Anarchy (04-22-2014),Mehrbod (04-22-2014),undead_knight (04-22-2014)
هنگامی که کسی آگاهانه افکار تو را نمی فهمد
خودت را برای توجیه خسته نکن . . .
من شاید قران رو اشتباهی خوندم. شاید هم زود خوندم. یک روز هنوز آدم متقعدی بودم. داشتم با عشق و شور و حال کتاب مقدسمون رو میخوندم که دیدم نوشته زنانتان رو بزنید. از اونجایی که آدم معتقدی بودم سریع موضوع حق و حقوق انسانی خودم و زن آتی ام به ذهنم رسید. یه لحظه از گستاخی خودم شرمنده شدم. ولی باز دوباره ذهنم رفت روی این ماجرا. تصور کردم که دارم یکی رو میزنم. من تو کل زندگیم کسی رو نزدم. اصلا دست بزنم هنوز در نیومده و همون دو تا دست راست و چپ رو فقط دارم. زورم میومد خودم رو در حال زدن کسی ببینم. از خدا لجم گرفته بود که همچین پیشنهادی رو داده. ولی به روی خودم نمی آوردم تا دچار اون حس شرم نشم. از اونجایی که افکار و اندیشه ها هیچ وقت ازم اجازه نمیگرن و هر گهی که دلشون میخواهد رو میخورند این فکر تو ذهنم موند که در چه شرایطی من میتونم خودم رو مجاب کنم که زنم رو بزنم. رسیدم به کیس خیانت، بازهم دیدم که در اون حالت هم من حق زدن رو ندارم. حتی فرصت نکردم به بی فایدگی زدن و اثرات سوئش فکر کنم. دغدغه من به عنوان یک مسلمان حق و ناحق بود. خیلی ساده، من نتونستم این حق رو از خدا بپذیرم. دست خدا رو پس زدم و گویی که ناگهان رعد و برق به کف دلم خورده باشه دچار تهوع شدم.
چندی بعد رسما دیگه مسلمان نبودم. خداناباور یا هر چیز دیگه ای هم نبودم. کلا دیگه عقیده ای هم ندارم. الان دلم بطلبه زنم رو هم میزنم. دیگه مسلمان نیستم که نگران حق و ناحق باشم.
فکر کنم "پیک پاسخ" یعنی "ارسال پاسخ". اگر دارید این رو میخونید یعنی حدسم درست بوده. آخه این اولین پست منه.
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِیّاً كَبِیراً وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنِهِمَا فَابْعَثُواْ حَكَماً مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَماً مِّنْ أَهْلِهَا إِن یُرِیدَا إِصْلاَحاً یُوَفِّقِ اللّهُ بَیْنَهُمَا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِیماً خَبِیراً [النساء : 35-34]"
"مردان برپادارندگانی بر زنان اند به چه بیشترداد خداوند برخی شان را بر برخی هم به چه پرداخت کنند از دارایی هاشان باز زنان سازنده کار پارسایانی نگهدارانی اند برای پنهان به چه نگهداری کرد خداوند هم آنزنانی می ترسید برآمدنشان را باز پند دهیدشان هم دوری گزینیدشان در بسترگاه ها هم بزنیدشان باز اگر پیروی کردندتان باز نباشد بجویید بر ایشان راهی را چون خداوند بود خیلی برتری خیلی بزرگتری هم اگر ترسیدید شکافی میان دوتاشان باز برانگیزید فرمان دهنده ای از مرد خاندانش هم فرمان دهنده ای از زن خاندانش اگر می خواهند دوتا سازشی همسو می کند خداوند میانشان چون خداوند بود خیلی دانایی خیلی آگاهی [زنان :34-35]"
من هم دوست ندارم ناز داشته باشم هم دیگر نازندگان بخود که چیزی جز خودبینی باری ندارند را بدوستی می گزینم
خداوندا مرا از تو دور شوندگان بدور دار هم دوستی ام را با باورمندان نگاهدار
اعوذبالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین الرحمن الرحیم مالک یوم الدین ایاک نعبدوایاک نستعین اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم ولاالضالین پناه می برم به خداوندازسرکش خیلی رانده به نام خداوندمهرگسترخیلی مهربان پسندیده گفتن براخداوندپرورنده جهانیان مهرگسترخیلی مهربان دارای روزی آییندار آره ای تورا بنده ایم هم آره ای تورایاوری می خواهیم نشان بده مان راستراه خیلی پابرجاشده راستراه کسانی سراسر بخشانيشان دیگری خشمهاشده برشان هم نه گمراهان
متوجه نشدم چی گفتی. شاید اگر از نقطه و کاما استفاده کنی نوشته هات خواناتر بشوند.
ولی فکر کنم آیه ه همین بود که گذاشتی. ممنون از لطفت.
Anarchy (01-09-2015)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)