• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 49

    جُستار: شکوه روزی که علم ما را قادر به درک آغازین لحظات کیهان کرد

    Hybrid View

    1. #1
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      این چراها پاسخ به «علت» که شما دنبال اش میگردید (یا میخواهد آن لاماها رد کنید)
      نیست, جوشش آب و آماسش کیهان فرایند‌هایِ مادی هستند و پیرویِ قانون‌ها مادی و چرایِ ویژه‌ای ندارند.
      این "لاماها رد کردن" یعنی چه؟
      همین قانون مادی که فرمودید چرایی هر پدیده است، علت غایی را نمی دانم از کجا استخراج کردید؟


      این هم یک مشت واژه‌یِ بی سر و ته و بی معنا بود. دو خط کُدی که میگویید را بنویسید ببینیم چه "توهمی" میزنیم
      بی سر و ته؟؟!!!
      لازم نیست من چیزی بنویسم، دیگران انواع و اقسام آن را نوشته اند
      کافی است مثلا بازی فیفا دو هزار و چند را ران کرده و یک شوت بلند از این سر زمین به سر دیگرش بزنید و توپ را از نقطه آ به نقطه ب بفرستید؛ سه چهار ثانیه ای زمان جهت طی این مسافت فرضی نیاز است بدون اینکه چنین مسافت و فاصله ای در کدهای برنامه موجود باشد و این تنها توهم ماست که توپ از یک نقطه به نقطه دیگر سیرکرده است.


      این‌ها سامه‌هایِ افزوده‌یِ بیخودی هستند که یک بازیکن زنده باشد یا نباشد. نمونه‌یِ من بسیار ساده و گویا بود, ما میتوانیم (و کرده‌ایم)
      هماکنون در همین جهان کنونی یک جهان مجازی بسازیم که قانون‌هایِ دیگری در آن فرمانروا باشند (ولی قانون‌هایِ جهان ما بر خود آن فرمانروا).
      شما که عینا مدعای مرا تکرار و تایید کردید !
      بله می توان در دنیای مجازی خود ساخته به جای آب اسید نوشید و کاملا سیراب شد و آب را درون باک وسیله نقلیه ریخت و با سرعت مافوق نور فاصله میلیاردها کیلومتری بین کهکشانها را پیمود.

      شما از کجا می دانید که این جهان "جهان ما" است؟
      اگر اکنون ما می توانیم جهانی مجازی برای خود ساخته و قوانین مطلوبمان را بر آن جاری کنیم، از کجا معلوم که قبل از ما دیگری این کار را نکرده و جهان مجازی خود را ساخته و قوانینش را بر آن حاکم نکرده باشد؟
      و ما در حال بازی کردن نقش هایمان طبق قانون سازنده این دنیای مجازی نباشیم؟

      اگر باد غرور و نخوت جلوی چشم را نگرفته و ما را کور نکرده باشد به راحتی می توانیم تصور کنیم که این سازنده احتمالی می تواند با یک شیفت دلیت این "جهان ما" را در آنی و کمتر از آنی از صفحه دسکتاپ رایانه شخصی اش حذف و برای همیشه آن را محو کند !
      کما اینکه روز اول این کار را کرده و در آنی و کمتر از آنی (ده به توان منفی سی و پنج، و ده به توان پنجاه) این دنیای مجازی را ایجاد کرده.


      هر چه برای شما دریافت اش سخت بود که برای دیگران هم سخت نیست.
      دیدید که فهمش سخت نیست و به راحتی قابل تصور است اما به دنبال فهم چرایی و قانون آن هستم.

      این هم گونه‌ای ابزار شارلاتانیسم است که واژه‌هایِ غُلمبه سلمبه پرانیده و با گیجاندن
      خواننده به او چیزیکه دوست داریم (بودن آفریدگار و حوری و بهشت و سهم امام و ...) را بپذیرانیم.
      شما می دانید علت اینکه در بین بیخدایان انسان موقر و متین و با حوصله کمتر پیدا می شود چیست؟ چرا این دسته از موجودات نمی توانند مطلب خود را بدون چاشنی توهین و تهمت و تمسخر به طرف مقابلشان منتقل کنند؟ !!
      ما در عالمي زندگي مي‌كنيم كه جلوه‌گاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديده‌هاي عالم تا كوچك‌ترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستي‌شناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهاده‌اند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازي‌هاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني

