ایندو یک چیز هستند، تنها دو نام متفاوت است برای یک مفهوم.
منطق ابزاریست برای گفتگو و استدلال. اینکه جانبداری و احساسات و تعصب و... میتواند بر تصمیم ما تاثیرگذار باشد دلیل نمیشود که حتما اینطور هم هست.
استدلال و تعقل هم فرآیند خطیریست که به دقت نیاز دارد، میتواند مبتنی بر دادههایِ نجربی باشد که آنها هم ممکن است برخطا باشند و بعدا اصلاح شوند. حداقل در تالار گفتگو پیش فرض چنین است که خواننده علاقه به شنیدن استدلال دارد، خود شما هم که در اینترنت مطلب مینویسی با همین فرض اینکار را میکنی.
آخر این دیگر چگونه استدلال کردن است؟
تجربیان طولانی ما میگوید خداباوری در این دنیا برای ما منفعت بیشتری دارد.
«تجربیات طولانی» چه هستند؟ اگر تجربی هستند آیا به صورت علمی مستند شدهاند؟
آن سخنان گنگ شما دربارهیِ «احتمال» و «بیشتر یا کمتر از صفر بودن» بگمانم مربوط باشد به «قمار پاسکال» که بحث آن بخوبی در تالار مربوطه شد و اتفاقا این بحث باعث شد آن جستار را یکبار دیگر بخوانم (که جدا از کلکلها جستار خوبیست)؛ اگر دوست داشتید بار دیگر توضیح میدهم که چرا استدلالی که نقل کردید در آنجا اشتباه است.
ولی اساسا بحث در اینجا دربارهیِ این بود که وضع در این دنیا چگونه است. از همهیِ اینها گذشته بحث اصلی ما دربارهیِ حقوق بشر و راهکاری برای حل اختلافات در این دنیا بود. شما گمان میکنید مثلا آزادی باور با اسلام در تناقض است مثلا پایبندی همهیِ انسانها با هر عقیده و دینی به آن مشکلی برای آخرتشان بوجود میآورد؟
آیا قبول دارید که جدا از آن دنیا، آزادی عقیده در این دنیا، باعث زندگی آزام و همراه با صلح و درنتیجه بهتری خواهد بود اگر عدهای بحای تلاش برای درآوردن همهیِ دنیا به کیش خود و جنگ و خونریزی به آزادی عقیده و بیان باورمند باشند؟