی مستقیم تلاش برای یافتن زنجیرهی استدلالی پنهان در پس هر نوعی از موجودیت، که عارضهی بیماری مدرنیته است. خردگرایی نه درمان بیماری شما، که خود بیماریست!






































آغازگر جُستار










پاسخ با گفتآورد