x-shobhe: این شبهات و گمان بر تناقض، اغلب ناشی از برداشت غلط و درک ناصحیح از آیهی مبارکهی «لا اکراه فیالدین» به وجود میآید که پیش از این در این خصوص به طور مفصل اشاره شد و میتوانید به بخش «متفرقه» ذیل سؤال: «اگر خداوند در قرآن كریم (البقره - 256) فرموده است كه [لا إِكراهَ فِی الدّین]. یعنی در دین هیچ اجباری وجود ندارد، پس چرا نظام اسلامی و یا خانواده، ما به رعایت واجبات یا پرهیز از محرمات دینی اجبار میكنند؟» رجوع نمایید.
به طور خلاصه آن که استناد کنندگان به این آیه جهت توجیه آزادی عمل خود، اولاً: آیه را نیمه قرائت میکنند(؟!) مثل کسی که از آیهی مبارکهی: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُون ... (النساء– 43) – ای مؤمنین نزدیک به نماز نشوید در حالی که مست هستید تا بدانید که چه میگویید ...»، فقط بخش اولش را خوانده بود و مدعی شده بود که به استناد آیهی قرآن مؤمنین نباید به نماز نزدیک شوند!
در آیهی مورد بحث نیز خداوند کریم میفرماید:
«لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ» (البقره - 256)
ترجمه: هیچ اكراهى در این دین نیست، [چرا که] همانا كمال از ضلال متمایز شد، پس هر كس به طغیانگران كافر شود و به خدا ایمان آورد، بر دستاویزى محكم چنگ زده است، دستاویزى كه ناگسستنى است و خدا شنوا و دانا است.
چنان چه مشاهده میشود، خداوند میفرماید: اولاً انسان را مانند موجودات دیگر مجبور نیافریده است و به او عقل و اختیار عطا نموده است و ثانیاً چون عقل و اختیار دارد و راه ضلالت و گمراهی از راه رشد و کمال برای او مشخص شده، پس لزومی به اعمال جبر نیست و ثالثاً «لا اکراه فیالدین» در اصل یعنی: در دین چیزی که موجب ناخوشایندی (کراهت) عقل و فطرت آدمی باشد وجود ندارد.
مضاعف بر این که «دین» به عقیده اطلاق میگردد و نه به «عمل» و همگان در عقیده آزاد هستند. پس، از کجای این آیه درک میشود که مردم در عمل آزادند؟! و مگر در هیچ مکتبی یا نظامی چنین امری ممکن است؟!