"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
Rationalist (05-20-2014),sonixax (05-20-2014)
کتابهای تاریخ فلسفه امروز در واقع متفاوت نسبت به مثلا تاریخ ریاضیات پیدا کردهاند. در کتاب تاریخیای که پیرامونِ علوم منتشر میشود، خواننده خود به خود میرود که سیر تاریخی و تکوینی علمِ مربوطه را با توجه به اسناد و مدارکِ متقنی که در آن کتاب آمده، مطالعه کند و توقعی از این که علمِ مربوطه را به واسطهی مطالعهی آن کتاب تاریخ بیاموزد، نخواهد داشت. در مورد تاریخ فلسفه موضوع چیز دیگریست و خواننده معمولا به دنبالِ راهِ حلی میگردد که به واسطهی آن بتواند بداند فلسفهی آناکساگوراس، امپدکلس، افلاطون، ارسطو تا هایدگر و نیچه را درک کند و وقتی با تحلیلهای سطحی و پر از اشتباه روبرو میشود، یک نگرشِ سطحی از اندیشههای یکایکِ این فلاسفه به دست میآورد : «عه؟ پس حرفِ نیچه همین بود؟» و ... . پژوهشگر جدی فلسفه از تاریخِ فلسفه باید همان استفادهای را بکند که یه محقق علوم از کتب تاریخ علم؛ برای بررسی و شناختِ راستینِ اندیشههای فلاسفه، باید مستقیما و بلاواسطه به آثارِ همانها مراجعه کند.
در مورد تاریخ فلسفهی راتلج، با قاطعیت میگویم که چیزی غیر از تاریخ فلسفه است! گنجینهایست غنی از مقالاتِ پرمایه که در آن حقیقتا به سختی بتوان ایراد یا سطحینگری یافت.
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
Rationalist (05-25-2014),Russell (05-20-2014),sonixax (05-20-2014)
راسل گرامی؛
منظورم در گام نخست، درک ارزش و اهمییت خودِ فلسفه و در پی آن، دریافتن ارزش و اهمییت مطالعه تاریخ فلسفه بود. نه بر عکس آن!
از کسی که چندان با خودِ فلسفه آشنایی ندارد و یا برای فلسفه ارزش و اهمییتی قایل نیست، یا اینکه هدفش از فلسفه خواندن،با کلاس دانستن آن و یا جلب نظر دیگران است؛ نمی توان چشم داشت این را داشت که به مطالعه کتاب های قطور و چند جلدی، پیرامون تاریخ فلسفه(آن هم با شوق و علاقه) بپردازد.
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
و آیا موافق هستید که یک تفاوت مهم در "تاریخ دانش" و" تاریخ فلسفه" وجود دارد؟ که در مطالعه تاریخ فلسفه ما با بسیاری از مکاتب فلسفی آشنا می شویم که با وجود گذرِ زمانِ بسیار از پیدایش آنها، همچنان
به خوبی می توانند در توصیف و تبیین جهان امروز نیز کارآمد باشند؟ به طوری که آن مکتب فلسفی همچنان سرزندگی خود را حفظ کرده باشد! اما در مورد تاریخ دانش چندان این طور نیست و نظریه های دانشیک پیشین به واسطه ی ابطال توسط نظریه ها و تجربیات جدید، کارایی چندانی در جهان امروز ندارند.
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
ببینید شما باید واقعیت را کنار هم داشته باشید و به خواندنِ کتابِ تاریخِ فلسفه بپردازید:
1-شما هرگز با یک کتابِ تاریخِ فلسفه نخواهید توانست به جان و عمقِ یک فلسفه راه پیدا کنید.
2-شما نمیتوانید همه چیز را در موردِ همه فلسفهها بدانید.
اگر با داشتنِ این دو پیشفرض به سوی کتبِ تاریخِ فلسفه میروید، ایرادی در کارتان نیست. پیشفرضِ اولی توصیح میدهد که چرا مستقیما باید به کتبِ خودِ فلاسفه مراجعه کنید و دومی علتِ وجودیِ کتبِ تاریخِ فلسفه را نشان میدهد.
ویرایش از سوی Dariush : 05-26-2014 در ساعت 02:38 AM
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
در مورد گزنفون۱ یا زنوفان کسی مطالعه داشته است؟ به نظر می رسد او نخستین فیلسوفی بوده که با رویکردی شناخت شناسانه تک خدایی را در فلسفه اش بیان نموده است.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــ
۱.Xenophanes
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)