پس روحانی و موسوی و ... بیخود میکنند وعده میدند در این باره! وقتی وعده ای بده و نتونی بهش عمل کنی آی نذاشتند و نشد و کنترلش دست ما نبود میشه بهانه. چون در جمهوری اسلامی همه از قبل میدونند سیاستهای کلان و کلی رو چه نهادی تنظیم میکنه.
خوب ما این 3 سال باقیمانده را هم صبر میکنیم ولی مثل روز روشن است که روزی هم خواهد رسید که روحانی می آید و میگوید من یک تدارکاتچی بیشتر نبودم!
البته 66% از وعده ها که رسمن کنار گذاشته شدند. میمونه اون 34% باقی مونده.
سیاست خارجی روحانی قرار نیست به تعامل با غرب منجر بشه. بلکه فقط و فقط قراره که فشارهای غرب در زمینه تحریمهای اتمی رو کاهش بده. در نتیجه قرار نیست هیچ تغییری در داخل اتفاق بیوفته.
حکومت یک بار در دوران خاتمی اجازه داد که تغییراتی هر چند اندک در سیاست داخلی و فضای داخلی ایجاد بشه هنوز داره به خاطرش هزینه میده. امکان نداره این بار اجازه چنین چیزی رو بده.
تازه در همون دوران خاتمیش هم برای اولین بار بود که سانسور بر روی رسانه های ارتباطی مثل اینترنت و قبل از اون شبکه های BBS شروع شد که هنوز هم ادامه داره.
ما یک چیز دیگه ای هم داریم به اسم توهم!
توهم میگه که ما اون چیزی که در رویا و خواب میبینیم رو باور میکنیم و یا همیشه ظاهر ماجرا رو میبینیم.
در ضمن من جایی نگفتم دعوای موسوی و خامنه ای! بلکه گفتم دعوای داخل حکومتی یعنی دعوا بین دو جناح اصلاح طلبان و اصول گرایان :
از نظر من اصلن دعوایی بین شخص موسوی و شخص خامنه ای وجود نداره چون دعوا یک مساله دو طرفه هستش. وقتی یک طرف عین خیالش هم نیست اسم ماجرا دیگه نمیشه دعوا میشه اعتراض و کُرکُری و ...
موسوی بیشتر شبیه دون کیشوت میمونه که مشغول حمله به آسیابهای بادی هستش. دار و دسته خامنه ای اصلن موسوی و کروبی رو در حدی نمیبینند که بخواند باهاش وارد دعوا و جنگ بشند. فقط دمش رو گرفتند انداختنش توی خونه اش 3 ساله تمامه که تمام جنبش سبز و سازمان ملل و رسانه ها و ... روی هم نتونستند کوچکترین کاری براشون بکنند. به عبارت ساده تر حکومت به چپش هم نیست.
همون طوری که پیشتر هم گفتم موسوی فقط یک مهره سوخته هستش که در صورت آزاد شدنش هم ما احتمالن چیز خاصی ازش نخواهیم شنید.
همون موقعی که موسوی و کروبی دستگیر شدند و ایران قیامت نشد کار جنبش سبز هم تمام شد.