    2. #2
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    3. #3
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      پس اگر تنها همین "قـانون مادی" است, میبینیم که چرا ندارد. چرا دو الکترون همدیگر را میرانند؟ چرا مولکول‌هایِ آب با داغ شدن میجوشند؟

      این چراها و چرا جهان اینجور آماسیده و ... پاسخ اشان به خدا نمیرسد, به همان قانونمندی مادی میرسد و بس.
      عجب !
      یعنی هر چه در عالم ماده واقع شود طبق قانون مخصوص به خود است، ما در باره این قانون چیزی بدانیم یا ندانیم، اگر چنین است دلیل این همه تلاش و کوشش انسان برای کشف علت پدیده ها چیست، یعنی از نظر شما این همه دانشمند مغز خر تناول کرده اند که خود را این همه به زحمت می اندازند تا چیزی را کشف کنند که از اول معلوم است؛ از کرامات شیخ ما این است، شیره را خورد و گفت شیرین است !!!
      سوال اصلی همین است طبق کدام قانون هستی در این زمان تقریبا صفر این مقدار حجیم و متورم شده است؟


      سپاس, برای همین خواستم نمونه بیاورید که نمونه‌آوری همه چیز را به ساده‌ترین چهره‌یِ خود میکاهد.

      در همین بازیِ فیفا و زمانیکه در کُد نرم‌افزار آمده توپ از را تیل A به تیل B بفرست, پردازشگر رایانه‌یِ شما در برخ‌ ای از ثانیه می‌نیازد
      که جابجایی مختصات توپ را بپردازشد, این زمان آن اندازه کوتاه است که از دیدگاه یک هومن 0 میاید, ولی هرگز 0 نیست.
      بله توالی اجرای کدها زمان بر است اما فاصله طولی و عرضی طی شده و زمانی که جهت حرکت توپ از نقطه آ به نقطه به لازم است و آن را در روی صفحه نمایش توهم می کنیم در بین کدها لحاظ نشده است (دقت کنید عین این فاصله و عین این زمان نه کدی که حاصل عملکرد آن نمایش فاصله و طی شدن زمان در روی صفحه نمایش است).
      علاوه بر اینکه خودتان اقرار کردید که فاصله و زمان اجرا شدن کدها نزدیک به صفر است اما صفر نیست در حالیکه فاصله و زمان توهمی بسیار بیش از این مقدار است پس مشکل همچنان به حال خود باقی است.

      جالب است که در مورد متورم شدن هستی نیز همین قاعده جاری است یعنی در زمان نزدیک به صفر (ده به توان منفی سی و پنج ثانیه) فاصله های میلیارد میلیارد کیلومتری ایجاد شده است.


      درسته ما ١٠٠% نمیدانیم, ولی ١٠٠% هم نمیدانیم فردا خورشید در میاید یا نمیاید و تاکنون کسی از روی نداشتِ این دلاستواری به گرفتاری نیافتاده.
      هیچکدام اینها نیز مایه‌یِ اینکه این در میان به یک چیز خنده‌دارتر و کم گرایند‌تر چون هستومندی خدا (آنهم از جنس پوزخندآورِ الله) بباوریم, نمیشوند.
      درست نیست
      ما می دانیم فردا و فرداهای دیگر طبق قانونی که بر حرکات ستاره ها و سیارات جاری است خورشید طلوع خواهد کرد اما اکنون با پدیده ای مواجه شده ایم که با هیچکدام از قوانینی که قبلا کشف کرده ایم همخوانی ندارد و اینکه بخواهیم با توجیه "هر پدیده مادی قانون مخصوص به خود را دارد" پس این پدیده هم حتما قانونی دارد، به آرامی از کنار موضوع رد شویم، این نوع توجیه همان نسخه بدل خدای حفره هاست و این بسیار خنده آور تر از ملتزم شدن به قانون علیت است.

