چند تا نکته:
یکم اینکه موضع من و امثال من بیش از آنکه مخالفت و تلاش برای جلوگیری از چنین کمپین هایی باشد خنده و تمسخر به چسی های روشنفکری جماعت ترسوی ایرانی است.این کمپین مانند اسکناس نویسی زمان تظاهرات است و یا آن الله اکبر گفتن بر پشت بام ها،چنین حرکاتی هرچه باشد "مبارزه" نیست و حکومت هم به تخم چپش حساب نمی کند.
من تعجب می کنم از دوستان عزیز که یک نوشته در فلان روزنامه ی در پیت و یا توهین های اراذل حکومتی را دست آورد بزرگ این کمپین می دانند.آقا جان شما کافی است در ایران بگوزید،یک پلاکارد دست اتان بگیرید که این گوز را برای احقاق حقوق زنان در داده اید،قول می دهم پس از دو روز عکس تان در نیویورک تایمز چاپ شود،اینها که نشد مبارزه جان من.
موردی که داریوش به آن اعتراض کرد اتفاقا جای اندیشه و تامل بسیار دارد،اینکه مسائل،مشکلات و جان زنان ارزش بسیار بیشتری نسبت به مردان دارد.نمونه اش در همین گروگان گیری ِ اخیر در نیجریه،من نمی دانم چرا برای میلیون میلیون مردی که هر سال در آفریقا در همین موارد به فاک می روند کمپین درست نمی کند،همین چند روز پیش بیش از 200 نفر مرد معدنچی کشته شدند،کمپین برای اینها کجاست؟کسی نمی گوید چون برای مردان این کار ها انجام نمی شود پس این کار برای زنان هم اشتباه است،خیر،بحث است و گفتگو و مطمئنا هرچه ادامه یابد از مسیر اصلی منحرف تر می شود و حال شما آمده اید می گویید دلیل نیاورده اید فقط چس ناله می کنید که آی برای مردان این کارها نمی شود؟
حال شما دوستان حامی بگویید ببینم دستاورد این حرکت چه بود؟