یگانه چهره سینمای جهان و بهترین بازیگر مرد
کسی که متد اکتینگ رو به اوج رسوند
کسی که با بازیش نشون داد که دنیایی قشنگ تر از دنیای همفری بوگارتی ها و سینمای ایده آلیسم وجود داره
نمیخوام بیوگرافیش رو اینجا بذارم بلکه میخوام از زندگی عجیب این فرد صحبت کنم!
زندگیِ که انگار در بازیهاش حل شده بود ...! گاهی با خودم فکر میکنم این فرد آمادگی این رو داشت تا با فراگیری متد اکتینگ خودش رو در سینما غرق کنه ...
زندگی و دوران کودکی سخت, فرارهای چندباره از مدرسه روحیه ی یاغی و بی پروا شاید او باید بها میداد تا همیشه در یادها بمونه!
او با سینمای کازان پا به عرصه حرفه ایی سینما گذاشت. با کاراکتِر های واقعی که برای اهالی سینما عجیب بودند برای کسانی که تا اون زمان محو تیپ های اتوکشیده با اخلاق های آرمانی بودن باور و پذیرش این تیپ ها سخت بود ... آنها زندگی ایی رو که در بازی مارلن جریان داشت نمیشناختن و او رو محکوم به اغراق در بازی میکردن (همینطور جیمز دین)
ولی خب زمان به ادم ها فهموند که ویتو کورلئونه پدری هست مثل باقی پدرها پدری که با داشتن ظاهری محکم و استوار قلبی داره سراسر از نگرانی; برای آینده خانواده و فرزندانش حتی اگر فرزند خوانده باشن!
تِری برادر کوچکتری هست که نمیخواد از برادر بزرگترش تبعیت کنه جوونی مثل تمام جوونها با روحیه ایی سرکش و گاهی زیاده خواه !
استنلی آینه ذات هر کدوم از ادم هاس ذاتی که گاهی میتونه پناه باشه برای عشقش و گاهی میتونه انقدر بی رحم باشه تا عشقش رو بی دلیل آزار بده!
جانی به ما یاد داد لازمه زندگی نه دین هست نه اعتقاد نه کلیسا لازمه دین انسانیتِ میتونی وحشی باشی ولی انسان باشی!
انسانیت و اعتقاد مارلن شعار نبود او واقعی بود کسی که در جنبش تبعیض نژادی تا جنبش ضدجنگ و اشغال در عراق فعالیت داشت
او به سالن اسکار پا نگذاشت و دختر سرخپوستی رو برای گرفتن جایزه خودش به عنوان نماینده فرستاد.
این بازیگر واقعیت ها رو روی پرده بزرگ و محسور کننده سینما نشان مخاطب میداد; گاهی بازی او رو می پسندیدن گاهی هم به بدترین شکل نقد میکردن!
ولی او در هنر خودش غرق شده بود و حالا در سن کهنسالی در دادگاه پسرش حضور داره با چهره ایی شکسته و نگران که کمتر کسی هست که با دیدنش چهره فرسوده کورلئونه رو تجسم نکنه!