      در ضمن اگر کلماتی مثل خدا ،الله و مانند آن موجب حساسیت شما و کهیر زدنتان می شود می توانید کلمه دیگری به بکار ببرید، مهم این است که اگر ایجاد دنیایی مجازی با قوانین خاص به خود توسط ما نه تنها قابل پذیرش بلکه قابل تحقق است و تحقق هم یافته است، بپذیریم امکان دارد که ما نیز اکنون در یکی از همین دنیاهای مجازی در حال زندگی هستیم با لحاظ اینکه هستی ما با همه طول و عرض وسیعی که دارد در مقایسه با بینهایت وسعتی معادل صفر دارد پس اصلا جای تعجب نخواهد بود که همه این وسعت دهشتناک مانند دانه ارزنی در کف دست خالق آن باشد کما اینکه برنامه های مجازی نوشته شده توسط ما تقریبا چنین خاصیتی دارد.
      بجای ترسیدن از آفریدگار بیمغزی که روشن نیست از این بازی‌ها؟ دنبال چه آماجی است, بهتر است خود امان را نگران
      چیزهایی بکنیم که بساویدنی و مِهند‌تر هستند, مانند کودنی مسلمانان انتحاری یا بمب اتم در دست احمدی‌نژاد یا نابودی بشر ازراهِ فندآوری.
      یعنی به صرف اینکه توان توجیه و فهم کلیت هستی را نداریم، کلاه را تا زیر زانویمان پایین بکشیم و به آنچه در زیر کلاه در حال اتفاق است مشغول شویم!
      این بی مغزی و کم خردی است یا تلاش برای فهم هر چند ناقص این کلیت؟ مگر زیر کلاه چه اتفاق مهمی غیر از خوردن و تناسلیدن و مردن وجود دارد که ارزش نگرانی داشته باشد ؟
      ما در عالمي زندگي مي‌كنيم كه جلوه‌گاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديده‌هاي عالم تا كوچك‌ترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستي‌شناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهاده‌اند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازي‌هاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني

    4. #4
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    5. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (03-25-2014)

    6. #5
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      کنجکاوی برای شناخت جهان هستی از نیاز آدمی برخاسته. همانجور که شناخت ماه‌هایِ سال و چراییِ بارش باران یا گردش خورشید و ماه به نیاکان
      ما در زمانبندی و کشت و کشاورزی اشان یاری میرسانیده, امروز هم شناختِ پدید‌هایِ پیچیده‌تر در راستای فرازیست و والایش کیفیت زندگی ما کاربرد دارند.

      پس این کنجکاوی سرشتین از روی نیازی راستین و کارکردپذیر فرگشته ‌و برخاسته, نه اینکه خدادادین و فطری و این پرت و پلاهایِ دیگر باشد.
      چه نیازی بالاتر از رها شدن دور باطل تولد و مرگ و رنج زندگی
      فعلا هم قید خدا و آفریدگار و ... را بزنید و بیشتر روی موجودی که کدهای یک دنیای مجازی را به دلخواه خود نوشته است تمرکز کنید.
      با این کشف جدید و گنجیده نشدن آن در دایره قوانین شناخته شده قبلی، چنین فرضیه ای خیلی به ذهن نزدیک شده است.


      اگر می‌پذیرید هنگامیکه ورتنده‌یِ a از ٠ به ١٠٠ می‌دگرد زمان میبرد, چگونه نمی‌پذیرید جابه‌جایی توپ (که نماینده‌یِ a باشد) روی نمایشگر از ٠ به ١٠٠ زمانبر نیست؟
      فکر کنم اشتباه نوشته باشید، من عکس این مطلب را می گویم؛ حرکت مجازی توپ روی صفحه نمایش زمان بر است و ما این طی شدن زمان و مسافت توهمی را کاملا رویت و فهم می کنیم در حالیکه در پشت صحنه این حرکت یعنی کدها، معادل چنین مسافت و زمانی کاملا روشن است که موجود نیست، هست؟
      همانندیِ جهان ما به جهان‌هایِ مجازی هم همانندیِ زیبایی‌ست, ولی باز به هیچ روی خدا و آفریدگار نمیرسد.
      مگر ما "آفریدگار" هستیم که باشنده‌هایِ مجازی همچون فوتبالیست‌هایِ فیفا ساخته‌ایم؟
      همانطور که قبلا اشاره کردم ظاهرا شما روی کلمه خدا و آفریدگار و صانع و ... حساس هستید؛ چرا ما آفریدگار و صانع و خالق نباشیم هر صنعتی صانعی دارد، نویسنده هر برنامه مجازی و غیر مجازی خالق آن است، این بدیهیات که نیاز به بحث ندارد !

