اولاً، بنده دقیقاً با همین کلّیگوییها مخالف هستم. در ثانی، آنچه میگویید راجع به موسی و عیسی و حتّی غضنفر هم صدق نمیکند.
اولاً، نظر تاریخپژوهان غربی راجع به تاریخیت وجود عیسی با نظرشان راجع به تاریخیت وجود موسی کاملاً متفاوت است. بخش بزرگتر عهدجدیدپژوهان (از طیفهای گوناگون) عیسی را یک شخصیت کاملاً تاریخی میدانند؛ و میشود گفت هیچ تاریخپژوه جدّیای شکّی در این رابطه بروز نمیدهد. متون کانّن عهدِجدید هم معتبرترین و تاریخیترین منابع راجع به حیات او هستند و بخش بسیار بزرگی از عهدِجدیدپژوهان ساختار اساسی اناجیل کانُن راجع به عیسی را بهعنوان گزارشاتی تاریخی میپذیرند.
گفتیم که چنین نیست. مثالها و نمونههای شما هم یا اساساً غلط بودند یا اساساً "معالفارق".
http://nabard.wordpress.com/2010/02/...1%DB%8C%D8%AE/