اولاً، روایاتِ موجود در کتابِمقدس دارای شکلها و ساختارهای متفاوتی هستند. بر این مبنا، اینکه بیاییم همهی این روایات را در کنار کتابهایی چون قرآن (که روایاتشان آشکارا فاقد هرگونه پایهی تاریخی هستند) به یک شکل بنگریم، اصلاً دیدگاه علمییی به نگر نمیآید.
من دربارهی اوستا اطلاع دقیقی ندارم. امّا، راجع به کورش بزرگ در کتابِمقدس، سخنتان کاملاً اشتباه است. کسی هم تلاش نکرده ابراهیم موجود در تورات را با شخصیت دیگری تطبیق دهد.
بسیاری از روایاتِ کتابِمقدس ساختارشان شباهتی با ادبیاتِ اسطورهای ندارد. مثلاً، در رابطه با روایاتِ مربوط به ابراهیم، در اینباره که او بهواقع وجود داشته یا نه نمیتوان نظر قطعی داد. امّا، بخش بزرگی از روایاتِ موجود در تورات پیرامون او، چنانند که نمیتوان گفت وجود تاریخی ابراهیم بعید است. ما تنها منبع تاریخی مستقل دیگری در دست نداریم تا بتواند این را تأیید کند.