      = خدایِ سوراخ‌ها.

      یک زمانی هم ما نمیدانستیم چرا باران میبارد و میگفتند کار خداست, امروزه خداباوران هم پابه‌پا
      فرگشته‌اند و این سوراخ‌هایِ دانش را جاهایِ دیگر میجویند: نمیدانید پیش از مهبانگ چه بوده؟ پس خدا هست!
      خداباوران هنوز هم می گویند کار خداست،
      مگر حرکت توپ به سمت دروازه و گل شدن آن کار نویسنده کدهای بازی نیست؟


      هتّا همین جهان مجازی که گفتیم هم آفرینش نیست و سازش است. پس هتّا اگر جهان خود ما هم جهانی مجازی اندر جهانی دیگر
      باشد شناخت کنونی ما میگوید باشندگان آن جهان بیرونی نیز آفریدگار و خدا نیستند و بساکه در بهترین چهره‌یِ خود, ساختگار‌ اند, همچون ما!
      من روی الفاظ حساسیتی ندارم، شما بگو ساختگار !
      همانطور که سازنده یک بازی رایانه ای بعد از کشته شدن غول هر مرحله قدرت بیشتری به کارکتر بازی داده و امتیازهای او را افزایش می دهد
      سازنده دنیای مجازی ما هم این کار را کرده و برای عبور از هر مرحله امتیازات خاصی در نظر گرفته است.

      به زبانیکه شما هم دریافت کنید:

      آفریدگار = خالق
      ساختگار = صانع
      همه این کلمات مترداف و یک معنا دارند.


      نه بساکه بوراونه. ما میگوییم بجای فانتزی‌پروری و خودارضایی با فرایافت‌هایِ نباشنده‌یِ آفریدگار و حوری و بهشت و
      این پرت و پلاهایِ هذیان‌گونه, بکوشیم با کاربرد خرد و دانش در همین جهان پردیسی زمینی (بجایِ بهشتی آسمانی) پدید‌بیاوریم.

      نخستین گام برای رسیدن به این نیز خرافه‌زدایی و دورریختن باورهای کودکانه و دل‌خوش‌کنکی است که بالا گفتیم.
      اوج فانتزی !!!
      دنیای مجازی ما بر اساس قوانین شناخته شده حاکم بر آن ظریفت پردیس شدن را ندارد
      خیلی ها به این هوس و توهم روزگار گذراندند اما
      جز بالش سرد خاک نصیب دیگری نبردند،
      حال فرض کنید روی زمین به این ظرفیت رسیدیم با عوامل خارج از زمین چه می توانیم بکنیم؟
      یک ریگ آسمانی اگر نابودی کامل زمین را رقم نزند به راحتی می تواند همه چیز را به وضعیت هزاران سال قبل برگرداند.
      ما در عالمي زندگي مي‌كنيم كه جلوه‌گاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديده‌هاي عالم تا كوچك‌ترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستي‌شناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهاده‌اند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازي‌هاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني

    7. 2 کاربر برای این پست سودمند از کوشا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (03-25-2014),Parastesh (03-26-2014)

    8. #6
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ویرایش از سوی Mehrbod : 03-25-2014 در ساعت 07:51 PM

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    9. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (03-25-2014),sonixax (03-25-2014)

    10. #7
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      خب میانگاریم یک باشندگانی جهان ما را در یک رایانه‌یِ دیگر مانندیده‌اند. اکنون باید چه کنیم,
      شباروز دولام خم شویم که پس از مرگ کُد‌های ما را بفرستند بهشت تا با حوری حال و هول کنیم؟
      چرا که نه ؟
      اگر فرض را بر این بگیریم که کدها را اینگونه نوشته اند چه توجیهی برای عمل کردن بر خلاف آنها وجود دارد؟
      البته دولا راست شدن و حال و هول تنها جزء ناچیزی از قصه و ماجراست.




      من که برایتان رج به رج کردم, هر پردازشی زمانبَر است, چیزی به نام بیدرنگ نداریم.
      پس آری, رفتن توپ از تیل a به b زمان میبرد, هتّا در جهان مجازی و رایانه‌این.
      من هم مکرر گفتم که منظور زمانی که کدها جهت پردازش نیاز دارند نیست بلکه مقصود عین زمانی است که روی صفحه نمایش توهم می کنیم؛ این زمان در بین کدها وجود ندارد و لحاظ نشده است.


