چه نیازی بالاتر از رها شدن دور باطل تولد و مرگ و رنج زندگی
فعلا هم قید خدا و آفریدگار و ... را بزنید و بیشتر روی موجودی که کدهای یک دنیای مجازی را به دلخواه خود نوشته است تمرکز کنید.
با این کشف جدید و گنجیده نشدن آن در دایره قوانین شناخته شده قبلی، چنین فرضیه ای خیلی به ذهن نزدیک شده است.
فکر کنم اشتباه نوشته باشید، من عکس این مطلب را می گویم؛ حرکت مجازی توپ روی صفحه نمایش زمان بر است و ما این طی شدن زمان و مسافت توهمی را کاملا رویت و فهم می کنیم در حالیکه در پشت صحنه این حرکت یعنی کدها، معادل چنین مسافت و زمانی کاملا روشن است که موجود نیست، هست؟اگر میپذیرید هنگامیکه ورتندهیِ a از ٠ به ١٠٠ میدگرد زمان میبرد, چگونه نمیپذیرید جابهجایی توپ (که نمایندهیِ a باشد) روی نمایشگر از ٠ به ١٠٠ زمانبر نیست؟
همانطور که قبلا اشاره کردم ظاهرا شما روی کلمه خدا و آفریدگار و صانع و ... حساس هستید؛ چرا ما آفریدگار و صانع و خالق نباشیم هر صنعتی صانعی دارد، نویسنده هر برنامه مجازی و غیر مجازی خالق آن است، این بدیهیات که نیاز به بحث ندارد !همانندیِ جهان ما به جهانهایِ مجازی هم همانندیِ زیباییست, ولی باز به هیچ روی خدا و آفریدگار نمیرسد.
مگر ما "آفریدگار" هستیم که باشندههایِ مجازی همچون فوتبالیستهایِ فیفا ساختهایم؟
خداباوران هنوز هم می گویند کار خداست،= خدایِ سوراخها.
یک زمانی هم ما نمیدانستیم چرا باران میبارد و میگفتند کار خداست, امروزه خداباوران هم پابهپا
فرگشتهاند و این سوراخهایِ دانش را جاهایِ دیگر میجویند: نمیدانید پیش از مهبانگ چه بوده؟ پس خدا هست!
مگر حرکت توپ به سمت دروازه و گل شدن آن کار نویسنده کدهای بازی نیست؟
من روی الفاظ حساسیتی ندارم، شما بگو ساختگار !هتّا همین جهان مجازی که گفتیم هم آفرینش نیست و سازش است. پس هتّا اگر جهان خود ما هم جهانی مجازی اندر جهانی دیگر
باشد شناخت کنونی ما میگوید باشندگان آن جهان بیرونی نیز آفریدگار و خدا نیستند و بساکه در بهترین چهرهیِ خود, ساختگار اند, همچون ما!
همانطور که سازنده یک بازی رایانه ای بعد از کشته شدن غول هر مرحله قدرت بیشتری به کارکتر بازی داده و امتیازهای او را افزایش می دهد
سازنده دنیای مجازی ما هم این کار را کرده و برای عبور از هر مرحله امتیازات خاصی در نظر گرفته است.
همه این کلمات مترداف و یک معنا دارند.به زبانیکه شما هم دریافت کنید:
آفریدگار = خالق
ساختگار = صانع
اوج فانتزی !!!نه بساکه بوراونه. ما میگوییم بجای فانتزیپروری و خودارضایی با فرایافتهایِ نباشندهیِ آفریدگار و حوری و بهشت و
این پرت و پلاهایِ هذیانگونه, بکوشیم با کاربرد خرد و دانش در همین جهان پردیسی زمینی (بجایِ بهشتی آسمانی) پدیدبیاوریم.
نخستین گام برای رسیدن به این نیز خرافهزدایی و دورریختن باورهای کودکانه و دلخوشکنکی است که بالا گفتیم.
دنیای مجازی ما بر اساس قوانین شناخته شده حاکم بر آن ظریفت پردیس شدن را ندارد
خیلی ها به این هوس و توهم روزگار گذراندند اما
جز بالش سرد خاک نصیب دیگری نبردند،
حال فرض کنید روی زمین به این ظرفیت رسیدیم با عوامل خارج از زمین چه می توانیم بکنیم؟
یک ریگ آسمانی اگر نابودی کامل زمین را رقم نزند به راحتی می تواند همه چیز را به وضعیت هزاران سال قبل برگرداند.






































آغازگر جُستار











پاسخ با گفتآورد