من هم گفتم که جنگ معنایی دارد که در این شرایطی که ما در موردش سخن میگوییم به هیچ وجه وجود ندارد. اینکه هر چند نفر (که به هیچ موازینی قائل نیستند و قانونِ برخود هستند) به هر انگیزهای اسلحه بردارند و خود را دشمنِ دولت حساب کنند باعث تبدیل شدنِ شرایط به حالت جنگی نمیشود. راسل در پستهای پیشین به درستی نشان داد که وقتی شما خود را دشمنِ ایدهئولوژیکِ جمهوری اسلامی معرفی میکنید و وقتی خود را نمادی مقاومت در برابرِ ظلمِ جمهوری اسلامی تعریف میکنی و در ایران هم زندگی میکنی مسلما به خوبی از ماهیت جمهوری اسلامی مطلع هستی و میدانی که سربازِ سرِ چهارراه تنها یک مهره یا برده برای نظام است که به زور به او لباس پوشانده و اسلحه دادهاند و مرجعیتِ کنشهای او جای دیگریست نه اختیار و ارادهی خودِ سرباز و اگر شما آن سرباز را بکشید، در کیفیت و حالِ ج.ا کمترین تاثیری نخواهد داشت و او باز مهرهای دیگر را به زور لباس پوشانده و اسلحه بر دوش میکند میفرستد آنجا. من اساسا نمیفهمم شما چگونه تناقض را در اینجا نمیبینید؟ در ناعادلانهترین دادگاهها هم مجرم وقتی مجرم است که اختیار داشته باشد، حال از هر Stand point ی که میخواهد باشد، یعنی آنچه که از نظرِ همه جهان درست است اگر از نظرِ شما نادرست باشد، من منطقا زمانی باید از نظرِ شما مجرم شناخته شوم که برای انجام دادن و ندانِ آن عمل اختیاری داشته باشم و آن را انجام دهم.
نکتهی جالب و قدری هم خندهدار اینکه شما از نوعی قانون در اینجا سخن میگویی(چشم در برابرِ چشم در حالتِ جنگی) در حالی که گویا فراموش کردهای که این جیشالعدل اساسا خود را تابعِ هیچ قانونی نمیداند! معنای این را متوجه هستید؟ شرایط جنگی زمانی معنا دارد که راهی و روشی برای برقراری شرایط صلح وجود داشته باشد و دو طرف تحتِ شرایطی ملزم به رعایتِ شرایط صلح باشند.
اگر در نبردی تن به تن این سربازها کشته میشدند حرفی نمیماند، اما اکنون که اینها را اسیر گرفتهاند کارِ درست این بود که این سربازها را خلعِ سلاح میکردند و رها میکردند .
ما را گرفتهای میلاد جان؟ من فقط فارسی بلد نیستم ، در ایران هم در حالِ زندگی هستم! سرباز نبودهام،اما ده سالی در دانشگاه بودهام! اینها را به من نگو که عمری پشت کنکور و درون حیاط دانشگاههای کوفتی گذرندهام. معافیتِ تحصیلی برای دورهی کارشناسی حداکثر 6 سال است یعنی اگر شما بعد از 6 سال نتوانستید کارشناسیاتان را تمام کنید باید بروید سربازی. برای دروهی ارشد نهایتا 3 سال است و برای دکترا هم 5 سال. در هر کدام از این مقاطع هم پس از فارغالتحصیلی یک سال وقت دارید در کنکورِ مقطعِ بعدی موفق شوید(این فرصت قبلا 6 ماهه بود و تازه یکی دو سال است شده یک ساله) بروید دانشگاه (یعنی یک بار حقِ کنکور دادن دارید) با این حال فقط برای مقطع ارشد تنها چیزی در حدِ 10 درصد از داوطلبان در کنکور قبول میشوند!
در مورد گواهینامه من نمیدانم شما چطور گرفتیدش اما کاملا منتفی است که مشمول باشید و بتوانید گواهینامه بگیرید، یا باید سرباز باشید یا سربازی رفته و یا در حالِ تحصیل وگرنه اصلا امکانش نیست؛ اصلا نمیتوانید ثبتنام کنید.
ای بابا! انگار ما در فضا زندگی میکنیم یا از پشتِ کوه آمدهایم! عزیز من مواردِ اینطوری خیلی نادر است و کاملا وابسته به شانسِ یک در هزار نفر است وگرنه واقعا خیلی خیلی سخت به کسی معافیتِ پزشکی بدهند. اینها به یک تعدادِ مشخصی سرباز نیاز دارند، فردا اگر قرار باشد تعدادِ سربازهایشان از آن مقدار مشخص کمتر باشد، به چلاقها و کورها هم اسلحه میدهند! پس اصلا این حرفها اصلا ربطی ندارد، چرا که در این بحث میانِ کسی که اقدام کرده و موفق شده معافی بگیرد و آن کسی که نتوانسته فرقی نیست! بعد هم آمار تناقضگوییهایتان دیگر زیادی دارد بالا میرودا میلاد:
یعنی هدف، شیوه و تفکرِ دو طرفِ جنگ برای شما هیچ اهمیتی ندارد؟ خب مسلم است که شما وقتی مثلا در کشوری بمبگذاری میکنید، دولت آن کشور هم با اسلحه میآید دنبالتان، اما در همان کشورهای دموکراتیک وقتی شما را میبرند دادگاه، نمیبرند دادگاه نظامی و در دادگاه هم نمیگویند که « شما در حالی که در ماشین در حالِ فرار بودی، سربازها را که تیرباران کردی عیبی ندارد چون ما در حالتِ جنگی بودیم!»
خوب است خودت میگویی جمهوری اسلامی!
بله شاید میکشتند. اما فرقی هست در این میان: اعضای جیشالعدل کاملا مسئولِ اعمالِ خودشان هستند و هر تصمیمی که میگیرند به قوهی اختیار و ارادهی خوشان است، سرباز اجباری اما وقتی آنجا هست به اجبار است و اختیاری برای نبودن در آنجا ندارد؛ با اینحال اگرچه از نظر من این درست، اما فعلا گویا تنها راه حال این است که حرفی در موردِ سربازهای کشته شده در درگیریهای رو در رو نیست، اما در این وضعیتی که این سربازها اسیر گرفته شدهاند، خیر، کشتنِ آنها یک جنایت واقعی است.