      روشنه که دارم. آفریدگار یک باشنده بیشتر نیست, هنگامیکه ساختگار میتواند یک تا هزار باشنده باشد.
      آفریدگار جهان را از هیچ میآفریند, ساختگار تنها جهان را می‌سازد و شایسته‌یِ پرستش؟ نیست.
      آفریدگار یک آماج فرامادی میدنبالد (که وعده‌یِ بهشت و حوری میتواند بدهد), ساختگار یک باشنده‌یِ دیگر است که ما را تنها به بازی گرفته.
      چرا شایسته نیست؟
      ما برای عبور دادن تکه ای چرم و هوا (توپ) از روی خط یک چارچوب (دروازه) توسط یک انسان معمولی حاضریم دقایقی روی پا ایستاده و او را با کف و جیغ و هورا تشویق و تکریم کنیم و کفش و توپ طلا نصیبش کنیم حال چنین ساختگاری که بی نهایت عظمت و شکوه ساخته به گونه ای که توجه به هر جزء آن عقل و هوش از سر انسان می برد، شایسته تکریم و تعظیم نیست؟

      فرامادی بودن این صانع کاملا طبیعی است و نقص برای او محسوب نمی شود همانطور که سازنده یک برنامه مجازی لزوما نباید خودش مجازی باشد و می بینیم که نیست و
      مشکلی هم پیش نیامده که هیچ
      در این دو دهه اخیر دنیای ما را به دنیای دیگری تبدیل کرده است.


      نه, جنبش همان توپ هتّا در جهان مجازی باز پیروی قانون‌هایِ مادی و مرزمندی‌هایِ مادی جهان ما است. ما
      نمیتوانیم قانون‌هایِ مادی را بدگرانیم, تنها میتوانیم در دامنه‌یِ آنها دست به ساختگاری و سازندگی بزنیم.
      بحث تنها در مقایسه دنیای مجازی و واقعی است نه اینکه بر دنیای مجازی قوانین دیگری غیر از قوانین دنیای مادی حاکم باشد
      حرکت یک توپ از نقطه ای به نقطه دیگر در خارج از دنیای مجازی لوازمی دارد که به هیچ وجه با لوازم حرکت همان توپ در همان فاصله در دنیای مجازی، قابل مقایسه نیست


      رویهمرفته اینکه در آینده‌یِ دور بگوییم در همین جهان باشندگانی (شاید خود ما) هوشواره‌هایی بسازیم که تنها در
      جهان مجازی هستومند باشند و سُهش و اندیشه هم داشته باشند هیچ خردستیز نیست, ولی خب این باشندگان مجازی از
      دید شما کودنانه نیست بنشینند ما را بجای آفریدگار جهان و هستی بپرستند, هنگامیکه ما خود امان هم ساخته‌ای بیش نیستیم؟
      در بالا توضیح داده شد، اگر جهت رساندن به قول شما این باشندگان به مرحله ای که قادر به باز تولید موجوداتی شبیه خود باشند لازم باشد فرمول خاصی (پرستش) اجرا شود چرا اجرای این فرمول باید کودنانه باشد؟

      خب اگر اینجور براستی میباورید بروید قران؟ این ساختگار‌ها را بخوانید تا پس از مرگ به شما حوری بدهند! ((:
      والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات، اگر توان دارید ثابت کنید اینگونه نیست تا من همه حق را یکجا به شما بدهم.
      من که تره‌ای هم برای این باشندگان ساختگار خورد نخواهم کرد.
      طبق فرض من، شما و دیگران در جایگاهی نیستیم که با علم کردن گزاره فوق از خود سلب مسئولیت کنیم، کدها ما را احاطه کرده اند و هر کدی در صفحه نمایش بروز و جلوه خود را دارد و تره خرد کردن و نکردن تاثیری در عملکردشان نداشته بلکه همین تره خرد نکردن نیز کدی است که جلوه و نمایش خاص خود را دارد.

