آماری گویا زیبایی و هوش پیوند دارند.
باز هم آماری گفتیم. آماری شمار پسرهای ریاضیدان ده برابر دخترها است (که به سادگی اثباتپذیر است)، ولی مثال نقض هم بسیار ساده میشود پیدا کرد.
البته سواستفاده از دینداری مردم به نگر من تنها میتواند نشانه «باهوش» بودن باشد نه «بسیار باهوش».
این هم درست است. بهتر است به آن نامی که فرد روی خودش گذاشته دقت شود![]()
من نتیجه خاصی برای کتاب برای خنگها ندارم، تنها نام تنهای آن مایه آن میشود که خودم هیچگاه سراغشان نروم.
از سوی دیگر، نگاره روی جلد و سرنمایه کتاب نخستین چیزهایی هستند که توجه آدم را میگیرند
و از همینرو پارامترهای بسیار مهمی به شمار میروند و چشمداشت آن میرود که نویسنده نیز این را بفهمد.
به بیان دیگر، اگر یک نویسندهای آن اندازه زمان گذاشته که یک کتاب کامل بنویسد، منطقی است که روی گزینش جلد و سرنمایه آن هم وسواس به خرج بدهد.
یکی از فرنودهای دیگر برای این کتابهای for dummies که من سراغشان نمیروم این است که نویسنده کتاب، به سادگی دیده چون for dummies فروش
خوبی دارد سرنمایه کتاب خودش را هم همان کرده است. دستِکم دستِکم، آیا این به شما نمیگوید که نویسنده از خود originality و نوآوری نشان نداده؟
در یک همانندی، فکر نمیکنم هیچ کس برود چهار سال زمان بگذارد که یک دکتر معمولی شود، هر کس چهار سال درس میخواند که «بهترین دکتر» شود.
خواندن کتابی که میانهترین و معمولیترین قشر را مخاطب خود قرار داده نیز احتمال بسیار کمی دارد
که به این رویکرد «بهترین بودن» در رشته مذکور نزدیک کند، دست بالا خواننده را هم یک میانه دیگر میکند.