Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
بازی : آموزش
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 179

    جُستار: بازی : آموزش

    Threaded View

    1. #11
      بازداشت همیشگی
      Points: 5,051, Level: 45
      Level completed: 51%, Points required for next Level: 99
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      Drink My Blood
       
      هیچ
       
      Crusader آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Apr 2014
      نوشته ها
      260
      جُستارها
      1
      امتیازها
      5,051
      رنک
      45
      Post Thanks / Like
      سپاس
      215
      از ایشان 458 بار در 203 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      بعد از قرارهای اول پشت تلفن موضوع را سکسی کردم و دیدم تمایل زیادی به سکس با من نشان می‌دهد، همین باعث شد من او را فتح شده ببینم. در قرار بعدی (بعد از سکس تلفنی) می‌خواستم با لب شروع کنم و در قرارهای بعدی به سرعت دوز ارتباط جنسی را افزایش بدهم. (چون می‌گفت از مردهای بکن دررو متنفر است، من باید تا حد ممکن خودم را «بازیکن» نشان نمی‌دادم) بله به او ابراز علاقه کردم، اما نه زیاد. جملاتی مشابه خیلی ازت خوشم میاد و سینه هات از سینه های دخترهای دیگه خوشگل تر بودن و ... بود. تمایل شدیدی هم داشت که یکی سینه های او را بلسید و یکی از کُس‌لیسی‌های من برای فرار از افراط در بازی همین بود که به خوردن سینه‌های او تمایل افراطی نشان می‌دادم. (البته در واقعیت هم مثل سگی که آب از زبان درازش جاری باشد برای آن سینه‌ها له له می‌زدم) دختر کذایی هم بسیار بسیار جوان و 17 ساله بود. با دوست پسر بی پدر مادر هم به مدت یک سال رابطه داشته است. اینها را که می‌گویم کله‌ام داغ می‌شود... کُس‌کش بی‌پدر مادر. اگر دوست پسرش دست من میفتاد تکه پاره‌اش می‌کردم، حقیقتا حاضر بودم برای رسیدن به آن دختر خون براه بیاندازم.
      ویرایش از سوی Crusader : 04-03-2014 در ساعت 12:01 PM

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Crusader گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (04-06-2014),undead_knight (04-03-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. آموزش زبان آلمانی از صفر
      از سوی مزدك بامداد در تالار Deutsch
      پاسخ: 33
      واپسین پیک: 07-31-2015, 07:39 AM
    2. خاطرات روزانه
      از سوی blackswan در تالار ادبسار
      پاسخ: 1
      واپسین پیک: 01-23-2014, 01:47 PM
    3. پارسی سازی واژگان تازی شده.
      از سوی homayoun در تالار ادبسار
      پاسخ: 0
      واپسین پیک: 10-14-2013, 01:11 PM
    4. معرفی منابع علمی و آموزشی در اینترنت
      از سوی Russell در تالار رایانه، اینترنت، تلفن‌های همراه
      پاسخ: 2
      واپسین پیک: 08-15-2012, 12:25 PM
    5. روزان ابری
      از سوی Mehrbod در تالار داستا‌ن‌هایِ اروتیک
      پاسخ: 0
      واپسین پیک: 02-22-2012, 10:34 PM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •