آه؛ اینطور اگر باشد، خود «آزادی یواشکی» بهترین مثال برای بازی با لغات است، چیزی در حدِ «مثلث چهارضلعی». برخلافِ شما من تصور میکنم آزادی تنها دارای وجه روانی و ذهنی نیست و وجوهی از عینیت را نیز داراست که اتفاقا شاید قابلِ اندازهگیری هم باشد! حالا پرسش این است که «آزادی یواشکی» دقیقا چه دستاوردیست که بودناش را بهتر از نبودناش میکند؟

















































پاسخ با گفتآورد