      نه بساکه وارونه, ما تا همینجا هم دیده‌ایم که خرد و دانش چه ابزارهای کارآمدی هستند و هوداد و پریستارهایِ
      زندگی امان را ازراه آنها بارها بار بهترانیده‌ایم; خرد و فرنود اینجا به ما میگویند اگر از این ابزارها هر چه بیشتر و بهتر و خردمندانه‌تر
      بهره‌بگیریم میتوانیم بآسانی به هر آنچه که در این دروغ‌کتاب‌هایِ آسمانی به ما و نیاکان ما برای هزاره‌هایِ دراز وعده داده شده, در چند دهه‌یِ کوتاه جامه‌یِ عمل بپوشانیم.
      بله با این توهم هم می توان اندکی خوش بود
      فرق به قول شما دروغ های کتابهای آسمانی (که البته هیچ دلیلی بر دروغ بودن آنها نداشته و تنها تکیه بر ظن و گمان دارید) و این توهمی که بیان کردید این است که نتیجه گزاره های کتابهای آسمانی در صورت درست بودن و محقق شدن نصیب شخص من و شما و دیگران می شود اما نتیجه این توهم موقت شامل حال یک موجود کلی به نام انسانیت شده و تک تک انسانها (در خوشبینانه ترین حالت) بهره ای موقت و محدود می برند و صد البته انسانهای بسیاری در راه تحقق آن قربانی و نابود می شوند.


      چزهایی چون نامیرایی, جوانی, خوشی بی‌پایان, نبود هیچگونه رنج و بود همه‌گونه آسایش و داشتن
      آسودگی جاودانه همگی در همین جهان با همین ابزارها شدنی هستند, ولی تنها و تنها زمانی به آنها دست‌میابیم که
      دست از خودفریفی برداشته باشیم و باورهای کودکانه را دورافکنده باشیم و بکوشیم هوش و خرد امان را در این راه بکار ببندیم.
      سیلی نقد به از حلوای نسیه
      طبق بعضی از آمارها تاکنون هشتاد و خورده ای میلیارد انسان روی زمین آمده و مرده اند و معلوم نیست چند ده یا چند صد میلیارد نفر دیگر باید بیایند و بروند تا چنین فانتزی احتمالی قابلیت تحقق پیدا کند، تازه بعد از محقق شدن اول مشکل و دردسر است.
      و در هر صورت حداقل برای من و شما آبی از این آتش احتمالی گرم نخواهد شد.

      ستیز من هم با خداباوری از همینرو است, نیروی پندار و انگار مردم را می‌افسُراند و در زندگی بجای اینکه دنبال راهکار کاربردین
      باشند که نمونه‌وار چنگار را نابود کنند, میروند به ضریح آقا نالان و گریان آویزان میشوند که ما را شفا* بده!

      * و‌ ای کاش یکی براستی شفا بدهد!

      از این زاویه که شما نگاه می کنید حق با شماست
      اما آیا واقعا دین چنین خواسته ای از مردمان دارد؟
      آیا دین به مردمان می گوید که دست از کار و تلاش و کوشش برداشته و تنها دست به سوی آسمان و دامان این و آن دراز کنند؟
      از طرف دیگر به طور مطلق دست از آسمان شستن و همچون خر عصاری تمام عمر به دور خود گشتن و
      همچون گاو زمین را شخم زدن چه نتیجه و حاصلی جز در انتها مردن دارد؟
      ما در عالمي زندگي مي‌كنيم كه جلوه‌گاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديده‌هاي عالم تا كوچك‌ترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستي‌شناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهاده‌اند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازي‌هاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني

    11. یک کاربر برای این پست سودمند از کوشا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Parastesh (03-26-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. تناقضی دیگر در تازینامه (قرآن)
      از سوی sonixax در تالار دین
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 09-18-2014, 12:54 AM
    2. تبریک و شادباش نوروزی به بچه های فروم...
      از سوی cyrusofgreat در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 25
      واپسین پیک: 03-23-2014, 08:15 PM
    3. هزینه های دین و مذهب
      از سوی folaani در تالار هماندیشی
      پاسخ: 1
      واپسین پیک: 01-06-2014, 07:11 AM
    4. راه‌های ثروتمند شدن و مال اندوزی
      از سوی Theodor Herzl در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 8
      واپسین پیک: 07-09-2013, 03:06 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •